فیلم به آتش کشیده شدن دختر جوان توسط برادرش عمق یک فاجعه در تهران را فاش کرد.
به گزارش ایران، در سونامی اطلاعات و اخبار و محتواهای فضای مجازی، انتشار کلیپها یا محتواهای دردناک و خشن، اجتنابناپذیر، اما دردناک است که به روح جامعه خدشه وارد میکند. درست مثل همین چند روز قبل که فیلم به قتل رسیدن شهید الداغی توسط اراذل و اوباش بازتاب وسیعی در سطح جامعه ایجاد کرد و هنوز چند روزی از آن حادثه تلخ نگذشته بود که شب گذشته کلیپ به آتش کشیده شدن دختر جوانی توسط یک مرد منتشر شد.
«خودروی چانگان سفید رنگ با سرعت خیلی کم چند متری حرکت میکند. در خودرو سمت راننده باز است و مرد جوانی با راننده درگیر است. مرد جوان یک بطری در دست دارد و محتوای داخل بطری را به سر و صورت و بدن راننده میپاشد. چند لحظه بعد راننده را از صندلی خودرو پایین میکشد و دستش را سمت جیبش میبرد. ناگهان هر دو نفر آتش میگیرند. راننده که یک زن جوان است سر تا پا در آتش میسوزد و در اطراف ماشینش میدود. همان موقع یک مرد جوان سر میرسد و با کپسول آتشنشانی اقدام به خاموش کردن آتش میکند.»
این شرح محتوای کلیپ است، اما آنچه درد این لحظههای خشن را در قلب بینندهها بیشتر میکند این است که دختر جوان به نام الهام چند روز بعد از حادثه در بیمارستان جان خود را از دست داد. این حادثه چند روز قبل در محله تهرانپارس رخ داد و رسیدگی به این پرونده ابتدا در دادسرای ناحیه ۱۴ شهید محلاتی به جریان افتاد، اما با مرگ تلخ الهام ۳۴ ساله در بیمارستان رسیدگی به پرونده در دستور کار محمد وهابی بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت. متهم به آتشافروزی منجر به قتل، برادر الهام به نام (م. الف) ۳۶ ساله است که به خاطر اختلاف بر سر ارثیه پدری دست به اقدام مرگبار زده است. پدر آنها به تازگی به رحمت خدا رفته است. در حال حاضر متهم که خود نیز در جریان آتشسوزی صدمه دیده است در بیمارستان سوانح سوختی شهید مطهری تحت مداوا قرار دارد و بعد از ترخیص از بیمارستان بازجویی از او برای روشن شدن راز ماجرا آغاز خواهد شد.
دکتر مریم سامانی، استاد دانشگاه و روانشناس بالینی
گاهی افراد نمیتوانند از راههای متعارف به ثروت برسند، بنابراین از طریق برخی رفتارها مثل انطباق، نوآوری، تشریفات، عقبنشینی یا شورش میخواهند این فشار را کاهش داده و به خواسته خود برسند. در عقبنشینی مجرم خانوادهاش را میکشد تا به این وسیله خود را از فشار رها کند. در این زمان او اغلب با مسائلی مثل شکست در شغل و ناامیدی مداوم روبهرو است که باعث میشود احساس کند قدرت او تحلیل رفته است. از سوی دیگر این افراد اعتقاد دارند خانواده نتوانسته از آنها مراقبت کرده و حمایت لازم را داشته باشد. اگر این فشار در خارج از خانواده باشد احتمال خودکشی در فرد بالا میرود.
سایر عوامل مربوط به خانوادهکشی اغلب در کودکی شکل میگیرد و تا بزرگسالی ادامه پیدا میکند که میتوان در این زمینه به آسیبهای دوران کودکی دلبستگی ناایمن و ضعیف والدین که موجب ناسازگاری و عدم امنیت در کودک است، اشاره کرد برای مثال والدین اجتنابی که به نیازهای دوره کودکی بیتوجه هستند، اغلب کودکانی خشمگین و مستعد خشونت را به جامعه خواهند داد. جدایی و طلاق، سوءاستفاده و غفلت از فرزند موجب ترس رها شدن در کودک میشود که در بزرگسالی با رفتارهای آسیب زننده خود را نشان میدهد. براساس تحقیقات ۱۰ درصد از مجرمان دچار اختلالات روانی و یا تجربه کودک آزاری جنسی یا فیزیکی بودهاند. این عوامل موجب نوسانات رفتاری و عاطفی در آنان میشود و در جایی ترکیب این عوامل با هم موجب میشود تا فرد نتواند در مدیریت خشم موفق عمل کند یا به همدردی با دیگران بپردازد یا اینکه احساسات خود را بیان کند. همچنین تحقیر و احساس شرم، ناامیدی و شکستهای دوره کودکی عامل افسردگی هستند که مجرمان را در بزرگسالی تحریک کرده و در مجموع موجب خانوادهکشی میشود.
براساس تحقیقات از افرادی که اقدام به خانوادهکشی داشتهاند میتوان پی برد آنان با خشونت در دوره کودکی مواجه بودهاند و در زندگی ۵۱ درصدشان خشونت و سابقه خشونت دیده میشود. یعنی آنها قبل از خانوادهکشی فردی بودهاند که رفتارهای آسیبزننده و خشن داشتهاند؛ بنابراین گاه این افراد با رفتارهای کنترلی و ایجاد محدودیت یا تهدید کردن قبل از اقدام به خانوادهکشی در حقیقت نمایی را پیش روی قرار دادهاند که مورد توجه اطرافیان قرار نگرفته و از این زنگ خطر غفلت شده است. یکی از مواردی که جزو انگیزههای اصلی خانوادهکشی محسوب میشود مبارزه بر سر پول و اموال است که اگر با سابقه خشونت در خانواده همراه باشد، خطر خانوادهکشی را بالا میبرد.
با این حال باید گفت اگرچه استرسهای اقتصادی در خانوادهکشی تأثیر دارند، ولی باید به عوامل دیگری مانند طلاق، آسیبهای دوره کودکی و خشونت در خانواده نیز توجه داشت. همچنین باید خاطرنشان کرد در مجرمان ناامید با ترکیبی از فروپاشی خانواده و مسائل مالی روبهرو هستیم. مجرمان خانوادهکش گاهی به صورت ذهنی انگیزه ارتکاب قتل خانواده و خودکشی را دارند این افراد بشدت بیمار هستند و اختلال افسردگی اساسی، اضطراب شدید، اختلالات مربوط به عوامل استرسزا و تروما، اختلال کنترل تکانه و... باید برای در آنها مورد توجه باشد. همچنین اختلالات روانپریشی، دوقطبی، وسواس فکری – عملی و اختلالات شخصیت را باید در این موارد در مجرمان خانوادهکش مورد توجه قرار داد و توجه داشت که در خانوادهکشی با یک پاسخ ساده اجتماعی روبهرو نیستیم.
همانطور که دورکیم در معنای آنومی اشاره میکند این افراد دچار فروپاشی هنجارهای اجتماعی منجر به آشفتگی هستند. زمانی که بیهنجاری و آنومی بالا میرود احتمال ارتکاب جرم افزایش پیدا میکند که در آن مجرم معتقد است دیگر خانوادهای وجود ندارد و آنچه فکر میکند باید مورد توجه قرار گیرد و بر این اساس به هر قیمتی که شده افکارش را با خشنترین شیوه و دردناکترین تصویر عملی میکند.