فیلم «قلندر» به کارگردانی علی حاتمی و بازی ناصر ملکمطیعی سال ۱۳۵۱ اکران شد.
پیکر «زری خوشکام» بازیگر پیشکسوت سینما، همسر زندهیاد علی حاتمی و مادر لیلا حاتمی صبح شنبه (۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳) در قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) تشییع و به خاک سپرده شد. زری خوشکام بازیگر قدیمی سینمای ایران همسر علی حاتمی و مادر لیلا حاتمی ۲۸ اردیبهشت ماه در ۷۷ سالگی دار فانی را وداع گفت. این هنرمند متولد ۱۳۲۶ بود که در سالهای قبل از انقلاب با کارگردانهایی جون خسرو هریتاش، رضا میرلوحی و علی حاتمی همکاری داشت. بازی در فیلمهای سینمایی «سیمای زنی در دوردست»، «در دنیای تو ساعت چند است؟»، «شعله ور» و ««طلاخون» از دیگر فعالیتهای خوشکام در سالهای اخیر بود.
زری خوشکام بازیگر قدیمی سینمای ایران همسر علی حاتمی و مادر لیلا حاتمی روز گذشته ۲۸ اردیبهشت ماه در ۷۷ سالگی دار فانی را وداع گفت. این هنرمند متولد ۱۳۲۶ بود که در سالهای قبل از انقلاب با کارگردانهایی جون خسرو هریتاش، رضا میرلوحی و علی حاتمی همکاری داشت. بازی در فیلمهای سینمایی «سیمای زنی در دوردست»، «در دنیای تو ساعت چند است؟»، «شعله ور» و ««طلاخون» از دیگر فعالیتهای خوشکام در سالهای اخیر بود.
«على حاتمى کارگردانى بود که فقط کم مانده بود مخاطبانش را در آغوش بگیرد و ببوسد و نازشان کند… که این کار را هم کرد.» لیلا حاتمى در بخشى از یک گفتگو از احساسش درباره پدر مىگوید.
با قاب تاریخ به ایران قدیم سفر و یادی از گذشته میکنیم؛ در تهیه این مجموعه، از تصاویر کمتر دیده شدهای استفاده شده که تماشای آنها خالی از لطف نیست.
به بهانه بیست و هفتمین سالروزِ درگذشتِ علی حاتمی
علی حاتمی در طول دوران فعالیت سینمایی خود با بزرگان عرصه موسیقی کار کرد و موسیقی جز لاینفک آثار او است.
کارگردان فقید ایرانی، گفته بود: اگر ما تصویر خیلی صریح و روشنی از مردم ایران به مردم دنیا ارایه نکنیم، آنها برای ما ارایه خواهند کرد.
این قسمت از یادها و خاطرهها به خاطره اکبر عبدی از فیلم مادر ساخته زنده یاد علی حاتمی اختصاص دارد.
علی حاتمی کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکننده شناخته شده سینما و تلویزیون ایران، آثار ماندگاری از جمله «دلشدگان»، «مادر»، «کمالالملک»، «هزاردستان» و... را خلق کرده است؛ این کارگردان ۱۵ آذر ۱۳۷۵ در اثر بیماری سرطان در تهران در گذشت.
نگهبان گراند هتل، از نبوغ علی حاتمی میگوید
منوچهر آذری باور دارد اگر چارلی چاپلین نابغه سینمای جهان بود، علی حاتمی هم نابغه سینما ایران بود.
با این که ۲۷ سال از مرگ علی حاتمی می گذرد او تازه هفتاد و نُه ساله شده و همین نشان میدهد چقدر زود از دست رفت و اگر میماند و می پایید در این ۲۷ سال چه اثرها میتوانست بر جای گذارد.
۱۴ آذر سالمرگ خالق سوته دلان
در روزگاری که دیگر کارگردانان هم دوره علی حاتمی ، تحت تاثیر موج نوی فرانسه گاه به تقلید میرسیدند، او سبک و سیاق متمایز خود را دنبال میکرد. البته در این راه موفق هم شد. او راوی اصیل سنت در سینمای ایران است و در فریم به فریم فیلمهای او میتوان این روایت ها را با حس نوستالژیک لمس کرد.
تاملی بر واقعگرایی و واقعنمایی سینمای حاتمی به بهانه زادروزش
سینمای ایران با هر تعبیر و برداشت از مفهوم ایرانی بودن بهطور اجتنابناپذیر با نام علی حاتمی گره میخورد. این تلاقی بیش از هر چیز معطوف و ناظر به نگاه ایرانی حاتمی و همان اندازه موقعیت و طبقه اجتماعی حاتمی است.
ناگفتههایی از زندگی علی حاتمی:
حاتمی انگار تمام زندگی اش را وقف کار کرده بود. لیلا را هفته به هفته هم نمیدید. حتی وقتی فیلمبرداری نداشتیم و داشت فیلمنامه مینوشت، آدم از جلویش رد میشد نمیدید. مست نوشتن بود. زری خوشکام هم همین طور، پا به پای علی حاتمی آمد تا این کارها ساخته شد. کارهایی که برایشان از هیچ جشنوارهای جایزه نگرفت. میگفت من برای خارج فیلم نمیسازم، اصلاً فیلمهای من به درد خارج نمیخورد
این کارنامه هنرمند بزرگی است که نزدیک به سه دهه همواره بر صحنه سینمای ایران حاضر بود. سینماگری که میتوانست فیلم هنری بسازد و در عین حال رو به سوی انبوه تماشاگران داشته باشد، قصهگویی که از ذخیره غنی فرهنگی مردمی بهره میگرفت، اما دنبالهروی سلیقه همگانی نبود، بلکه همواره بر بینش و زیباییشناسی خاص خویش تکیه داشت.
حاتمی با من تماس گرفت و بلافاصله پرسید: آقا، شما چقدر با فردین آشنایی؟ گفتم: هیچ! گفت: این مرد، خیلی مرده! میخوام با هم آشناتون کنم و راجع به یک ایده ناب صحبت کنیم. توضیحاتی داد، ولی اضافه کرد که... نه، ادامه نمیدم، بذارین از زبان خودش بشنوین... گوشی را که گذاشتم، شعر فروغ را به یاد آوردم: من سینمای فردین را دوست دارم...
گفتوگوی احمد طالبینژاد و زری خوشکام به بهانه اکران «شعلهور»
به همراه علی حاتمی و کامران قدکچیان به سمت تهران حرکت کردیم. در میانه راه برای رفع خستگی پیاده شدیم و در حال قدمزنی بودیم که آقای حاتمی بیمقدمه به من گفتند: «زن من میشی؟»
روز به روز حالش بد میشد و به خاطر ضربهای که به سرش خورده بود ناآرام میشد. حدود بیست و دو، سه روزی بیمارستان بود. بعد به من گفتند که همین کارهایی که ما در بیمارستان میکنیم را میتوانید در خانه انجام دهید. چون فقط یک سری دارو است و مصرفش هم خیلی طبیعی است و خودتان میدانید کدام را صبح بدهید و کدام را شب بدهید. ما هم چند تا پرستار گرفتیم و آوردیمش خانه.
تاریخچه تلویزیون به روایت خسرو معتضد
خسرو معتضد در قسمت جدید برنامهاش درباره تاریخچه تاسیس تلویزیون و همکاری با زندهیاد علی حاتمی سخن گفته است.
«میخواستم بروم و دستهای کشیده و لاغر او را ببوسم و ای کاش این کار را کرده بودم، ای کاش دستهای محمدی او را بوسیده بودم، تا لبهایم بوی گل محمدی بگیرد.»