سادیسم یا دگرآزاری Sadism یا تمایل به آزاررسانی دیگران، در طبقهبندیهای تازه روانپزشکی یک ویژگی شخصیتی محسوب میشود.
در گفتگوهای معمول بین عامه مردم، البته همیشه سادیسم بهجا و برای اشاره به دگرآزاری استفاده نمیشود و گاهی برخی از آن به اشتباه استفاده میکنند.
سادیسم عبارت است از علاقه به آزار دادن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی، طوری که این آزار رساندن موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان شود. این افراد از تحقیر و تمسخر و آزار روحی یا جسمی و جنسی افراد به خصوص در حضور دیگران لذت زیادی میبرند و گاهی رفتارهای پرخاشگرانه یا جنایتکارانه از خود بروز میدهند.
رواندرمانی تحلیلی و رفتاردرمانی، شرکت در گروههای خودیاری و همچنین خانواده درمانی، کاهش استرسهای محیطی و دارو برای درمان به کار میرود.
الف: سادیسم ذهنی - که شخص صحنههای سادیستی را تجسم مینماید ولی اقدام به آزار دیگران نمینماید.
ب : سادیسم احساسی - که شخص از تحقیر و آزار روحی دیگران لذت میبرد و از پایمال کردن شخصیت دیگران ارضاء میشود.
ج : سادیسم بدنی - که شخص به آزار دیگران میپردازد و از ضرب و جرح ساده تا قتل و سوزاندن افراد مورد نظر خود پیش میرود.
سادیسم، یکی از وجوه شخصیتی تیرهای است که داشتن آن منجر به آسیب و ضرر و زیان برای دیگران میشود.
خودشیفتگی یا نارسیسیسم
سایکوپات بودن یا فقدان حس همدردی
ماکیاولیانیسم، تمایل به تسلط و سلطه به هر قیمت بر دیگران
بهترین مثال دنیای قدیم سادیسم، اصولا شخصی است که خود این صفت از نام او گرفته شده است: مارکی دو ساد. او یک نویسنده آثار اروتیک فرانسوی بود که درقرن هحدهم و اوایل قرن نوزدهم میزیست.
به خاطر ضرب و جرحی که او بر قربانیان تجاوزهای خود وارد کرده بود به زندان و سپس آسایشگاه روانی فرستاده شد. شاید شما فیلم قلمپرها یا Quills را که بر اساس داستان زندگی او ساخته شده، دیده باشید.
در این فیلم جفری راش نقش مارکی دو ساد را باز میکند. در ضمن کیت وینسلت، ژوکین فونیکس و مایکل کین هم در این فیلم حضور دارند.
از مارکی دو ساد که البته داستان و تاریخ خیلی جالبی دارد، اما زیاد هم نمیشود در موردش نوشت (!) که بگذریم، میرسیمبه ملموسترین نمونه تلویزیونی حداقل در یک دهه اخیر برای بیشتر شماها: رمزی بلتون در سریال گیم آو ترونز.
همان طور که گفته شد عامه مردم از واژه سادیسم خیلی وقتها به درستی استفاده نمیکنند و تازه خیلی وقتها هم یک فرد که صفت سادیستیک بود به او داده میشود، واقعا سادیسم ندارد.
۱- از سر به سر گذاشتن مردم به طوری که آنها بدانند من آنها را تحت کنترل داردم، لذت میبرم.
۲- از اذیت کردن اطرافیانم خسته نمیشوم.
۳- اگر توانایی و اختیارش را داشته باشم، به مردم آسیب میزنم.
۴-وقتی کسی را مسخره میکنم، از دیدن ناراحت شدنش، خوشحال میشوم.
۵- بیرحمی کردن به دیگران، هیجانانگیز است.
۶- از تمسخر مردم در جلوی دوستانشان، خشنود میشوم
۷- تماشای دعوا و منازعه مردم، تحریکم میکند.
۸- در مورد اذیت کردن کسانی که آزارم دادهاند، فکر میکنم.
۹- هیچ وقت از روی عمد به کسی آزار نمیرسانم، حتی اگر از آن شخص خوشم نیاید.
منبع: برترینها