فراروـ «دسته دختران» ساخته جدید منیر قیدی است که پیشتر فیلم «ویلاییها» را از این کارگردان دیده بودیم. قیدی در دسته دختران فیلم روایتگر رشادتها و ایثار زنان در روزهای پرتلاطم آغاز جنگ است و مقاوت خرمشهر را از دریچه نگاه زنان به تصویر کشیده است. در این فیلم نیکی کریمی، پانتهآ پناهیها، فرشته حسینی، هدی زینالعابدین، صدف عسگری، حسین سلیمانی، محمد صدیقی فر، یاسین مسعودی، مهدی حسینی و... به تهیه کنندگی محمد رضا منصوری به ایفای نقش میپردازند.
خلاصه داستان فیلم
سقوط خرمشهر نزدیک است و زنانی از خاستگاههای اجتماعی مختلف و با انگیزههای متفاوت تصمیم میگیرند که شهر را رها نکنند، بمانند و بجنگند. چیزی که در آن فضا و فرهنگ مردانه و در دل واقعیت خشن و بیرحم جنگ به شدت غیر قابل باور و پذیرش است...
منیر قیدی کارگردان «دسته دختران» درباره ساخته جدید خود میگوید:
«هیچ شخصیتی به طور مستقیم از کتاب یا ماجرا یا حقیقتی شکل نرفته بود؛ اما شخصیتها برآوردی از مطالعات من هستند. همه کاراکترها ساختگیاند و باید بگویم که من تنها فیلمهایی را میسازم که به موضوع آن اشراف و احاطه داشته باشم. ما فیلمهای بسیاری داریم که در سینمای دفاع مقدس الگو میشوند؛ اما سعی میکنم سینمای خودم را داشته باشم و اگر قرار باشد الگویی داشته باشم، آن الگو بیشک فیلم «تنگه ابوقریب» نیست. ما درباره یک حقیقت فیلم ساختیم و متاسفانه همه ما میدانیم که خرمشهر سقوط میکند؛ اما این فیلم نه درباره سقوط خرمشهر که درباره عشق و امید به آینده بود.»
فرشته حسینی، بازیگر افغان «دسته دختران» در نشست خبری پس از اکران فیلم به خبرنگاران گفت:
«من خیلی با نقشم در دسته دختران همزاد پنداری کردم. خودم اصولا آدم آرامی هستم و با اینکه کاراکترم اصلا شبیه من نبود، هنگام بازی در این نقش همواره تصویر زنانی در افغانستان جلوی چشمم بود و وقتی داشتم دیالوگ «بیچاره مادرم، بیچاره مادرش» را در فیلم میگفتم، به همه آن مادرها فکر میکردم و از این نظر روی من تاثیر داشت. من بین افغانستان و ایران تفاوتی به لحاظ حسی قائل نیستم و باید بگویم که ایران را بسیار دوست دارم.»
دسته دختران از نگاه منتقدان
فریدون جیرانی
«یک کارگردان مسلط، باهوش، بافکر، تازه و صاحب اندیشه آمده است. منیر قیدی را میگویم. کارگردانی که در دومین فیلمش «دسته دختران» یک فیلم ملی درباره مقاومت ساخته است، زمانی که مقاومت حس ملی ایجاد کرده بود و همه قشرها در کنار هم بودند که در فیلم هم اینگونه است و میبینیم.»
احسان منصوری
«اهدافی که کارگردان در این فیلم دنبال میکند، مثل ایجاد احساس غم، وحشت، حسرت و قدردانی به بیننده منتقل میشود. در این فیلم اگرچه تلاش شده است به مقوله دفاع مقدس از زاویه دیگری (نقش زنان) نگاه شود، درنهایت کار جدیدی با ما نمیکند و مانند بسیاری از فیلمهای دفاع مقدس است که قبلا اثر خود را روی ما گذاشتهاند و حرفشان را زدهاند.»
علی بحرینی
«دسته دختران چند قدم عقبتر از «ویلاییها» ست و منیر قیدی پسرفت وحشتناکی داشته است. متاسفم که از ویلاییها به چنین فیلمی رسید. شاید نام دسته دختران را هم باید وارد لیست فیلمهایی کنیم که قربانی سرمایه شدهاند؛ پول زیاد و بودجهای که باید خرج شود. کاش بخش عمدهای از این بودجه به بخش فیلمنامه تعلق پیدا میکرد. دسته دختران حتی قصه هم ندارد، چه برسد به فیلمنامه!»
رضا صائمی
«منیر قیدی در تداوم جهان سینمایی که با نخستین فیلمش «ویلاییها» به بازنمایی حضور و نقش زنان در جنگ میپردازد، فیلم «دسته دختران» را میسازد. اینبار، اما شاهد حضور زنان در میدان جنگ و تجربه نبرد هستیم. فیلم را میتوان نمونه زنانه «تنگه ابوقریب» دانست. فیلم با صحنههای تکان دهنده و تاثیرگذاری از خشونت جنگ همراه است و میتواند هولناک بودن آن را به نمایش بگذارد؛ اما مهمترین مشکل فیلم در فقدان قصه است. قصه منسجم سر و ته داری که بتواند به شکل گیری درام بیانجامد. گویی با خرده پیرنگی مواجهایم که درنهایت به یک داستان واحد هویتمند بدل نمیشود.
محیط جغرافیایی و هویت آن چندان روشن و باورپذیر نیست و تمام تلاش فیلمساز این است تا صحنههایی از جنگ را به واسطه تکنیک به نمایش بگذارد تا مخاطب را مرعوب کند. یکی دیگر از مشکلات فیلم به انتخاب نیکی کریمی بر میگردد که به نوعی لیدر این زنان جنگجوست. چهره و صدا و جنس بازی او هیچ نسبت منطقی و باورپذیری با فضای قصه ندارد و انگار با نگاه به گیشه انتخاب شده است؛ اما به همین اندازه انتخاب پانتهآ پناهیها با ایفای نقش مناسب است و به خوبی از پس آن بر میآید. بازی فرشته حسینی هم از امتیازهای فیلم است. دسته دختران علیرغم ضعف و کاستیهایی که در قصهگویی و شخصیتپردازی دارد، فیلم تاثیرگذاری در به تصویر کشیدن یک مقاومت زنانه است.»
آریا قریشی
«اگر به جای ۲۰ میلیارد ۲۰۰ میلیارد تومان هم خرج یک فیلم کنید، تا وقتی که فیلمنامه منسجمی وجود نداشته باشد، امکان ندارد با یک فیلم ماندگار مواجه باشیم. فیلم دسته دختران فیلم پر زحمتی است و در لحظاتی ممکن است نفس تماشگر را در سینه حبس کند؛ اما چیزی بیش از این ندارد. مشکل اصلی به فیلمنامهای سردرگم و بیخاصیت بر میگردد که نه میتواند قهرمان بسازد، نه در خلق شخصیت موفق است، نه در باوراندن منحنیهای تحول شخصیتها به جایی میرسد و نه منطق قابل پذیرشی دارد. ساخت یک فیلم خلوت با یک شخصیت اصلی دستاورد بسیار بزرگتری از ساخت فیلمی با پنج شخصیت محوری است که هیچکدام به درستی شکل نگرفتهاند.
در مرحله اجرا هم عملا با فیلم سرگردانی مواجهایم. خلق چند لحظه تکان دهنده انفجار و قطع عضو و خونریزی به معنای کارگردانی خوب نیست؛ بلکه بیشتر ناشی از کار خوب تیم جلوههای ویژه است. به تمام این موارد بازی بد نیکی کریمی را هم اضافه کنید که حتی نمیتواند راکورد لهجهاش را حفظ کند و در مواردی حتی دو جمله متوالی را هم نمیتواند با لهجه یکدست بیان کند. دسته دختران در مقایسه با «ویلاییها» یک سقوط تاسفآور برای قیدی محسوب میشود.»
احمد شاهوند
«حجم بیش از اندازه انفجار و کشتار و جسد و خون که انصافا به لحاظ فنی و حتی کارگردانی یک سر و گردن بالاتر از سینمای ایران است؛ زیر نظر فیلمنامهای کم ملاط و نحیف و لاغر که بزرگترین ضعفش شخصیتپردازی است، رنگ باخته است و حیف و صد حیف بابت بودجهای که صرف ساخت چنین فیلمنامهای شده است. به همه اینها اضافه کنید حضور نچسب نیکی کریمی در میان جمعی (پانتهآ پناهیها، فرشته حسینی، هدی زینالعابدین) که هرکدامشان چند پله بهتر از ستاره دهه هفتاد سینمای ایران هستند. البته انتخاب اشتباه نیکی کریمی از جانب کارگردان برای ایفای نقشی که اتفاقا قرار است فرمانده و معلم دسته دختران هم باشد، مزید بر علت است. کافی است به آخرین فصل دو نفره پانتهآ پناهیها و نیکی کریمی نگاه کنید که هم به لحاظ لهجه و بیان و هم به لحاظ میمیک، پناهیها تمام و کمال سرتر از کریمی است.»