چه طرح و برنامهای داریم؟
تحرکات اخیر دولت آمریکا جهت هدف قرار دادن شبکه مراودات اقتصادی ایران در منطقه (به ویژه در عراق) و همچنین کنشگری خاص روسیه و چین در توسعه همکاریهای اقتصادی و سیاسی با رقبا و دشمنان ایران در سطح منطقه، ۲ پالس نگران کننده منطقهای و بین المللی هستند که اکنون ایران با آنها رو به رو است و میتوانند در آیندهای نه چندان دور، خسارات گستردهای را به امنیت و منافع ملی کشورمان وارد کنند.
بنابراین، پیشنهاد دیدار و مذاکره با ایران احتمالا راهی برای جلوگیری از شعله ور شدن آتش جنگ در آستانه انتخابات بود. اما حال که بعد از ترور یکی از مهمترین سرداران ایران مشخص شده که احتمال جنگ بسیار بعید است، گزینه مذاکره و دیدار با ایران نیز اهمیت خود را از دست داده یا به بعد از انتخابات ۲۰۲۰ موکول شده است.
«نه جمهوری اسلامی و نه فعالیتهای منطقهای آن، از بازگشت تحریمها ضربه مرگباری نخوردهاند. اما احتمالا دیپلماسی میان ایران آمریکا ضربه مهلکی خورده است. طرفهای سوم تلاش خواهند کرد که واشنگتن و تهران را به میز مذاکرات برگردانند، اما احتمالا شکست خواهند خورد.»
سیاست فعلی آمریکا در برابر ایران، به شدت بر تحریم اتکا دارد. مقامات دولت ترامپ مکررا به اثرات ادعایی تحریمها بر اقتصاد ایران مباهات کردهاند. مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، حتی اخیرا گفته است مردم ایران، فشارهای اقتصادی را تحمل نخواهند کرد.
با این حال، آمریکاییها همچنان برای قطع مناسبات اقتصادی ایران و عراق تلاش میکنند. آنها به همین منظور، به سایر کشورهای عربی، نظیر عربستان و کویت، فشار آوردند تا برق عراق را تامین کنند. در حال حاضر، گفتگوهایی میان عراق و کشورهای یادشده در جریان است تا شبکه برق عراق به شبکه برق این کشورها متصل شود.
جنگ اقتصادی فروکش میکند؟
به موجب توافقات چین و ایران، طرف چینی یک سوم پول نفت ایران را به یوان پرداخت میکند و ایران میتواند این پول را به ارزهای دیگر (غیر از دلار) تبدیل کند. یک سوم دیگر پول نفت ایران نیز در قالب کالا به ایران پرداخت میشود. یک سوم آخر هم به شرکتهای چینی که در ایران پروژههای عمرانی انجام میدهند، پرداخت میشود. چینیها قبلا برای خرید نفت ایران تا ۵۰ درصد تخفیف میگرفتند. اما در توافق جدید، نفت ایران به قیمت بازار به چین فروخته خواهد شد.
تمدید معافیتهای هستهای، جنبه فنی دارد. اما سوای بحثهای فنی، معافیتها ابعاد سیاسی هم دارند. حتی برخی مخالفان تمدید معافیتها هم اذعان میکنند که لغو معافیتها، تنشهای نظامی میان ایران و آمریکا را تشدید میکند. امری که ترامپ به دلایل انتخاباتی از آن بیزار است. در واقع، اکنون پرسش اصلی در دولت آمریکا این است که چگونه میتوان فشار حداکثری بر ایران را حفظ کرد، ولی در عین حال از تبدیل تنشهای سیاسی و اقتصادی به منازعه نظامی جلوگیری کرد.
آمریکا تحریمهای نسبتا گستردهای علیه بخش پتروشیمی ایران اعمال کرد
از این رو، پمپئو و ترامپ هر دو در سفر به اروپا، ضمن استقبال از مذاکره با ایران، تاکید کردند که آمریکا دنبال جنگ با ایران نیست؛ لذا بیدلیل نیست که تحریمهای پتروشیمی دقیقا اندکی پس از بازگشت ترامپ و پمپئو از اروپا اعلام شدند. به نظر میرسد که مقامات آمریکایی همتایان اروپایی را متقاعد کردهاند که سیاست واقعی آمریکا در برابر ایران، جنگ نظامی نیست بلکه ادامه فشارهای بیامان اقتصادی برای فروپاشی ایران از درون است.
کریس مورفی، سناتور دمکرات، در همین رابطه گفت: «پس از این گزارشدهی برای من واضح شد که رویکرد دولت (ترامپ) در برابر ایران، کار نمیکند.» این سناتور بر این باور است که کارزار فشار ترامپ، ایران را از میز مذاکرات دور کرده است.
طنز تلخ روزگار این است که دیدارهای دو وزیری که برای نجات برجام، شب و روز تلاش کردهاند، خود عاملی شده است برای نابودی آن. ترامپ همزمان با لغو معافیتهای تحریمی، در توئیتی نوشت: «جان کری در حال دادن نصیحت بسیار بدی به ایران است.»
پس از جلسه شورای امنیت، پومپئو قول داد که آمریکا برای اعمال فشار بر ایران به خاطر فعالیتهای موشکی، یک ائتلاف بین المللی تاسیس کند. اما دیپلمات اروپایی معتقد است که آمریکا در این امر شکست خورده است. او اعلام کرد: «تاکنون، تلاش این دولت برای ایجاد یک ائتلاف علیه ایران ناکام مانده است.»
از دیدگاه گافنی، فشار آمریکا بر اروپا در مورد ایران، به اندازه کافی سوزناک نیست و هوک هم هرگز ترامپیمسلک نبوده است. به تعبیر گافنی، دسیسهکاریهای هوک کارزار فشار حداکثری را به یک فشار متوسط تبدیل کرده است.