مردی که متهم است خواهرش را آتش زده و کشته است با بخشش اولیای دم به خاطر جنبه عمومی جرم محاکمه میشود.
برادر ۲۰ ساله مقتول به نام حامد که با پلیس تماس گرفته بود ضمن اعتراف به قتل خواهر ش در بازجوییها گفت: حدود یک سالی بود که خواهرم مهناز از شوهرش قهر کرده و به خانه پدری ام برگشته بود، اما از مدتی قبل به رفتارهای او مشکوک شده بودم. به همین خاطر مخفیانه نرم افزاری روی تلفنش نصب کردم و متوجه شدم روابط نامناسبی دارد.
۳ روز قبل از حادثه من به برادرم گفتم که اثاثیه منزل ۶۰ میلیون تومان ارزش دارد و قرار شد آن اثاث را برای پرداخت مالیات بفروشم، اما روز حادثه الهام مقابل بلوک آمد و وقتی من را در حال فروش وسایل دید اعتراض و فحاشی کرد. او یک دستگاه پوز هم همراه داشت و گفت کارت بکش و پول اثاثیه را بده، اما من گفتم که پول نقد یا چک میدهم که الهام قبول نکرد. دوباره درگیری لفظی ما بالا گرفت و او که پشت فرمان ماشینش نشسته بود باز هم فحاشی کرد.
متهم به آتشافروزی منجر به قتل، برادر الهام به نام (م. الف) ۳۶ ساله است که به خاطر اختلاف بر سر ارثیه پدری دست به اقدام مرگبار زده است. پدر آنها به تازگی به رحمت خدا رفته است. در حال حاضر متهم که خود نیز در جریان آتشسوزی صدمه دیده است در بیمارستان سوانح سوختی شهید مطهری تحت مداوا قرار دارد و بعد از ترخیص از بیمارستان بازجویی از او برای روشن شدن راز ماجرا آغاز خواهد شد.
تجسسهای پلیسی ادامه داشت تا اینکه روز جمعه ۲۸ آذرماه سال ۱۳۹۹ پسر جوان در منطقه ذوالفقاری ردیابی و در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر شد و در همان تحقیقات ابتدایی به قتل خواهر ش با شلیک گلوله اعتراف کرد. جوان آبادانی پس از تحقیقات تکمیلی و اعترافاتش روانه زندان شد تا اینکه خانوادهاش با حضور در دادگاه رضایت خود را برای بخشش پسرشان که دست به قتل خواهر ش زده بود اعلام کردند.
من دانشجو بودم و بهتازگی نامزد کرده بودم. اینکه خواهرم به خاطر مرد دیگری داشت از شوهرش طلاق میگرفت، خیلی مسئله مهمی برای خانواده من بود و آبروی ما در خطر بود. من خیلی ناراحت بودم. شوهرخواهرم هم ناراحت بود، اما چون آن مرد برای خواهرم وکیل گرفته بود، کارهای خواهرم برای طلاق داشت بهسرعت پیش میرفت. تا اینکه روز حادثه من به خانه ژاله رفتم...
روایت اقوام و نزدیکان از سوختن دختر هجدهساله در رشت
آنطور که نزدیکان این خانواده میگویند، اعتیاد پدر و اختلاف شدید امیر با او باعث بروز این حادثه و کشته شدن فرشته شده است. این پسر بیستویک ساله حالا چند روزی است که در بازداشت پلیس است. پدر و مادرش علیه او شکایت کردهاند و قصاص میخواهند.
از مدتی قبل به این موضوع که خواهرم بعد از طلاق از همسرش، گاهی مواد مخدر سنتی (تریاک) مصرف میکند، مشکوک شده بودم و همین مسئله موجب بروز اختلافات خانوادگی شده بود تا جایی که سعی میکردم مچ او را بگیرم، ولی خواهرم همواره به شدت این قضیه را انکار میکرد و مدعی بود که به او تهمت ناروا میزنیم! ولی...
من از مدتها قبل با خواهرم اختلاف داشتم و گمان میکردم او با افرادی رابطه دارد. ما بارها با هم دعوا کرده بودیم، اما هیچوقت مشکل میانمان حل نمیشد. شب حادثه من و خواهرم در خانه تنها بودیم و در ظاهر هم مشکلی وجود نداشت. او برایم شام آورد و از من پذیرایی کرد. بعد از خوردن غذا احساس کردم صورتم میسوزد. اصلا حال خوبی نداشتم برای همین رفتم که بخوابم، اما هر کاری کردم خوابم نمیبرد. تا ساعت دو شب بیدار بودم. حسابی کلافه شده بودم. از آنموقع بود که صداهایی در سرم پیچید و هر کاری میکردم از بین نمیرفت. این صدا مرتب تکرار میکرد وقت آن است که خواهرت را بکشی.
حکم قصاص پسر جوانی که پس از قتل مادر و خواهرش، دختر مورد علاقهاش را هم کشته بود، اجرا شد.