فرارو-محمد مهدی حاتمی؛ از آزادسازی قیمت بنزین در ایران نزدیک به ۲ سال میگذرد. حالا، اما نرخ بالای تورم در اقتصاد ایران موجب شده که اقدام دولت در افزایش ۳ برابری قیمت بنزین غیر یارانهای در آبان ماه سال ۱۳۹۸ و نزدیک کردن آن به قیمت فوب خلیج فارس، عملاً بی معنا شود.
به گزارش فرارو، جالب، اما اینجا است که اقدام شتاب زده دولت در افزایش قیمت بنزین و ۳ برابر کردن آن، نه فقط به نزول قابل توجه اعتماد اجتماعی ختم شد، که حتی نتوانست جیب دولت را هم پر کند. بررسیها نشان میدهند که دولت ایران همچنان به ازای هر لیتر سوخت تولیدی در کشور، دست کم ۲ هزار تومان ضرر میکند و ضرر دولت یعنی سودِ مصرف کننده بنزین.
با این همه، این سود هم عمدتاً روانه جیب ثروتمندانی میشود که هم بنزین بیشتری مصرف میکنند و هم خودروهای پرمصرف تری دارند. در مقابل، آمارهای رسمی کشور نشان میدهند که حدود ۴۹ درصد از خانوارهای ایرانی فاقد خودرو هستند و این یعنی در قضیه بنزین، هنوز هم سر طبقه فرودست بی کلاه مانده است.
ایران و ریخت و پاش انرژی به نفع ثروتمندان
افزایش ۳ برابری قیمت بنزین آزاد در سال ۱۳۹۸، یک شوک بزرگ به جامعه ایرانی بود، اما حالا که از آن روزها کمی کمتر از دو سال گذشته، به نظر میرسد دغدغه اصلی برای این افزایش قیمت همچنان به قوت خود باقی باشد: اینکه آیا قیمت سوخت در ایران همچنان هم یارانه دولتی به همراه دارد یا نه و اینکه چرا دولت باید الزاماً به همه ایرانیها یارانه مصرف انرژی بدهد؟
بر اساس دادههای آژانس بین المللی انرژی (IEA)، ایران در سال ۲۰۲۰ میلادی با هزینه کردن حدود ۸۶ میلیارد دلار (معادل حدود ۱۸.۸ درصد از تولید ناخالص داخلی خود) نخستین کشوری بود که به شهروندان خود یارانه سوختهای فسیلی پرداخت میکرد، یعنی حتی بیش از چین که جمعیت آن ۱۷ برابر بیشتر از ایران است. این مبلغ، با احتساب دلار ۲۵ هزار تومانی، معادل حدود ۲ هزار تریلیون تومان (۲ هزار هزار میلیارد تومان) در هر سال است.
بخش عمده این یارانه هم در قالب یارانه انرژی (سوخت، برق و گاز) پرداخت میشود و نکته اینجا است که هزینه سوخت، همچنان بخش عمده این مثلث را تشکیل میدهد. در واقع، حتی با بنزین بدونِ یارانه لیتری ۳ هزار تومانی هم دولت در عمل یارانه پرداخت میکند.
برآوردها (از جمله مصاحبههای اعضای هیئت مدیره کانون جایگاه داران سوخت) نشان میدهند که هزینه تمام شده هر لیتر بنزین برای دولت، کمتر از لیتری ۵ هزار تومان نیست. این یعنی همین حالا هم که قیمت بنزین آزاد به لیتری ۳ هزار تومان رسیده، در واقع دولت به ازای هر لیتر ۲ هزار تومان یارانه بنزین پرداخت میکند.
با این همه، نه همه مردم به یکسان از این یارانه استفاده میکنند و نه همه خودروها به یکسان بنزین میسوزانند. مصرف سوخت خودروهای مختلف بسته به فناوری به کار رفته در ساخت آنها متفاوت است. از طرفی، نوع و مدل خودروی مورد استفاده توسط افراد را میتوان (به شکلی البته غیردقیق)، به عنوان معیاری از سطح درآمد یا طبقه اجتماعی آنها در نظر گرفت. علاوه بر این، اینکه هر خودرو در هر صد کیلومتر چقدر بنزین میسوزاند، میتواند معیاری از دریافت یارانه بنزین توسط صاحب خودرو باشد.
یارانه بنزینی ضعیفترین قشر خودروسوار: ۱۲ هزار و ۸۰۰ تومان به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر
به عنوان نمونه، پراید با باک ۳۰ لیتری، مصرفی معادل ۶.۴ لیتر بنزین در ۱۰۰ کیلومتر دارد. به عبارتی، هر پراید برای ۱۰۰ کیلومتر جا به جایی حدود ۱۹ هزار و ۲۰۰ تومان هزینه بنزین با نرخ آزاد ۳ هزار تومانی میدهد.
اما اگر یارانهای را که دولت همین حالا به ازای تولید هر لیتر بنزین به مصرف کننده پرداخت میکند، حدود ۲ هزار تومان در نظر بگیریم، پراید، حدود ۱۲ هزار و ۸۰۰ تومان هم یارانه دولتی به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر جا به جایی دریافت میکند و این یارانهای است که نصیب ضعیفترین قشر خودرو سوار ایرانی میشود.
اگر خودروی سمند را به عنوان نمونه خودروی طبقه متوسط کشور در نظر بگیریم، این خودرو در هر ۱۰۰ کیلومتر حدود ۷.۵ لیتر بنزین میسوزاند. به عبارتی دارنده خودروی سمند به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر مبلغی معادل ۱۵ هزار تومان یارانه از دولت دریافت میکند.
یارانه بنزینی لوکس سواران: ۲۸ هزار تومان به ازای هر ۱۰۰ کیلومتر
خودروهای به اصطلاح شاسی بلند را هم میتوان نماینده خودروهای طبقه مرفه در نظر گرفت. سانتافه، به عنوان نمونه، در هر ۱۰۰ کیلومتر حدود ۱۴ لیتر بنزین میسوزاند و این یعنی در هر ۱۰۰ کیلومتر (حتی با بنزین ۳ هزار تومانی) دارنده این خودرو در کمترین حالت ۲۸ هزار تومان یارانه دریافت میکند که بیش از ۲ برابر بالاتر از یارانه بنزین پرایدسواران است. (محاسبهها در مورد بنزین سوپر متفاوت خواهند بود.).
اما این مقایسه زمانی نگران کنندهتر میشود که به خانوارهای بدون خودرو توجه کنیم. بر اساس آمارهای بانک مرکزی، نزدیک به نیمی از خانوارهای کشور (حدود ۴۹ درصد) دارای اتومبیل شخصی نیستند و به این ترتیب، این دسته از خانوارهای کشور، از دریافت یارانه بنزینی همچنان محروم هستند.
این در حالی است که افزایش قیمت بنزین و رساندن آن به قیمت فوب خلیج فارس (چیزی که هدف قانون از افزایش قیمت بنزین در آبان ماه ۱۳۹۸ بوده) اکنون به دلیل تورم بالا در اقتصاد ایران باز هم دور از دسترس شده است.
بنزین سوپر: توزیع رانت مضاعف در جیب ثروتمندان
این، اما در حالی است که همزمان، فروش بنزین سوپر در جایگاههای سوخت در سراسر ایران هم به شدت کاهش پیدا کرده است. هنوز آمار دقیقی در این مورد وجود ندارد، اما دادههای جسته و گریخته نشان میدهند که تا پیش از سهمیه بندی بنزین و شیوع کرونا، سهم بنزین سوپر از مجموع مصرف بنزین در ایران حدود ۳۰ درصد بوده که با توجه به کاهش مصرف بنزین در یک سال گذشته، این عدد اکنون به حدود ۴ درصد رسیده است.
از آن سو، مسئولین صنفی این حوزه میگویند پس از افزایش قیمت بنزین در آبان ماه سال ۱۳۹۸ و آغاز همه گیری کرونا به فاصله چند ماه پس از آن، تقاضا برای مصرف بنزین سوپر به شدت کاهش پیدا کرده است. برخی این اتفاق را به دلیل صادرات بنزین میدانند و برخی دیگر نیز از کاهش تولید آن صحبت میکنند که طبیعتاً به دلیل کاهش در تقاضا رخ داده است.
با این همه، دادههای آماری مربوط به تولید بنزین در پالایشگاههای کشور هم نشان میدهد که (حتی با فرض اوج گیری صادرات بنزین سوپر)، هم اکنون ظرفیت تولید بنزین سوپر در ایران بسیار بالاتر از تقاضا است و به همین دلیل، نمیتوان فرضیه کمبود عرضه به دلیل صادرات را پذیرفت.
بر این اساس، ایران اکنون ظرفیت تولید روزانه تا ۱۱۰ میلیون لیتر بنزین را دارد و آنگونه که مدیرعامل پالایشگاه ستاره خلیج فارس اعلام کرده، تنها در این پالایشگاه ۴۷ میلیون لیتر بنزین با کیفیتی بالاتر از یورو ۵ در روز تولید میشود. در واقع، این سطح از کیفیت، معادل همان بنزین سوپر در جایگاههای سوخت است.
فاطمه کاهی، سخنگوی شرکت ملی پخش فرآوردههای نفتی ایران، چندی پیش این مورد به ایرنا گفت: «بنزین درخواستی از سوی جایگاه داران، اعم از بنزین عادی یا بنزین سوپر به طور کامل تامین میشود. توزیع بنزین سوپر کاهش پیدا کرده، زیرا تقاضا برای این بنزین از سوی جایگاه داران و مردم پایین آمده است.» وی ادامه داد: «به عنوان نمونه، اکنون به صورت روزانه بنزین سوپر در جایگاههای نواحی غرب و شرق تهران توزیع میشود. با این همه، توزیع بنزین سوپر فقط در جایگاههایی انجام میشود که در فهرست توزیعکنندگان بنزین سوپر قرار دارند و شامل همه جایگاهها نمیشود.»
به این ترتیب، اتفاقی که رخ داده ظاهراً این است: گران شدن بنزین، تقاضای بنزین سوپر را از سوی عامه ایرانیها کاهش داده و اکنون، تنها ۴ درصد از مصرف روزانه بنزین کشور، از نوع سوپر است و مصرف کننده این بنزین هم ثروتمندان ایرانی هستند. همزمان، دولت بنزین سوپری را که دیگر در داخل مشتری ندارد، صادر میکند.
این میزان مصرف که در متن گزارش اومده مربوط به مصرف جاده ای خودروهای نامبرده هست کا با واقعیت مصرف شهری خیلی فاصله داره!!!و قابل استناد نیست ..
عمده خودرو داران از خودروی خود مصرف شهری دارن.. لطفا واقعگرا باشید در نوشتن وگرنه همه میتونن ازین دست مطالب بنویسن...