روزنامه شرق نوشت: تیم ملی فوتبال ایران در شرایطی بار دیگر از صعود به فینال جام ملتهای آسیا بازماند که حسرت قهرمانی برای ایران در این تورنمنت به بیش از نیمقرن خواهد رسید. درواقع آخرین باری که ایران توانسته بر بام آسیا بایستد، مربوط به ۴۸ سال قبل است. حالا با توجه به ناکامی در دوره جدید و از آنجا که چند سال دیگر دوره بعدی جام ملتها به میزبانی عربستان در سال ۲۰۲۷ برگزار خواهد شد، دستکم ۵۱ سال از آخرین قهرمانی ایران در آسیا خواهد گذشت.
این موضوع به کنار، عجله عجیب و غریب مسئولان فدراسیون فوتبال ایران مبنی بر ادامه همکاری با امیر قلعهنویی هم تبدیلی به جریانی خبری شده که مشخص نیست دلیل آن چیست. امیر قلعهنویی که پیش از این و در عصری که کارلوس کیروش هدایت تیم ملی را بر عهده داشت، بارها اعتقاد داشت پتانسیل فوتبال ایران بیش از اینهاست، در زمانی که خودش عهدهدار مربیگری در تیم ملی شد، چیزی بیش از گذشته نشان نداد تا دوباره تیم ملی ایران در مرحله نیمهنهایی جام ملتهای آسیا از گردونه بازیها کنار برود.
ایران در دوره قبلی هم با هدایت کارلوس کیروش تا نیمهنهایی بالا رفت و آنجا به تیم ژاپن خورد و کنار رفت. در این دوره، تیم امیر قلعهنویی در نیمهنهایی مغلوب قطر شد و از رسیدن به بازی نهایی بازماند. تفاوت عمده این دوره در مقایسه با دوره قبلی نوسان مشهود تیم ملی بود. شاگردان قلعهنویی درست تا روز پایانی یکی در میان بازیهای خوب و بد داشتند و سرانجام در روزی که چندان نمایش دلپذیری نشان ندادند، مقابل قطر شکست خوردند. برخلاف ادعای دستیاران امیر قلعهنویی که ظاهرا خوب صحبتکردن و استفاده از کلمات انگلیسی رایج در دنیای مربیگری را بهتر از عملکردن در زمینه مربیگری آموختهاند، نوسان بهقدری مشهود بود که بدون تخصص خاصی هم قابل مشاهده بود.
با وجود این دستیاران قلعهنویی بهجد اعتقاد دارند که کرهایها در این جام پرنوسان ظاهر شدند و ایران بازیهای باثباتی را انجام داده و فقط حسب بدشانسی از گردونه جام کنار رفت.
در اینکه ایران در عصر امیر قلعهنویی فوتبال به نسبت تهاجمیتری را به نمایش گذاشته تردیدی نیست، ولی چنین شیوهای دستاوردی به همراه نداشته هیچ، در فاز تدافعی هم وارد بحرانی جدیتری شده است. شاید همین تکگزاره که قطر بهتنهایی در یک دیدار سه بار دروازه ایران را گشوده روشن کند که چه بر سر امور تدافعی در تیم ملی ایران رفته است. البته که در مقایسه با سایر تیمهای حاضر در جام و تعداد بازیهایی که تیم ملی انجام داده، خلق موقعیت به آن معنا که کادر فنی تأکید بدون وقفهای روی آن داشته، چندان هم زیاد نیست و با توجه به دراختیارداشتن ستارههای بینالمللی تیم ملی، تا حدودی هم طبیعی به نظر میرسد.
اتفاق آزاردهندهای که در این بین رخ داده، فرار کادر فنی و مسئولان فدراسیون فوتبال از پذیرش این واقعیت است که تیم ملی در تعدادی از بازیها نمایش بدی داشته و در حدواندازههای خودش ظاهر نشده است. اتکا و اشاره بیش از اندازه به آمارهایی که یک طرف ماجرا را فقط روایت میکند، دیگر حربهای است که امیر قلعهنویی و دستیارانش روی آن تأکید میکنند و مخالفانش را به بیسوادی در این زمینه محکوم میکنند. حالا هم که بدون هیچ بحث کارشناسی، فدراسیون فوتبال با هدایت مهدی تاج، بالاخواه این کادر درآمده و تنها ۲۴ ساعت بعد از یک ناکامی دیگر در آسیا خبر دادهاند که قرارداد امیر قلعهنویی تا جام جهانی ۲۰۲۶ تمدید خواهد شد.
اینکه به چنین سرعتی مسئولان فدراسیون فوتبال ایران و احتمالا یکی دو مجموعه دیگر به این نتیجه رسیدهاند که دوای درد فوتبال ملی همین تفکرات موجود است بدون شک ریشه در شایعات گذشته دارد که عنوان شده بود در قرارداد قلعهنویی گنجانده شده که اگر تیم ملی را در جمع چهار تیم پایانی جام ملتها برساند، قراردادش خودبهخود تمدید خواهد شد. حالا فدراسیون به عهدش وفا کرده، ولی نگرانی اینجاست که وفای به عهد بدون کار کارشناسی لازم صورت گرفته است.
واقعیت این است که امیر قلعهنویی و تیمش بازیهای بهشدت پرنوسانی انجام دادهاند و در این مسیر فقط به یک تیم زیر رنکینگ ۵۰ دنیا برخورد کردهاند. اگر بازی با روسیه که اولین دیدار قلعهنویی به عنوان سرمربی جدید تیم ملی است در نظر گرفته نشود، ژاپن تنها تیمی است که در ردهبندی فیفا زیر رنکینگ ۵۰ بوده و ایران مقابلش بازی کرده است. سایر دیدارهایی که قلعهنویی داشته با تیمهایی است که در این ردهبندی بالاتر از ۵۰ بودهاند. اگرچه در تعدادی از آنها برد به دست آمده، ولی ایراداتی هم وجود داشت که در جام ملتها به وضوح مشخص شد آن ایرادات برطرف نشده است.
ازاینرو درنظرگرفتن این موضوع، امری حیاتی است که بهتر است درباره سرنوشت تیم ملی آنقدر عجولانه تصمیمگیری نشود. این تیم با این بضاعت بحثبرانگیزی که در جام ملتها نشان داد، بهشدت نیازمند بازی با تیمهای برتر و بهتر دنیاست تا بهخوبی عیارش سنجیده شود و واقعیتهای موجود برملا شوند؛ بنابراین اگر فدراسیون و هر مسئول دیگری به معنای واقعی دلسوز فوتبال هستند، ابتدا باید شرایط برگزاری چنین دیدارهایی را فراهم کنند تا مشخص شود آیا این کادر فنی همانقدر که مدعی است، دانش فنی لازم برای جنگیدن با بهترین تیمهای دنیا در جام جهانی را خواهند داشت یا خیر.
نکته دیگر این است که ظاهرا مسئولان فدراسیون فوتبال در این مسیر در عملی انجامشده قرار گرفتهاند؛ چراکه دلایلی که برای ادامه همکاری با قلعهنویی برشمرده میشود، بهقدر کافی مبهم است. ظاهرا این مسئولان از وعده جوانگرایی امیر قلعهنویی به وجد آمدهاند، ولی فراموش کردهاند که همین مربی به صراحت از این گفته که جوانگرایی کار او نیست. گو اینکه قلعهنویی در کنفرانس خبری پس از شکست مقابل قطر از این گفت که باید ۶۰ درصد تیم را جوان کند! وعدهای عجیب و غریب که مشخص نیست عملیاتی باشد یا خیر. از عجایب روزگار اینکه مهدی تاج یکی دیگر از دلایل ادامه همکاری با قلعهنویی را تمدید قرارداد مربی تیم ملی ژاپن توصیف کرده، ولی این موضوع را به روی خودش نمیآورد که تمدید قرارداد مربی بومی ژاپنیها به دلیل نمایش و نتایج خیرهکننده آنها در رقابت با تیمهای بزرگ دنیاست.
به هر روی اگرچه تا یکی، دو روز پس از ناکامی تیم ملی، مهدی تاج روزه سکوت گرفته بود، او روز گذشته بالاخره به حرف آمد و در واکنش به عملکرد تیم ملی ایران در جام ملتهای آسیا ۲۰۲۳، با اشاره به اینکه این تیم پتانسیل قهرمانی در جام ملتها را داشت، گفت: «بههرحال فوتبال است و اتفاقات مهمی در آن رخ میدهد. نظر من این است که این تیم قابلیت قهرمانی را داشت. ارزیابی من این است این تیم با پشتیبانی و برنامهریزیای که شده بود، قابلیت قهرمانشدن را داشت و حالا باید برای آینده تلاش کنیم. ضعفهای خیلی جدی وجود دارد. از طرفی فدراسیون از حرفهای آقای قلعهنویی مبنی بر جوانگرایی استقبال میکند». تاج همچنین در واکنش به عملکرد کادر فنی ایرانی تیم ملی، با ابراز رضایت از عملکرد امیر قلعهنویی و همکارانش، بر ادامه همکاری با آنها تأکید کرد و گفت: «من راضی هستم و از این بابت خاطر جمع هستم که اتفاقات خوبی میافتد. ژاپن هم حذف شد، اما سرمربی ژاپنی خود را ابقا کرد. ما باید ارزیابیمان این باشد که تیم باید مقداری جوان شود. همان حرفی که آقای قلعهنویی زد، فدراسیون از آن استقبال میکند. فقط منتظر برنامه اجرائی آقای قلعهنویی هستیم که برای جوانگرایی چه رویهای خواهد داشت. آقای قلعهنویی به کارش ادامه میدهد».
با توجه به چنین اظهاراتی واضح است که طبق وعده قبلی، قرارداد امیر قلعهنویی با ایران پابرجاست، ولی نکتهای که کمتر بررسی شده، این است که این ترکیب، تداوم ترکیب ناکامیهای اخیر فوتبال ایران است. مهدی تاج هم در دوره گذشته و هم در این دوره از جام ملتها ریاست فدراسیون فوتبال ایران را بر عهده داشته که ماحصل غیر از شکست چیزی در پی نداشته است. اینها بدون درنظرگرفتن شاهکار تیم ملی در جام جهانی است که در مدیریت ایشان منجر به کسب ضعیفترین نتیجه ممکن شد.
از سوی دیگر امیر قلعهنویی هم تنها مربی ایران در تاریخ فوتبال ایران است که فرصت دو دوره حضور در جام ملتها را به عنوان سرمربی داشته و هر دو دوره ناکام مانده است. یک بار از مرحله یکچهارم نهایی کنار رفته و در تازهترین دوره هم در نیمهنهایی حذف شده است. وجه اشتراک هر دو دوره به غیر از ناکامی در کسب جام، عدم پذیرش این واقعیت است که تیم تحت هدایت او در تعدادی از بازیها اصلا خوب کار نکرده است. قلعهنویی مثل همیشه در پی مواجهه با دشمن فرضی است و مهدی تاج هم که بعید است شهامت ایجاد یک تغییر بزرگ و مثبت در فوتبال ایران را این روزها داشته باشد. البته برای رئیسی که پرونده شاهکاری مثل مارک ویلموتس بلژیکی را به بار آورده، شاید در سایه حرکتکردنبهترین شیوه باشد.