در ادامه اخبار عجیب و غریب از کشور همسایه عراق، چند روز پیش خبر رسید مرد عصبانی عراقی بعد از یک مشاجره همسرش را زنده به آتش کشید.
زن جوان که پس از قتل شوهرش و رها کردن تکههای جسد او کنار رودخانه فشم سعی داشت با صحنهسازی مسیر تحقیقات پلیسی را منحرف کند سرانجام مجبور شد راز این جنایت هولناک را فاش کند.
مرد جنایتکار که به دنبال اختلافات خانوادگی همسرش را کشته و جسدش را در بیابانهای اطراف کرج رها کرده بود دستگیر شد.
از ابتدای آذر ماه تاکنون و طی سه هفته بر اساس اخبار منتشر شده؛ ۴ زن و دختر به قتل رسیدهاند. این جنایتها در «کرمانشاه، تهران، ارومیه و مشهد» رخ داده است و متهمان آن «همسر، نامزد، پدرشوهر و پدر» قربانیان خشونت خانوادگی بودهاند.
همسر مقتول گفت: همسرم بداخلاق بود، اما راضی به مرگش نبودم. شبنم با او دشمن بود و بارها همسرم را تهدید به مرگ کرده بود و آخر هم او را کشت.
اواخر شهریورماه جاری، دو، سه هفته پس از دستگیری قاتل سریالی مردان مازندرانی فیلمی از اعترافات او در رسانهها و شبکههای مجازی منتشر میشود که حالا باعث وحشت افکار عمومی شده است.
قاتل گفت: متوجه شدم همسرم با مرد غریبهای ارتباط پنهانی دارد. روز حادثه وقتی داشت به محل کارش میرفت راهش را سد کردم و او را با چاقو زدم که به گردنش اصابت کرد و کشته شد.
در حالی که لاله در بازجوییها اصرار داشت که نقشی در قتل همسر ش نداشته همبندی او سرنخ مهمی را به پلیس داد و گفت: لاله در بازداشتگاه از من پرسید اگر قرص ... را در شربت حل کنی و به کسی بدهی در آزمایش سم شناسی پزشکی قانونی مشخص میشود؟ فکر میکنم او با همین روش همسرش را بیهوش کرده و نقشه قتل را عملی کرده باشد.
فرزندان مرد میانسال خواهان قصاص وی شدند
متهم درباره روز حادثه گفت: آن روز دوباره به خاطر بیماریام لباسم خیس شد و او به من بیاحترامی کرد و با داد و فریاد و عصبانیت دوباره شروع کرد به شستن فرش و مبل خانه من به او اعتراض کردم و در یک لحظه عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم و با چاقو ضربهای به او زدم که منجر به مرگش شد. پس از آن جسدش را به حمام بردم. متهم در پاسخ به این سؤال که چرا پس از قتل همسر ت را مثله کردی، گفت: اصلاً یادم نمیآید که دست به چنین کاری زده باشم. اگر هم این کار را کردم علتش را نمیدانم.
مریم درباره روز حادثه گفت: آن روز هم مثل همیشه با هم درگیر شدیم و او کتکم زد و من برای ترساندش ظرف اسید را به او نشان دادم که به یکباره محمود عصبانی شد و خواست به من حمله کند که ظرف اسید را روی صورتش پاشیدم، وقتی روی زمین افتاد و فریاد میکشید همان موقع پشیمان شدم، خودم به سرعت او را به بیمارستان رساندم، اما زنده نماند. باور کنید من نمیخواستم همسرم را بکشم.
زنی که به قتل همسر صیغهایاش متهم شده است میگوید آتش گرفتن او یک اتفاق بود.
ساعت حدود هشت صبح یک روز جمعه بود که ساکنین خیابان ظفر با شنیدن صدای گلوله دچار اضطراب شدند و به خیابان ریختند تا بفهمند ماجرا از چه قرار است. همسایههایخانه زنو شوهر آمریکایی که صدای شلیک گلولههای پیدرپی را از آن خانه شنیده بودند؛ پشت در خانهمورد نظر رفته بودند، اما دوریس در را باز نمیکرد.
در بررسیهای بعدی مشخص شد سعید متأهل و صاحب فرزند بوده، اما هنگام قتل در آپارتمان مجردیاش بوده است. در شاخه دیگری از تحقیقات مأموران به بررسی فیلمهای دوربین مداربسته ساختمان پرداختند و مشخص شد که عامل قتل مردی نقابدار بوده که بعد از جنایت از پارکینگ ساختمان خارج شده و با موتورسیکلت محل را ترک کرده است.
مأموران زنگ خانه زوج جوان را زدند که ناگهان مردی ۴۰ساله در حالی که صورت و لباسهایش خونی بود و چاقویی هم به دست داشت، در را باز کرد و با دیدن مأموران بدون هیچ مقدمهای گفت: همسرم را کشتم!
مرد عاشقپیشه که در رؤیای بازگرداندن همسر مطلقهاش، او را برای تفریح به فیروزکوه برده بود، دست به جنایت زد.
رامین در اعتراف به قتل همسر ش گفت: «المیرا به خاطر اعتیاد من تصمیم به طلاق گرفته بود. قرار بود فردای آن روز با هم به دادگاه برویم و میدانستم که همسرم مهریهاش را به اجرا گذاشته است. اما به درخواست من هنوز از خانهام خارج نشده بود و قرار بود ۲ ماه به من مهلت دهد تا اعتیادم را ترک کنم.»
این زن ابتدا قرص خوابآور به فرزندانش خوراند و بعد در نقشه بعدی قرص خوابآور را داخل غذا ریخت و به همسرش داد سپس با همدستی فرزاد، شوهرش را با یک روسری خفه کردند و لای فرش پیچاندند.
متهم گفت: «همسر عماد در فرصتی مناسب کلید خانه مجردی شوهرش را پیدا کرده و از روی آن ساخته بود. او از من خواست وارد خانه شوهرش شوم و وقتی او به خانهاش آمد، با ضربات چاقو او را از پای دربیاورم. من هم با همدستی دوستم در زمانی که همسر عماد گفته بود او به خانه مجردی میرود، وارد خانه اش شدیم و وقتی عماد وارد شد او را غافلگیر کرده و با ضربات چاقو از پای درآوردیم.»
مرد درباره اختلاف با همسرش گفت: من و همسرم مثل همه زوجها با هم اختلافهایی داشتیم. اما در حدی نبود که قصد کشتن او را داشته باشم. من آن شب خسته از سر کار به خانه آمده بودم و حالم بد بود. اما همسرم هیچ توجهی به من نداشت. به همین خاطر عصبانی شدم، ولی باور کنید حتی نمیدانم چند ضربه به زنم زدم. من شرمنده فرزندم و پدر و مادر همسرم هستم.