«بروید ببینید چند نفر از رتبههای زیر ١٠٠ پزشکی همدورههای من در ایران ماندند.» این اظهارات اخیر سخنگوی بهداشت و درمان مجلس دوباره بحث مهاجرت کادر درمان را باز کرد. بر اساس آمار، مهاجرت کادر درمان از ایران در سالهای اخیر شدت پیدا کرده است.
به گزارش همدلی، مهاجران عموماً به کشورهای اروپایی و آمریکایی سفر میکنند، اما کشورهای حوزه خلیجفارس هم با پیشنهادهای درشتی پزشکان را بهسوی خود میکشند. مهاجرت کادر درمان نیز مثل اقشار دیگر همیشه وجود داشته، اما آنچه میتواند نگرانکننده باشد، جمعیتی است که بهسوی پیری میرود و حتی ممکن است در آینده برای علاج کار تن به واردات پزشک داد و این یعنی به باد دادن مکرر سرمایه.
نقطه آغاز مهاجرت کادر درمان به زمانی برمیگردد که ایران به خارج از کشور محصل اعزام میکرد؛ این داستان ظاهراً تمامی ندارد، اما کموزیادش به شرایط زمانی برمیگردد. تعداد درخواستهای ثبتشده در سازمان نظام پزشکی برای مهاجرت پزشکان در سال ۹۹ به عدد سه هزار میرسد. این عدد برای فصل تابستان امسال به تنهایی هزار درخواست بوده است. در کاروان مهاجران، پرستارها هم کم نیستند. برخی آمارها حاکی از مهاجرت ۵۰۰ نفر از پرستارها در ماه حکایت میکند.
۸۰ هزار نفر از این قشر پس از شیوع کرونا، به این بیماری دچار شده که بیش از ۱۱۰ نفر جانشان را از دست دادند. روز شنبه محمد شریفی مقدم، دبیر کل خانه پرستار ایران از کمبود پرستار در ایران خبر داده و گفته بود: کمبود پرستار در بیمارستانهای کشور بسیار محسوس است، اما متأسفانه هیچ اقدامی برای جذب نیروی پرستار انجامنشده است. این در حالی است که به گفته او ظرفیتهای دانشکدههای پرستاری سه برابر شدهاند و صد هزار نفر پرستار بیکار در کشور وجود دارد.
شاید این موضوع یکی از هزار علتی باشد که کادر درمان به مهاجرت دست میزند. مشکلات سرزمین مبدأ و جذابیتهای سرزمین مقصد اصلیترین دلایل افرادی است که تن به مهاجرت میدهند؛ اما جذابیت کشورهای دیگر هم انگیزه مهاجرت را دوچندان میکند. بررسیها نشان میدهد بین ۱۰ تا ۱۵ هزار پزشک بیکارند یا شغل طبابت را رها کردهاند؛ پزشکان عمومی کمدرآمدترین پزشکان هستند که اتفاقاً بالاترین میزان مهاجرت در بین کادر درمان با آنها رقم میخورد. کانادا، انگلستان، آلمان، استرالیا و نیوزیلند، دانمارک، سوئد و نروژ و حتی حاشیه خلیجفارس از پرطرفدارترین کشورها برای مهاجرت پزشکان عنوانشدهاند.
زهرا شیخی، نماینده مجلس در گفتوگویی که بهتازگی به باشگاه خبرنگاران داشته، از حقوق ۳۵۰ میلیون تومانی پزشکان در امارات روایت کرده است. او با برشمردن برخی از مشکلات پزشکان گفته: «ما هنوز در برخی تخصصها مشکل داریم و وزارت بهداشت برخی تخصصها را به رسمیت نمیشناسد و این در حالی است که امارات با زندگی لوکس و ماشین لندکروز به من پیشنهاد دادند که یک کلینیک در تخصص خودم راهاندازی کنم و من، چون فرزند شهید هستم در مملکت خودم ماندهام، اما بروید ببینید چند نفر از رتبههای زیر ١٠٠ پزشکی همدورههای من در ایران ماندند.»
سخنگوی کمیسیون بهداشت مجلس میگوید: «امارات ماهی ٣۵٠ میلیون تومان به پزشکان ایرانی پیشنهاد میدهد تا قطب سلامت در منطقه شوند و پزشکان را از ایران تأمین میکنند و بدون امتحان زبان بچههای پرستاری و پزشکی ایرانی را جذب میکنند.» شاید درآمد ۳۵۰ میلیون تومانی کمی رؤیایی باشد، اما کشورهای خارجی همچنان جذابیتهای خودشان را دارند. قناعتی، رئیس دانشگاه علوم پزشکی تهران از شیب مهاجرت پزشکان به خارج از کشور و شیب مهاجرت پزشکان از بخش دولتی به بخش خصوصی خبر داده و آن را زیانآور توصیف کرده است.
پیشازاین رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس نیز در نامهای به رهبری مهاجرت پزشکان را جبرانناپذیر دانسته و گفته بود: «آنچه سبب تصدیع حاضر گردید، وقوع پدیدهای است که در چند سال اخیر بهطور نگرانکنندهای نظام سلامت کشور را مورد تهدید جدی قرار داده است و آن تهدید روند کاهشی تعداد نیروهای کادر تخصصی درمان در ساختار سلامت کشور است.
متأسفانه در سالهای اخیر تمایل به ادامه تحصیل در مقطع دستیاری تخصصی و فوق تخصصی در رشتههای مختلف پزشکی با کاهش قابلتوجه روبهرو شده و این کاهش اقبال پزشکان عمومی برای تصاحب صندلیهای رشتههای تخصصی و فوق تخصصی بهشدت بر کمیت، کیفیت، سرعت و دقت خدمات بهداشتی درمانی و تداوم و توسعه آن تأثیری سوء گذاشته و خواهد گذاشت بهطوریکه از سال ۱۳۹۶ زنگ خطر این حادثه با خالی ماندن صندلیهای تخصص در برخی از رشتههای مادر همچون بیهوشی، طب اورژانس، جراحی عمومی، داخلی، اطفال، عفونی، جراحی قلب، جراحی اطفال، فوق تخصصی کلیه، خون و سرطان با سرعت بسیار نگرانکنندهای به صدا درآمده است.»
یک ارزیابی از علت مهاجرت پزشکان
در همین رابطه، حسین یاری، معاون فرهنگی سازمان جهاد دانشگاهی علوم پزشکی تهران میگوید که در بررسیهای این سازمان درباره مهاجرت کادر درمان با موارد زیر برخورد کردهاند: «ساعات کاری زیاد رزیدنتهای تخصصی در ایران، کشیکهای زیاد، مسئولیت زیاد در عین دریافتی ناچیز دستیاران تخصص، فقدان ارتباط سازنده استاد و دانشجو، پایین بودن متوسط درآمد به نسبت کشورهای توسعهیافته، تعهد خدمت اجباری برای فارغالتحصیلان، پارهای تبعیضهای مذهبی، تسهیلات حمایتی ناکافی برای دانشجویان نخبه، فرایند بسته انتخاب روسای بخش، مدیران گروه، روسای بیمارستانها، دانشکدهها و دانشگاه، پیشبینیناپذیری آینده در ایران، عدم وجود تشکل صنفی قوی حامی حقوق رزیدنتها، عدم شایستهسالاری در میان مسئولین و دخالت سیاست در همه امور»
او همچنین میگوید: طی این مدت، با تعداد قابلتوجهی از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران مواجه شدیم که کرسی این دانشگاه را رها کرده و با هدف آینده بهتر عازم کشورهای دیگر شده بودند. برخی از آنها مجدد مجبور به شروع تحصیل در مقطع تخصص شده بودند، برخی به کار پژوهش روی آورده بودند و برخی حتی طبابت در کشورهای حاشیه خلیجفارس یا کشورهای تازه استقلالیافته را به عضویت هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران یعنی دانشگاه مادر ایران ترجیح داده بودند. این در حالی است که اکثریت این اعضای سابق هیات علمی دانشگاه، ازجمله استادان مورد وثوق دانشجویان و استوانههای علمی رشتههای تخصصی مربوطه شناخته میشدند.
اما مهاجرت پزشکان ازاینجهت نگرانکننده است که ممکن است با ادامه پیدا کردن آن در آینده جامعه کمبود پزشک داشته باشد. مطالعات جمعیت و مقایسه هرم سنی سال ۱۳۹۵ با هرم سنی تخمینی سال ۱۴۲۰ نشان میدهد که تعداد افراد مسن تا ۲۰ سال آینده بیش از ۳ برابر خواهد شد. علاوه بر این بررسیها نشان میدهد که با افزایش سن به بالای ۶۰ سال، نیاز به خدمات پزشکی نیز تا ۴ برابر افزایش پیدا میکند.
همچنین بیش از نیمی از پزشکان فعلی، در بازه سنی ۴۵ تا ۶۰ سال هستند که تا ۱۵ سال آینده حدوداً ۴۵ درصد از پزشکان در سن بازنشستگی قرار خواهند گرفت؛ بنابراین به دلیل خروج تقریباً نیمی از پزشکان کنونی از چرخه خدمت و افزایش نیاز به خدمات (به دلیل پیری جمعیت) تا ۲۰ سال آینده کشور با بحران کمبود شدید پزشک روبهرو خواهد بود. با توجه به این وضعیت، در کنار هزینههایی که برای تریبت پزشک در کشور میشود، اما سرانجام آنها تن به مهاجرت میدهند، ممکن است نظام بهداشت و درمان مجبور شود در سالهای آینده هزینه گزافی نیز برای واردات پزشک صرف کند.