فرارو- آمار کشتههای تظاهرات عراق از ۱۰۰ گذشت. بیش از ۴۰۰۰ هزار نفر نیز مجروح شدند. در حالی که انتظار میرفت با پایان تعطیلات آخر هفته، اوضاع عراق کمی آرام شود، عصر روز شنبه با وجود فیلترینگ اینترنت، بار دیگر معترضان به خیابانهای بغداد و چند شهر دیگر ریختند و دفاتر برخی احزاب سیاسی را آتش زدند. منابع پزشکی در عراق، به رسانههای منطقهای گفتند روز شنبه بیش از ۱۰ نفر در درگیری نیروهای امنیتی با معترضان کشته شدند.
به گزارش فرارو، دولت عراق برای کنترل اوضاع، دسترسی به اینترنت را محدود و با برخی رسانههای داخلی و خارجی که در عراق خبرنگار دارند، برخورد کرد. افراد مسلح، به دفاتر چندین رسانه حملهور شدند و تعدادی از شبکههای خبری را مسدود کردند. با این حال، عصر شنبه در چند استان عراق، خصوصا بغداد، تظاهرات نسبتا گستردهای برپا شد.
با اوجگیری تظاهرات، اختلافنظر میان جریانهای عمده سیاسی نیز تشدید شد. جریان مقتدی صدر، که بیشترین تعداد کرسیهای پارلمان را در اختیار دارد، خواستار استعفای کل دولت و برگزاری انتخابات جدید تحت نظارت بین المللی شد. حیدر عبادی، نخستوزیر سابق، نیز درخواست مشابهی را مطرح کرد. در این میان، دولت عادل عبدالمهدی، با فشارهای سهمگینی روبرو شده است. از یک طرف، معترضان، دولت را به خاطر فقدان خدمات عمومی و عدم ایجاد اشتغال مقصر میدانند و در برخی اعتراضات، حتی شعار براندازی کل نظام نیز شنیده شد. از سوی دیگر، احزاب و جریانهای سیاسی در پارلمان، نیز فشار بر دولت را بیشتر کرده و حتی برخی از جریانها، حضور نمایندگان خود در پارلمان را تا زمان ارائه یک برنامه اصلاحات از سوی دولت تعلیق کردند. محمد الحلبوسی، رئیسپارلمان، گفته اگر مطالبات معترضان محقق نشود، به آنها خواهد پیوست.
تظاهرات عراق به مدت پنج روز ادامه داشت و پیش بینی میشود که حتی اگر خیابانهای عراق آرام شود، کشمکش گروههای سیاسی درباره نحوه تامین مطالبات معترضان ادامه یابد. در این میان، یک نکته بیش از همه چیز مورد توجه قرار گرفته و آن سطح خشونتها در تظاهرات چند روز گذشته است. تظاهرات، روز سه شنبه هفته گذشته آغاز شد. آخرین آمار تلفات، حاکی از آن است که بیش از ۱۰۰ نفر کشته و حدود ۴۰۰۰ هزار نفر مجروح شدهاند. این مقدار تلفات، در کشوری که نظام سیاسی دمکراتیک دارد، عادی نیست.
تظاهرات عراق به خشونت کشیده شد.
دوگانگی رفتاری در عراق
برخی معتقدند که دولت عراق، تجربه و تخصص کافی برای پراکنده کردن مسالمت آمیز معترضان ندارد. اما تجهیزاتی که در خیابانهای بغداد مشاهده شد، نشان میدهد که دولت، حداقل ابزارهای لازم برای مدیریت تظاهرات را دارد. ماشینهای آپپاش غولپیکر در بغداد مشاهده شد. از گاز اشکآور و سایر تجهیزات متفرق کردن تظاهرکنندگان نیز استفاده شد. با این حال، تعداد زیادی از معترضان و نیز برخی اعضای نیروهای امنیتی کشته شدند.
روایتهای متعددی درباره مسئول خشونتهای عراق ارائه شده است، اما فارغ از این روایتها، صرف به کارگیری خشونت، چه از سوی معترضان و چه از سوی نیروهای امنیتی، این سوال را مطرح میکند که چرا خشونت در عراق تداوم یافته است. زمان صدام حسین، وقتی اعتراضی شکل میگرفت، به شدیدترین شکل سرکوب میشد. کمتر کسی توقع داشت نظام صدام، در برابر معترضان مدارا کند. به هر حال، ماهیت نظام بعثی، استبدادی بود. اما «عراق جدید» حداقل در ظاهر دمکراتیک است و سرکوب تظاهرات در آن، امری غیر معمول به نظر میرسد. البته، درست است که دولت عراق تنها دارنده ابزار اعمال زور در کشور است، اما نمیتوان همه تقصیر خشونتها را به گردن دولت عبدالمهدی انداخت. معترضان هم به شدت خشمگین بودند و به برخی اموال عمومی آسیب زدند.
در میان برخی مورخان این دیدگاه وجود دارد که عراق سرزمین خشونت است. سرزمینی که برخی حاکمان آن در طول تاریخ، مانند حجاج بن یوسف ثقفی، سفاح عباسی و صدام حسین و بسیاری دیگر، بیشتر به خاطر نوآوری در کشت و کشتار و خشونتورزی معروف شدهاند.
بخوانید:
نخبگان عراق در دوران معاصر از این نکته غافل نبودند و همواره در تحلیل خلقوخو و ویژگیهای فردی مردم عراق کوشیدهاند و هنوز هم گفتگوی علمی درباره خلقوخوی عراقیها ادامه دارد. شاید علی الوردی، بارزترین فردی بود که درباره «شخصیت عراقی» و ویژگیهای فردی آن نظریهپردازی کرده است. الوردی (۱۹۱۳-۱۹۹۵)، یکی از بزرگترین و معروفترین جامعهشناسان عراق در دوران معاصر است که آثار متعددی درباره فرهنگ و جامعه عراق به رشته تحریر درآورده است.
وی طی یک سخنرانی، که بعدها تحت عنوان «شخصیة الفرد العراقی» (شخصیت فرد عراقی) به چاپ رسید، شخصیت فرد عراقی را دارای یک تناقض حاد دانست. الوردی برای تبیین این تناقض مثالهایی آورد؛ از جمله اینکه فرد عراقی عاشق خدمت سربازی است، اما به موقعش از خدمت سربازی فرار میکند! یا اینکه، روزی نویسندهای از یکی از کشورهای عربی در ماه رمضان به عراق سفر کرد و از پایبندی سفتوسخت برخی عراقیها به روزهداری و نیز تعداد زیاد روزهخواران تعجب کرد. بر همین اساس، الوردی میگوید مردم عراق متدینترین و در عین حال، سهلگیرترین آدمیان در دین هستند.
خشونتورزی هم بخشی از این تناقض در رفتار عراقیهاست. به گفته الوردی، یک عراقی با شور و شوق از دیگران به خاطر عدم بخشش و عطوفت انتقاد میکند، اما همین عراقی اگر شرایط را مناسب ببیند، زودتر از همه، دیگران را کتک میزند و خشونت فیزیکی نشان میدهد. الوردی در ادامه، مثالهای زیادی درباره دوگانگی در شخصیت فرد عراقی میآورد. حال سوالی که اینجا مطرح میشود، این است که آیا این دوگانگی به معنای «نفاق و دورویی» مردم عراق است؟ پاسخ الوردی، منفی است. او میگوید فرد عراقی دو رو نیست، اما دو شخصیت متفاوت دارد. هر کدام از این شخصیتها کاری میکند که شخصیت دومی از آن خبر ندارد. مثلا، یک عراقی ممکن است به شدت از خرید کالاهای خارجی انتقاد کند، اما همزمان، از کالاهای خارجی استفاده کند. از دیدگاه الوردی، این دو شخصیت متناقض در ناخودآگاه فرد عراقی ریشه دارد و او در هر دو شخصیت جدی است. این فرد وقتی از کالاهای خارجی انتقاد کند، کاملا جدی است و زمانی که از کالاهای خارجی استفاده میکند باز هم جدی است.
علی الوردی
تاثیرات شهر و بیابان
براستی این تناقض چگونه شکل گرفت؟ پاسخ الوردی به این سوال، با نظریه عبدالرحمن ابن خلدون (نظریهپرداز معروف جامعه شناسی) درباره خصایص زندگی شهری و بیاباننشینی، شباهتهایی دارد. الوردی میگوید عراق به لحاظ جغرافیایی، در مرز تمدن و بیابان نشینی واقع شده است. از یک طرف، یکی از کهنترین کانونهای شهری تاریخ در عراق قرار داشته است. اما در عین حال، عراق با بیابانهای مملو از صحرانشینان همجوار است. هر از چندگاهی، موجهایی از صحرانشینان به کانونهای شهری مجاور مهاجرت میکنند. در طول تاریخ، تعداد زیادی از صحرانشینان مجاور به دلیل بیآبی، به شهرهای عراق مهاجرت کردند. در نتیجه این مهاجرت، دو گروه اجتماعی در عراق شکل گرفت؛ گروه اول، صحرانشینان هستند که خلقوخوی جنگطلبی و ستیزهجویی دارند و گروه دوم، کشاورزان هستند که عموما مردمان تسلیمپذیر و آرامی هستند. گروه اول، همواره بیباک و مغرور هستند و قدرت را میستایند؛ یعنی تمام صفتهای یک جنگجوی فاتح. در مقابل، گروه دوم، به کار و تلاش، صبر، مالیاتدهی، تسلیم و غر زدن عادت دارند. از دیدگاه الوردی، تعارض و تناقض میان این دو گروه، ریشه اصلی شکلگیری تناقض در شخصیت فرد عراقی است.
از این رو، فرد عراقی، گاهی رفتار گروه اول را نشان میدهد و گاهی رفتار گروه دوم. همه چیز بستگی به شرایط دارد. به گفته الوردی، فرد عراقی، وقتی با یکی قویتر از خود مواجه میشود، مطیع و فرمانبردار میشود. در اینجا، فرد عراقی، رفتار «مازوخیست» را نشان میدهد. اما همین فرد زمانی که با یکی ضعیفتر از خود مواجه میشود، به یک فرد «سادیست» تبدیل میشود. بنابراین، طبق تحلیل الوردی، ضعف و سستی دولت عبدالمهدی در سرکوب زورمندانه تظاهرات، احتمالا موجب تداوم آنها شده است. شاید بتوان از نظریه الوردی درباره دوگانگی رفتاری عراقیها در تحلیل چرایی بروز خشونت در عراق استفاده کرد، اما نباید فراموش کرد که رفتار انسانی، تک عاملی نیست و از عوامل متعددی تاثیر میپذیرد.