از این رو، هر کدام از بازیگران خارجی سعی میکنند از حوادث عراق، به طور کنترل شده به نفع خودشان استفاده کنند. مثلا عربستان و آمریکا، مایل هستند که این تظاهرات را ضدایرانی نشان دهند تا نفوذ ایران در عراق را تضعیف کنند. اما بعید است که این کشورها از فروپاشی کامل نظام سیاسی عراق استقبال کنند. به نظر میرسد حفظ ساختار سیاسی عراق و تضعیف رقبا در چارچوب همین ساختار، گزینه مطلوب تمام بازیگران خارجی در عراق است.
خشونتورزی هم بخشی از این تناقض در رفتار عراقیهاست. به گفته الوردی، یک عراقی، با شور و شوق از دیگران به خاطر عدم بخشش و عطوفت انتقاد میکند، اما همین عراقی اگر شرایط را مناسب ببیند، زودتر از همه، دیگران را کتک میزند و خشونت فیزیکی نشان میدهد. الوردی در ادامه، مثالهای زیادی درباره دوگانگی در شخصیت فرد عراقی میآورد. حال سوالی که اینجا مطرح میشود، این است که آیا این دوگانگی به معنای «نفاق و دورویی» مردم عراق است؟
آنها برای حل مشکلات به دولت فشار میآورند غافل از اینکه در سیستم سهمبری قومی - مذهبی فعلی عراق، نخست وزیر حتی توان برکناری یا انتخاب وزیر هم ندارد. نهادها و جریانهای سیاسی یکدیگر را مقصر میدانند. در این میان، بیشترین انتقادها، متوجه دولت شده است. اما بعید است که با ادامه چنین روندی، حتی با فرض استعفای کل دولت، اوضاع عراق بهتر شود.