متخصصان عوارض فیزیکی کرونا و و کمبود ویتامینها و نیز مسائل روانشناختی را از دلایل خستگی، ضعف و بیانگیزگی در دوران شیوع کووید-۱۹ میدانند.
به گزارش همشهری، احساس خستگی، ضعف و بیحالی و در کنار آن بیانگیزگی و ناامیدی؛ این وضعیتی است که این روزها خیلیها را کلافه کرده است. بخشی از آن فیزیکی است و گفته میشود یکی از مهمترین عوارض پس از بهبودی از کرونا که گریبان افراد را میگیرد، احساس ضعف و بیحالی است؛ عارضهای که تا مدتها باقی میماند و از آن تحت عنوان «خستگی پس از ویروس» یاد میشود.
بهگفته پزشکان، کمبود برخی ویتامینها مانند ویتامیندی، سی و ب۱۲ یا فلزاتی مانند آهنهم روی احساس خستگی، ضعف و بیحالی تأثیر میگذارد. تغییر در سبک زندگی، حذف برخی از وعدههای غذایی، شببیداری، مصرف فستفودها، شیرینی و بستنی و مصرف کم آب هم در دایره اتفاقاتی قرار میگیرد که این وضعیت را تشدید میکنند.
رژیمهای غذایی ناسالم با هدف کاهش وزن، فعالیت بدنی پایین، ساعتهای طولانی کار و پشت میز نشستنها و شیفت شب هم در ایجاد احساس خستگی تأثیر دارند.
عارضه سندروم «خستگی پس از ویروس» گریبان خیلیها را پس از بهبودی از کرونا گرفت؛ سندرومی که نشانه اصلی آن خستگی مفرط و مزمنی است که با انجام هرگونه فعالیت ذهنی یا جسمی، شدیدتر میشود.
این بیماری با انواع دیگر خستگی مزمن و معمول مثل خستگی ناشی از کمخوابی، کمبود ویتامین دی، افسردگی و... متفاوت است. افراد پس از هر بار فعالیت ذهنی یا جسمی بهشدت خسته میشوند و در کنار آن ممکن است احساس سرگیجه و سنگینی سر هم در آنها ایجاد شود.
حسین کرمانی، پزشک و مدیر بخش اورژانس بیمارستان سیناست. او در ۲سال و نیم گذشته، بهطور مرتب درباره وضعیت شیوع و نشانههای بیماری و عوارض و... آن اطلاعرسانی کرده و معتقد است که احساس ضعف و خستگی، یکی از شایعترین علائم کووید-۱۹ است که بهطور ماندگار پس از گذراندن دوران نقاهت دیده میشود. این وضعیت هم تا مدتها ادامه دارد.
بهگفته او، تحقیقات نشان داده که این مسئله، بخشی از ماهیت ویروس است؛ یعنی ویروس وقتی وارد بدن میشود، احساس ضعف و بیحالی ایجاد میکند که البته گفته میشود بخشی از آن بهدلیل مصرف داروست؛ یعنی مصرف زیاد دارو در دوران کرونا، اثربخشی آن را تا مدتها در بدن نگه میدارد و زمان میبرد تا دفع شود و همین موضوع سبب میشود تا فرد در یک شرایط خستگی، ضعف و بیحالی قرار گیرد.
کرمانی میگوید در کنار این مسئله، رخوتی که افراد در دوره نقاهت پیدا میکنند، به این وضعیت دامن میزند؛ یعنی بهدلیل ضعف جسمانی تا از بین رفتن علائم ناشی از ابتلا به کرونا، باید در خانه قرنطینه شوند که همین موضوع در ایجاد خستگی مفرط، مؤثر است: «افسردگی ناشی از در خانه ماندن، روی روان تأثیر میگذارد و تا مدتها فرد را همراهی میکند. از سوی دیگر، ابتلا به کرونا بهطور کلی در ضعیف و خستهتر کردن افراد نقش داشته است. فرد در این دوران تغذیه مناسبی ندارد، آب کمی مصرف میکند و مواد مضر ناشی از مصرف داروها در بدنش باقی میماند. این را هم میتوان به دلایل ماندگاری احساس خستگی در افراد اضافه کرد.»
این پزشک، به بعد روانی ماجرا هم اشاره میکند: «فرد در کنار ابتلا به کرونا، ممکن است به از دست دادن شغل، کم شدن درآمد و... هم فکر کند و این مسئله هم او را وارد مرحله بیانگیزگی و ناامیدی میکند که نتیجه آن میتواند احساس ضعف و بیحالی باشد.»
تغییر در سبک زندگی، شبزندهداری و بیتوجهی به تغذیه، بخش دیگری از دلایل احساس ضعف و خستگی افراد است. کرمانی این موضوع را تأیید و به این عوامل، آلودگی هوا و نداشتن تحرک را هم اضافه میکند. بهگفته او، اینها نتیجه مدرنیته است.
متخصصان میگویند، خستگی نشانه کمبود اکسیژن در سلولهای بدن است که موجب کاهش عملکرد سیستم عصبی مغز میشود و در پی آن، این حالت در افراد بروز پیدا میکند. اگر اکسیژن سلولهای بدن کاهش پیدا کند، هورمونهای شادیآور مانند سروتونین آزاد نمیشوند و فرد احساس خستگی میکند. خستگی در هوای آلوده شایعتر است؛ به این دلیل که اکسیژن بدن کاهش پیدا میکند و مواد آلایندهای مانند سرب وارد جریان خون میشود.
کرمانی میگوید: «این عوامل قبلا وجود نداشت. افراد زندگی سالمتری داشتند، آفتاب بهطور مستقیم به آنها میتابید و ویتامین دی بدنشان را تامین میکرد. حالا، اما آفتاب پشت غبار و آلودگی میتابد و حتی به اندازه کافی نمیتواند ویتامین دی بدن را تامین کند. این مسئله در ایجاد نشاط و شادابی افراد بسیار مؤثر است.»
در کنار تمام این عوامل، بهگفته متخصصان، کمبود برخی از ویتامینها میتواند منجر به احساس خستگی و بیحوصلگی مداوم در افراد شود. یکی از آنها ویتامین B ۱۲ است. این ویتامین سلولهای قرمز خون را تولید میکند و در عملکرد سیستم عصبی افراد نقش مهمی دارد. زمانی که بدن به اندازه کافی ویتامین B ۱۲ دریافت نمیکند، فرد همیشه احساس ضعف دارد. این ویتامین، اکسیژن را به بدن منتقل میکند و روی احساس خستگی اثرگذار است. مصرف موادغذاییای مثل ماهی، گوشت و تخممرغ این ویتامین را از طریق تغذیه به بدن، میرساند.
ویتامین دیگر، ویتامین دی است. این ویتامین بر عملکرد سلامت استخوانها و دندانها تأثیر میگذارد و در جذب کلسیم از طریق رژیم غذایی نقش دارد. همچنین عملکرد سیستم ایمنی بدن را بهبود میبخشد. کمبود این ویتامین میتواند منجر به خستگی شود؛ موضوعی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد. استفاده از مواد غذاییای مانند ماهی قزلآلا، روغن جگر ماهی، زرده تخممرغ، قارچ و غذاهای غنیشده، این ویتامین را در بدن تولید میکند.
از دیگر ویتامینهایی که کمبودشان در بدن، منجر به ایجاد احساس خستگی میشود، ویتامین سی است. این ویتامین، سیستم ایمنی بدن را تقویت میکند. ویتامین سی در جذب آهن نقش داشته و عملکرد خوبی برای تولید سلولهای قرمز خون دارد. کیوی، آناناس، توتفرنگی، هندوانه و انبه، جزو میوههایی هستند که ویتامین سی دارند. کرمانی هم تأکید میکند که بخش قابلتوجهی از احساس خستگی و بیحوصلگی میتواند ناشی از کمبود ویتامینها و فلزات در بدن باشد؛ مثل ویتامینهای روی یا آهن، پتاسیم و کلسیم. اینها باید بهطور مرتب بررسی و براساس آنها هم مکملهای مربوطه تجویز شود.
اما این تمام ماجرا نیست، ابعاد روانی هم تأثیر قابلتوجهی بر تشدید احساس خستگی در افراد دارد؛ مثل استرس که انرژی بدن را کم میکند. روانشناسان میگویند زمانی که فرد بهطور پیوسته با شرایطی در محیط خود مواجه میشود که توانایی حل کردنشان را ندارد یا با تغییراتی روبهرو میشود که بهراحتی نمیتواند خود را با آنها تطبیق دهد، پس از گذشت زمان، این خستگی را تجربه میکند.
زمانی که افراد اهداف بلندمدت و دشواری برای خود تعیین کنند و نتوانند پیشرفت قابل ملاحظهای را در خود ببینند به مرور زمان با چنین شرایطی روبهرو میشوند؛ بهعبارتی اهداف درازمدت و غیرقابل دسترس، خستگی و بیحالی را بهوجود میآورند.
این همان نکتههایی است که امیرحسین جلالی، روانپزشک هم به آنها اشاره میکند. او معتقد است احساس خستگی، بیانگیزگی در کنار مشکلات جسمی، میتواند نشأت گرفته از روان افراد باشد.
او میگوید: «احساس بیانگیزگی و خستگی میتواند ناشی از یک وضعیت روانشناختی باشد؛ یعنی اگر این سؤال پرسیده شود که آیا میتوان از نگاه روانشناسانه به این وضعیت نگاه کرد؟ پاسخ مثبت است؛ بنابراین باید برای آن تجویزهای روانشناختی هم داده شود.»
بهگفته این روانپزشک، انسان نیاز دارد که خوب زندگی کند، احساس مؤثر بودن داشته باشد، هر روز با اشتیاق سر کار برود و احساس پویایی کند؛ مگر اینکه فرد دچار افسردگی باشد. جلالی به موضوع دیگری اشاره میکند.
او میگوید بسیاری از مواقع افراد تصور میکنند حس خستگی و بیانگیزگی آنها ناشی از افسردگی است؛ درحالیکه ممکن است افراد دچار فرسودگی شده باشند تا افسردگی: «افسردگی یک بیماری است که به دلایلی که بخشی از آن ژنتیک است، ایجاد میشود. در این وضعیت، افراد تحتتأثیر عوامل تنشزا، در دورهای علائم مختلف را تجربه میکنند؛ در حالی که فرسودگی وضعیتی است که با وجود داشتن علائمی شبیه به افسردگی، بیشتر خودش را در نقشهای مهم زندگی، مثل شغل، روابط اجتماعی و خانوادگی و... نشان میدهد و بهراحتی به تغییرات محیطی پاسخ میدهد.»
براساس اعلام او، ممکن است فرد در محیط کار، ابتکار عملی نداشته باشد، بهدلیل سلسله مراتب سازمانی نتواند حرفش را بزند، احساس کند به او زور گفته میشود، دستمزد پایین میگیرد، اما کار زیادی انجام میدهد و امکان تغییر ندارد، توانایی پیشرفت و رشد شغلی ندارد و... در این وضعیت فرد دچار فرسودگی شده است.
او سر کار دچار خوابآلودگی است، با همکاران یا مراجعهکنندگان درگیر میشود، رفتارهای تندی از خود نشان میدهد و در مجموع، این احساس را در دیگران ایجاد میکند که دچار افسردگی شده است؛ درحالیکه این افسردگی نیست، بلکه فرسودگی شغلی است. بهگفته جلالی، در مقیاس بزرگتر، یعنی در جامعه هم ممکن است چنین اتفاقی بیفتد؛ فرد احساس بیانگیزگی برای آینده کند، شرایط برایش تغییر نکند، اگر هم تغییر کند، وضعیت بهمراتب نامناسبتر شود، خودش را در جایگاه عاملیت و اثربخشی که در مراتب اجتماعی بسیار بااهمیت است، نبیند.
تصور این است که فرد هرقدر بیشتر کار کند، زندگی بهتری هم خواهد داشت، اما عملا این اتفاق نیفتد و هرچه پسانداز کند، نتواند به خواستههایش برسد یا اینکه بشنود که اگر ۷۲سال حقوقش را پسانداز کند، میتواند در نهایت خانهای بخرد و این خبر برایش ناامیدکننده باشد.
در این صورت او بهطور مداوم در معرض انواع اخبار منفی است، شرایط بورس و ارز و... هر روز سرخوردهترش میکند و هیچ پیشبینیای از وضعیت آینده ندارد که تمام اینها به او احساس استیصال میدهد. در این شرایط زندگی شخصیاش تحتتأثیر قرار میگیرد، بیحوصله و کلافه میشود و اختلال خواب پیدا میکند؛ در نتیجه در یک وضعیتی قرار میگیرد که همیشه احساس خستگی و بیحالی میکند.
این روانپزشک میگوید این روزها، افراد بسیاری دیده میشوند که دچار خستگی و بدخوابیاند، دردهای بدنی دارند و در یک تنش مداومی بهسر میبرند؛ تا جایی که حتی خودشان هم نمیدانند چرا دچار این وضعیت شدهاند: «افراد با این شرایط دچار فرسودگی اجتماعی میشوند؛ چراکه این فرسودگی تنها مربوط به یک زمینه خاصی نمیشود؛ مثلا اینطور نیست که فرد تنها در محل کارش ناراضی باشد و ممکن است در تمام بخشهای زندگی این احساس را تجربه کند.»
جلالی میگوید افراد برای زندگی کردن، نیاز به انگیزه دارند، زمانی که فرسودگی ایجاد میشود، مفهوم و ادارکی که فرد از خودش دارد، دستخوش تغییر میشود. بهجای اینکه احساس خلاقیت و به آینده فکر کند، خودش را یک موجود خسته، بیمصرف و کلافه و بدخواب میبیند که با همه سر جنگ دارد.
به اعتقاد او، یکی از راههای مقابله با این احساس، دور شدن از فضاهایی است که این وضعیت را برای فرد تشدید میکنند؛ مثل فضای مجازی. در این فضا در کنار اخباری که هر لحظه بهروز میشود، گروهی هم مدام تنها بخشهای منفی زندگیشان را منعکس میکنند؛ مثلا توییتر چنین فضایی دارد و احساس ناامیدی و سرخوردگی را در فرد ایجاد میکند. شاید بهتر باشد افراد مدیریت بیشتری برای حضور در این فضاها داشته باشند و ساعتهای حضورشان را محدود کنند.