«صبح ما» نوشت: حجت الاسلام و المسلمین سید محمد خاتمی رییس جمهوری پیشین در پیامی به چهارمین کنگره سراسری مجمع ایثارگران تاکید کرد: حاکمیت مردم بر سرنوشت جز در سایه ایجاد فضایی برای ابراز خواستهها و مطالبات مردم و در راس آن استقلال و آزادی و برخورداری مادی و معنوی شهروندان و تقویت بنیه کشور در برابر تهدیدها و تجاوزهای بیرونی و نیز مقابله با پایمال شدن حقوق اساسی و آزادیهای مردم و تلاش برای برانداختن هیولای فساد و افساد و بی عدالتی و تبعیض قابل تحقق نیست.
سیدمحمد خاتمی در پیامی به چهارمین کنگره سراسری مجمع ایثارگران نوشت:
بسم الله الرحمن الرحیم
با درود به اعضای محترم حزب مجمع ایثارگران و آرزوی کام روایی آنان در نشست سراسری، در اینجا و در این هنگامه حساس بر نکته مهمی تاکید میکنم که از ژرفای جان به آن باور دارم و بیت الغزل بیشتر گفتهها و نوشته هایم بوده است، نکتهای که خرد ناب انسان آنرا در مییابد و تجربه تاریخی پرهزینه بشر نیز بر آن مهر تایید زده است و از متن آیینی که به آن باور دارم نیز به روشنی قابل استنباط است گرچه برداشتها و تلقیهای دیگری نیز در این باره وجود داشته و دارد؛ و آن نکته برخورداری انسان از کرامت و ایمان به آنست که در عرصه حیات اجتماعی به صورت حق حاکمیت انسان بر سرنوشت خود بروز میکند و در این باب به فرازی از پیام سال گذشته خود به این حزب محترم اکتفا میکنم.
“… حاکمیت مردم بر سرنوشت جز در سایه ایجاد فضایی برای ابراز خواستهها و مطالبات مردم و در راس آن استقلال و آزادی و برخورداری مادی و معنوی شهروندان و تقویت بنیه کشور در برابر تهدیدها و تجاوزهای بیرونی و نیز مقابله با پایمال شدن حقوق اساسی و آزادیهای مردم و تلاش برای برانداختن هیولای فساد و افساد و بی عدالتی و تبعیض قابل تحقق نیست و هر چه در برابر پدید آمدن چنین وضع و فضایی باشد چه ناشی از توطئههای خارجی چه اشکالها و مشکلهای ساختاری و رویکردی و رفتاری نظام حکمرانی امریست ضد انقلابی.
انقلابی که به نظر من از مهمترین اهداف آن زمینه سازی تحقق عینی کرامت انسان و نیز حاکمیت مردم بر سرنوشت بوده هرچند که بر سرراه رسیدن به آن هدف موانع سختی وجود داشت و دارد؛ و اگر چنین است … کدام طایفه و گروه و طبقهای شایستهتر از ایثارگران راستین است که در برابر آنچه حاکمیت مردم بر سرنوشت را تهدید میکند و خطرهایی که از بیرون و درون متوجه کشور و ملت است بایستد.
آنچه در فاصله میان دو پیام رخ داده است جنبش و حرکتی است که نسل نوپای جامعه در محور آن قرار دارد و بر این باورم که دلهای نزدیک به اتفاق هم نسلان و انبوهی از غیر هم نسلان که هر کدام نیز به علت و دلیلی از اوضاع ناراضی اند با این حرکت بوده است هرچند که ممکن است پارهای از شیوهها و رفتارها را نپسندند باری نارضایتی و سیل به تغییر پدیدهای فراگیر است برای بهره برداری از این ظرفیت بزرگ و نیز بستن راههای سوء استفاده از آن گفتگوی بخشهای مختلف با یکدیگر بخصوص با نسل جدیدی که مطالبات، احساسات و خواستههای تازهای دارد، جهت هم افزایی توان و امکانات و سوق دادن به سوی بهبود اوضاع بهترین راه است.
به خصوص خواهش از تشکلهای اصلاح طلب این است که اولا میزان درک و دریافت خود را از مطالبات عمومی بالا ببرند ثانیا با گشودن باب گفتگو که شرط اول آن پذیرش و تحمل دیگری است نه تحمیل یک جانبه خواستها و برداشتها به دیگران، راه تفاهم ملی و برون رفت از بحرانهایی که هست و متاسفانه زمینههای بروز بیشتر آنها نیز وجود دارد بیابند و طی کنند.
با آرزوی موفقیت برای عزیزان