فرارو- یک فعال سیاسی گفت: «در مجموع نمیتوان به صرف اینکه در یک کشوری انتخابات برگزار میشود یا تفکیک قوا صورت میگیرد آن کشور را یک کشور دموکراتیک دانست. این دو صرفا اصول لازم برای استقرار دموکراسی است، اما اصول کافی به شمار نمیآیند و باید موارد دیگری در کشور وجود داشته باشد.»
معمولا زمانی که صحبت از حکومت دموکراتیک به میان میآید برخی بر این باورند که برگزاری انتخابات یا تفکیک قوا نشانگر یک نظام سیاسی دموکراتیک است. اما آیا این دو مقوله اصل کافی است یا اصل لازم؟ به عقیده مونتسکیو هر دو این موارد صرفا اصل لازم هستند و نمیتوان به واسطه اینکه یک کشور دارای انها است، آن را کشوری دموکراتیک دانست.
این انتقاد نیز در ایران هم بارها بارها مطرح شده است و منتقدان معتقدند که باید نظام سیاسی دارای فاکتورهای دیگری باشد تا بتوان دموکراسی را در سطح جهانی با استانداردهای علمی نهادینه کرد. آنها بر این باورند که نخستین گام شفافیت بیشتر در قوانین است که مانع از هرگونه تفسیر شود.
از این طریق میتوان به بخش عمدهای از اصول دموکراسی دست پیدا کرد. زیرا در چنین شرایطی از یک سو گردش آزادانه اطلاعت رخ میدهد و از سوی دیگر نهادها نمیتوانند اعمال نظر کنند که به عنوان مثال یک جریان خاص یا یک عده مشخصی را از چرخه انتخابات کنار بگذارند.
البته این مسئله میتواند فواید دیگری نیز داشته باشد. به عنوان مثال موجب احقاق حقوق شهروندی میشون و محدودیتی برای نهادهای مدنی ایجاد نمیکند. در چنین شرایطی میتوان گفت که دریک کشور نظام دموکراتیک حاکم است. البته نگاه مقابل این هم وجود دارد و حاظران در این گروه دموکراسی را محدود به برگزاری انتخابات و تفکیک قوا میدانند.
مجموع همین مسائل موجب شده است که طی چند دهه گذشته میان موافقان و منتقدان آن در کشور بحث گفتوگو باشد و معمولا در هر زمان که به ایام انتخابات نزدیک میشویم یا رویدادی در کشور رخ میدهد، با دیگر مسئله نظام دموکراتیک و لازمههای آن مطرح میشود و مورد بحث و گفتوگو قرار میگیرد.
در همین خصوص محمدصادق جوادی حصار فعال سیاسی در گفتگو با فرارو عنوان کرد: «در ابتدا ما باید به تعریف جامع دموکراسی در عرصه بینالمللی مراجعه کنیم و ببینیم تعریف آن چیست و کشورهایی که دموکراسی در آنجا حاکم است را به عنوان یک الگو در نظر بگیریم و آن را به رسمیت بشناسیم، بعد به این برسیم که دموکراسی در ایران چه تفاوتهایی با دیگر کشورها دارد. اگر این را ندانیم، به اینجا میرسیم که هر کشوری که انتخابات برگزار میکند را یک کشور دموکراتیک میدانیم.»
وی تصریح کرد: «در چنین شرایطی کشوری مانند سوریه هم میتواند مدعی دموکراسی شود، زیرا چند بار انتخابات برگزار کرده است. عراق هم از همین دست کشورها است که در زمان صدام معتقد بود یک کشور دموکراتیک است و انتخابات دارد و تعداد زیادی از مردم هم به او رای میدادند. اما واقعیت این است که برگزاری انتخابات نمیتواند اصل کافی برای استقرار نظام دموکراتیک باشد. بلکه چگونه برگزار کردن انتخابات و روح انتخابات هم در تحقق بخشی دموکراسی بسیار دخیل است. اگر حکومت مردم بر مردم باشد و موانع حضور اکثریت مردم برداشته شود و هیچ ارادهای بالاتر از خواست مردمی نباشد، آن موقع است که میتوانیم بگویم در کشور دموکراسی حاکم است.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی اظهار کرد: «در مجموع میتوان دموکراسی را اینگونه تعریف کرد که دموکراسی یک سازوکار معلوم با یک نتیجه نامعلوم است یعنی به عنوان مثال نتیجه انتخابات نباید از قبل مشخص باشد. منظورم این نیست که نتیجه انتخابات قابل حدس و گمان نباشد. مقصود من این است که پیش از انتخابات نتیجه قطعی آن روشن نباشد. یعنی به گونهای چیدمان نشود که نتیجه باب میل یک جناح سیاسی خروجی آن باشد؛ بنابراین انتخابات شرط لازم است، اما شرط کافی نیست.»
وی در خصوص شروط دیگر که میتواند در یک کشور وجود داشته باشد و دموکراسی را نهادینه کند گفت: «از شروط دیگر برای استقرار دموکراسی میتوان به قوانین شفاف و روشن در مسائلی مانند حقوق شهروندی و حقوق مدنی در کشور اشاره کرد. دوم دانش، آگاهی، آزادی و انگیزه لازم برای مشارکت مردم برای تعیین سرنوشت کشور. سوم آمادگی مدیران برای پذیرش انتخابات و گردش آزاد اطلاعات در کشور. در چنین شرایطی میتوان گفت: دموکراسی در یک کشور حاکم شده است.»
جوادی حصار گفت: «با این تفاسیر ما از لحاظ شکلی یک کشور دموکرات هستیم، اما از لحاظ محتوایی فاصله زیادی با استانداردهای علمی و جهانی داریم. مثلا شورای نگهبان به واسطه تفسیر شخصی از قانون اساسی معتقدند که میتوانند تشخیص دهند چه افرادی میتوانند در انتخابات شرکت کنند. خب این میتواند در قانون تعریف شوند که هیچ کس در این موضوع اعمال نظر کنند. یعنی مشخصات افراد در قانون مشخص شود و غیرقابل تفسیر شود. ضمن اینکه میتوان همین مسائل مورد رای مردم قرار گیرد.»
او تاکید کرد: «این سلیقهای برخورد کردن شاید در برخی موارد مفید باشد، اما در بسیاری از مقاطع محدودیت ایجاد میکند و مانع از آن میشود که مردم آزادانه در انتخابات حضور داشته باشند. زیرا به عنوان مثال زمانی که مردم کاندیدای مورد نظرشان در انتخابات حضور نداشته باشد، قاعدتا تمایلی برای حضور پیدا نمیکند؛ لذا نه تنها مانع از حضور همه کاندیداها شده اند بلکه متقابلا مشارکت عمومی را هم کاهش داده اند.»
وی در خصوص تفکیک قوا افزود: «در حوزه تفکیک قوا هم باید گفت: این اصل هم اصل کافی نیست. این فاکتور در تمام کشورهای دموکراتیک وجود دارد، اما به معنی این است که هیچ کدام در کار دیگری سنگاندازی نکنند و در کار دیگر ورود نکنند. مگر در مواردی که مرز مشترک همه قوا است. در این جا است که معمولا در کشورهای دموکراتیک با گفتوگو و رایزنی آن را حل و فصل میکنند.»
جوادی حصار در پایان گفت: «در مجموع نمیتوان به صرف اینکه در یک کشوری انتخابات برگزار میشود یا تفکیک قوا صورت میگیرد آن را کشور را یک کشور دموکراتیک دانست. این دو صرفا اصول لازم برای استقرار دموکراسی است، اما اصول کافی به شمار نمیآیند و باید موارد دیگری در کشور وجود داشته باشد.»