مرد میانسال که در پی چند دهه زندگی مشترک، از بیماری وسواس همسرش خسته شده بود در یک درگیری شدید او را به قتل رساند، اما حالا هر سه فرزندش خواهان قصاص پدر شدهاند.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از ۲۹ تیر سال ۱۴۰۱ با تماس مرد جوانی که مدعی بود مادرش در خانه به قتل رسیده، آغاز شد. پس از این تماس مأموران به محل جنایت که خانهای در خیابان منیریه بود، رفتند و پس از ورود به خانه با جسد زن میانسالی به نام پروین مواجه شدند.
پسر بزرگ مقتول در توضیح به مأموران گفت: من و ۲ خواهرم ازدواج کردیم و به خاطر مشغلههایی که داریم نمیتوانیم هر روز به پدر و مادرمان سر بزنیم. اما تقریباً هر روز با آنها تلفنی صحبت میکردم روز قبل هر چه زنگ زدم و با پدر و مادرم تماس گرفتم آنها پاسخگو نبودند. تلفن خانه را هم بر نمیداشتند خیلی نگران شدم امروز به در خانه آنها رفتم، اما هرچه زنگ زدم باز نکردند در نهایت با کلید یدکی وارد خانه شدم و ناگهان با صحنه هولناکی روبهرو شدم جسد مثله شده مادرم داخل حمام افتاده بود و از پدرم هم خبری نبود.
پس از اظهارات پسر مقتول جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد. بررسیها نشان میداد که از قتل پروین بیش از ۲۴ ساعت گذشته و از همان زمان هم همسر ۶۱ سالهاش به نام محمود ناپدید شده است. در حالی که فرضیه ارتکاب قتل از سوی پدر خانواده قوت گرفته بود و مأموران به دنبال ردی از محمود بودند تا اینکه ۳ ماه بعد از این جنایت مأموران موفق شدند رد مرد میانسال را در یکی از بوستانهای تهران به دست آورده و وی را بازداشت کنند.
متهم پس از دستگیری و در همان بازجوییهای اولیه به قتل همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: ۳۷ سال با همسرم زندگی کردم، اما از آنجا که او بیماری وسواس داشت زندگی برایم جهنم شده بود. هرسال هم وضعیتمان بدتر شد تا اینکه بیماری کرونا آمد و پروین دیگر رفتارش قابل کنترل نبود اگر از خانه بیرون میرفتم و بر میگشتم تا خودم و لباسهایم را کامل نمیشست اجازه نمیداد وارد خانه شوم. بعد از آن من به بیماری مبتلا شدم که باعث شده بود گاهی کنترل دفع ادرارم را نداشته باشم این موضوع هم مزید بر علت شد و همسرم به جای اینکه با من مدارا کند مدام شماتتم میکرد و من بسیار احساس حقارت میکردم. دائم در حال شستن وسایل خانه و لوازم شخصی و لباسهای من بود. مجبورم میکرد تا لباسهایم را بعد از شست و شو، ساعتها در آفتاب پهن کنم تا به اصطلاح پاک شود. رفتارهایش دیگر برایم قابل تحمل نبود حتی دیگر حق نداشتم در خانه خودم هرجا که میخواهم بنشینم و دست به وسایل خانه بزنم.
وی درباره روز حادثه گفت: آن روز دوباره به خاطر بیماریام لباسم خیس شد و او به من بیاحترامی کرد و با داد و فریاد و عصبانیت دوباره شروع کرد به شستن فرش و مبل خانه من به او اعتراض کردم و در یک لحظه عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم و با چاقو ضربهای به او زدم که منجر به مرگش شد. پس از آن جسدش را به حمام بردم. متهم در پاسخ به این سؤال که چرا پس از قتل همسرت را مثله کردی، گفت: اصلاً یادم نمیآید که دست به چنین کاری زده باشم. اگر هم این کار را کردم علتش را نمیدانم.
با پایان اظهارات متهم، وی برای انجام معاینات روانی به پزشکی قانونی معرفی شد و پزشکان پس از بررسی وضعیت روانی متهم در گزارشی اعلام کردند محمود به اختلال روانی مبتلاست. اما این اختلال رافع مسئولیت کیفری او نیست و در هنگام ارتکاب جرم از سلامت روان برخوردار بوده است.
پس از اعلام این گزارش و تکمیل تحقیقات، برای مردمیانسال به اتهام قتل عمدی همسرش و جنایت بر میت کیفرخواست صادر و پرونده او برای رسیدگی به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا بزودی محاکمه شود.