فرارو- این روزها خیلیها داد میزنند؛ پدر سرِ فرزندش و پسر سرِ مادرش، راننده تاکسی سرِ همکیشِ خودش و مدیر سر کارمندش. صدای فریاد و خشم بیشاز همیشه به گوش میرسد؛ فریادهایی که یکی از آنها فریادهای تاهل است. افراد متاهل این روزها بیشاز افراد مجرد خشونت میورزند.
به گزارش فرارو، این نتیجه پژوهشی است که چندیقبل در فصلنامه علمی-پژوهشی اقتصاد و مدیریت شهری منتشر شد. دکتر طباطبایی مدیرمسئول این فصلنامه بهدنبال پژوهشهای منتشرشده گفته تهران رکورددار خشونت شهری است و از سوی دیگر متاهلهای نقش بیشتری در این خشونتها دارند.
این گفته را در حالی میشنویم که همیشه از بزرگترها شنیدهایم که ازدواج میتواند آغازِ آرامش باشد، حالا چطور است که پژوهشی از بیشتر بودن خشونت میان متاهلها سخن گفته؟
البته پیش از این ما بارها از خشونت خانگی و در ذیل آن خشونتِ مردان علیه زنان در خانواده باخبر بودهایم؛ مثلا آنکه در آمار اخیر مسئولان گفته شده 66 درصد زنان متاهل قربانی خشونت هستند.
همچنین ما در سالهای اخیر بارها از افزایش خشونت در جامعه و بهویژه در شهر تهران سخن گفتهایم. افزایش خشونتهای خانگی، قتلهای ناموسی، جراحت با سلاح سرد و غیره گوشهای از نگرانیهای اجتماعی در اینباره بودهاست.
اما آیا همه اینها تاهل را زیر سایه سنگین خشونت قرار داده؟
مهدی مسلمیفر روانشناس و مشاور معتقد تاهل به خودیِ خود زیر بار اعمال رفتارهای خشونتآمیز نرفته بلکه این مشکلات، تکلیفهای اضافه و انتخابهای اشتباه همسر هستند که منجر به حل نشدن مسائل توسط متاهلها و درنتیجه دستزدن به خشونت شدهاست.
این مشاور خانواده در ادامه در گفتگو با فرارو گفت: اگر از مشکلاتی مانند مشکلاتِ خلقی در افراد بگذریم، ریشه خشونت به عدم حل مسئله برمیگردد. وقتی یک فرد توانایی حل مسائل پیرامون را در خودش نبیند دست به خشونت خواهد زد.
به اعتقاد مسلمیفر از آنجایی که یک فرد متاهل در معرض مشکلات بیشتر و در نتیجه مسائل حلنشده بیشتری است حلِ مسئله برایش پررنگتر خواهد بود؛ او در پیِ حل نشدن مسائل در معرض فشار عصبی و تنش بیشتری از بقیه خواهد بود.
این کارشناس با اشاره به فشارهایی که روی افراد متاهل میآید ادامه داد: فشارهای روی او گاهی به شکلِ پرخاش و اعمالِ خشونت به دیگری درمیآید و گاهی نیز به بیماریهای روان-تنی در فرد تبدیل میشود.
این سکستراپ همچنین معتقد است که از این گذشته فرد متاهل تعهدات بیشتر و قراردادهای اجتماعی بیشتری دارد؛ او به رعایت چیزهای بیشتری مجبور است.
به گفته او با این تفاسیر ممکن است این سئوال مطرح شود که اگر ازدواج و تاهل تا این اندازه تلخ است، آیا بهتر نیست که تجرد را انتخاب کنیم؟
مهدی مسلمیفر در پاسخ به اینسئوال توضیح داد: در پاسخ به این سئوال باید گفت که پذیرفتن تکلیف ازدواج در برابر و در معادلهای دوطرفه مزایای زیادی دارد. هر تکلیف باعث میشود چیزهایی را از دست بدهیم اما در ازای آن در بلند مدت سرمایه اجتماعیِ بیشتری کسب میکنیم.
وی گفت: در تمام دنیا تجربه نشان داده که اکثر کسانیکه جایگاههای بهتر اجتماعی دارند متاهل هستند.
وی همچنین با طرح این سئوال که "اما چرا گاهی ازدواج به بنبستهایی مانند افسردگی و خشونت میرسد؟" به خشونتبار شدن تاهل اشاره کرد.
وی گفت: ازدواج شراکتی است که نمیتوان آن را بههم زد. در این شراکت لازم است همه جوانب کار سنجیده شود. اگر در این شراکت همسانیهای جنسی و فرهنگی و اقتصادی وجود نداشته باشد عاقبت خوبی در انتظارش نیست.
این روانشناس توضیح داد: در جامعه ما به دلیل مسائل مختلف انتخاب یک شریک دشوارتر شدهاست. جامعه مدرن دیگر مانند جامعه سنتی از ازدواج حمایت نمیکند و همین میتواند مشکلات جدیدی در میان افراد متاهل شکل دهد. البته این بدان معنا نیست که بگوییم یک فردِ متاهل لزوما فردی است که خشن باشد.
مسلمیفر همچنین گفت: اما شما هرچقدر در جامعهای زندگی کنید که مشکلات و تکلیفهای بیشتری بر گردن افراد بیاندازد، بر روی ازدواج نیز اثر خواهد گذاشت.
با اینحال این کارشناس در نظر دارد که آموزشهای پیش از ازدواج میتوانند نقش مهمی ایفا کنند که البته آنهم در ایران به یکی دو مورد محدود شده یک زن و مرد موقعیت جدیدشان را نمیشناسند؛ نه تنها آنها بلکه خانوادههای آنها نیز نقشِ جدید آنها به عنوان عروس یا داماد را نمیشناسند.
این مشاور خانواده همچنین در ادامه اظهار کرد: ما در جامعه شاهد افراد متاهلی هستیم که هیچ تفاوتی با افراد مجرد در عملکرد و سبک زندگی ندارند. فرد متاهل خودش باید سالها سختی بکشد و ویژگیهای تاهل را دریافت کند.
وی با اشاره به اینکه افراد در جامعه ایران پاداشهایی غیرمستقیم دریافت میکنند توضیح داد: فرد متاهل باید در جامعه پاداشهایی بگیرد؛ آنهم به طور مستقیم. در جوامع دیگر افراد در برابر تشکیل خانواده پاداشهایی مستقیم دریافت میکنند اما این پاداشها در ایران غیرمستقیم و بیفایده است.
مهدی مسلمیفر همچنین ادامه داد: خشونتهای موجود در جامعه نیز در خانواده و افراد متاهل طبیعتا اثرگذار است. نه تنها خشونتهای سطح جامعه بلکه خشونت در قوانین نیز میتوانند یک زوج را تحتِ تاثیر قرار دهد.
به گفته این کارشناس ذهن آدمها به طور طبیعی در حالتی است که مشکلات و رنجها را به دیگران نیز تعمیم میدهد، مثلا اگر فرد ببینند که دوست یا همکارش رفتار یا ادبیاتی خشن دارد با خودش میگوید او نیز چنین است و با این توجیه خود نیز اعمال خشونت خواهد کرد.
این کارشناس در نهایت این خشونت را متاثر بالادست نیز میداند. مثلا اگر فردی ببینند که قدرتِ حاکم در جایی خشونتی اعمال کرده روی او نیز با این سئوال که پس چرا فلانجا چنین اتفاقی افتاد اثر خواهد گذاشت.
افزایش خشونت در جامعه و به تبع در میان زوجها اما در شرایطی رخ میدهد که بنا بر شهادت آمار سن یک میلیون و 300 هزار مجرد از سن متعارف ازدواج گذشته است. اتفاقی که به گفته مهدی مسلمیفر و کارشناسان دیگر در پی نگرانی از تکلیفها و مشکلات مختلفی است که میتواند در نهایت ختمِ به خشونت شود.