روزنامه دنیای اقتصاد نوشت: هرچه باشد خوبیت ندارد که مناظره را با بازجویی یا دادگاه تفتیش عقاید اشتباه بگیریم؛ انگار به دنبال پروندهسازی برای طرف مقابل هستیم.
میتوان با نظر دیگری مخالف بود؛ ولی نفرتپراکنی و تعمد در عصبانی کردن طرف مقابل، آن هم از طرف یکاستاد مورد احترام دانشگاه قبیح است. بحثهای نظری البته برای خیلیها جذابیت ندارد؛ ولی بهواقع لازم نیست که برای گرمشدن مجلس و اثبات نظر خودمان پای روابط خارج از ازدواج مادر برتراند راسل را وسط بکشیم.
بیاطلاعی از مفاهیمی نظیر راه رشد غیرسرمایهداری و بدیهیات اندیشه هایک هم خیلی عجیب بود و بدجوری توی ذوق میزد. نقد البته بد نیست؛ ولی نباید غوره نشده مویز شد. بهعنوان نقد، نخست باید بدانیم چه چیزی را نقد میکنیم! توصیههای چندباره دکتر درخشان به خواندن کتابش بعید است آبرویی برای آدم بخرد؛ بهویژه اینکه خیلی هم متوجه نشده باشیم سوژه نقدمان چه گفته است. آن بخش منحط خواندن روزنامهنگاران هم که تیر خلاص بود. آدم بهتر است زدن برخی حرفها و انجام برخی کارها را حتی اگر هم لازم باشند به دیگری واگذار کند.
کاش ایشان بهجای انتقام از طرف مقابل، اندکی هم به دنبال اقناع مخاطبان غایب بود. برخی از فرهیختگان ایرانی طی این روزها که بازار مناظره گرم بود پیشنهاد میکردند که مناظرهها به صورت مکتوب انجام شوند تا مخاطبان بهتر با اندیشههای رقیب آشنا شوند.
کراتینین کلیه تو چک کن….خیلی پرت و پلا گفتی ….
متاسفانه امثال دکتر درخشان با تفکرات غلط، غیر علمی و بی محتوای خود سالهاست این کشور را متوقف و فرمان را به سمت سراشیبی سقوط برگرداننده اند، به گونه ای که آدم فکر می کند اینها همان نفوذی هایی هستند که بقیه هشدارش را داده و می دهند.!!!
آقای دکتر! به ما چه آن آقا چه بوده و چه کرده! تو که ادعای مسلمانی داری هنوز نمی دانی تو را با ایشان توی یک قبر نمی گذارند؟