ناگهان یک دختر و پسر جوان به من نزدیک شدند و با تهدید چاقو به زور مرا سوار خودروشان کردند بعد از ساعتی مرا به خارج شهر بردند و کتکم زدند. مدام تهدیدم میکردند که اگر با امیر ازدواج کنم مرا میکشند.
در بررسیهای اولیه مشخص شد که شامگاه دوشنبه پسر ۲۳ ساله را در حالی که با ضربات چاقو مصدوم شده بود از اسلامشهر برای درمان به تهران منتقل کردهاند.
چند روز قبل حسام سراغم آمد و با پرخاشگری خواست آن دختر را رها کنم. من هم جوابش را دادم و با هم درگیر شدیم، اما دعوا با وساطت دیگران تمام شد تا اینکه این بار من تصمیم گرفتم با او درگیر شوم و کاری کنم دختر مورد علاقهام را فراموش کند. بههمیندلیل درحالیکه یک چاقو برداشته بودم، سراغش رفتم و با او درگیر شدم و بدون اینکه بخواهم دوستم را کشتم.
سعی کردم به لاله بگویم او دروغ میگوید، ولی حرفم را باور نمیکرد تا اینکه با سینا قرار گذاشتم که بگویم اگر دست از سر لاله و رابطه ما برندارد، من موضوع را به همسرش میگویم. آنجا بود که با هم درگیر شدیم و او به سمت من حمله کرد و من که از شدت عصبانیت متوجه رفتار خودم نبودم، او را با ضربات چاقو زدم و بعد سرش را بریدم.
از کتککاری تا تشکیل باند سرقت
میلاد و کیارش به خاطر دختر موردعلاقهشان با هم رفیق شدند و یک باند سرقت تشکیل دادند. ابتدا قرار بود فقط از آقای داماد دزدی کنند. اولین هدفشان خودروی شوهر شیلا بود ولی بعد از آن این مسأله به عادت این دو نفر تبدیل شد و سرقتهایشان ادامه یافت. هر دو به سراغ خودروی پژوی داماد رفته و آن را دزدیدند. تمام لوازم داخلش را برداشتند. خودرو را با چوب و چماق له و درنهایت آن را در خیابان رها کردند. وقتی این سرقت بینقص انجام شد، میلاد و کیارش به فکر ادامه دزدیها افتادند
پدر طناز میگفت: شرط برای عقد رسمی و ازدواج پرداخت، همان ۲۵ میلیون تومان است و حالا باید ۲۰ میلیون دیگر هم بدهی. من یا باید از طناز میبریدم یا باید شیربها میدادم. عباس دوست من بود و میدانستم پول دارد، به همین دلیل تصمیم گرفتم از او کلاهبرداری کنم.
مدتی بود با دختر جوانی بهنام سهیلا آشنا شده بودم و قصد داشتم تا با او ازدواج کنم تا اینکه متوجه شدم یکی از دوستانم بهنام محمد با سهیلا آشنا شده و با او رابطه دوستانه برقرار کرده است، بههمین خاطر چند بار با این جوان در خیابان درگیر شدم اما او توجهای به حرف هایم نداشت.
مردی که متهم است رقیب عشقی اش را به قتل رسانده و او را از آپارتمان همسر صیغه ایاش به بیرون پرت کرده است، محاکمه شد.
متهم گفت: من در این حادثه نقشی نداشتم و گفتههای شاکی را قبول نمیکنم و دلایلی هم وجود دارد که نشان میدهد من این کار را نکردم. سیامک با اینکه با نسرین ازدواج کرده، اما همچنان به من حسادت میکند و از سر حسادت چنین حرفهایی میزند.
زن جوان در حالی که موهای رقیب عشقی خود را در پیاده روی خیابان گرفته بود بر سر او فریاد میزد که خانواده اش را رها کند.
رسیدگی به این پرونده از سوم آبان سال ٩٤ با گزارش مرگ پسر جوانی در میدان اصلی شهر ورامین شروع شد. با حضور کارآگاهان جنایی در محل و تحقیقات مقدماتی مشخص شد مقتول پسر جوانی به نام رامین است که بهدلیل اصابت ضربه چاقو به سینهاش در بیمارستان جان باخته است.
مردی که رقیب عشقی اش را در جریان یک درگیری به قتل رسانده بود، بعد از ماهها زندگی پنهانی سرانجام به دام افتاد.
جوان 18 سالهاي كه به خاطر علاقهاش به يك دختر، اقدام به قتل رقيب عشقياش كرده بود، دستگير شد.
جواني كه متهم است رقيب عشقياش را با شليك گلوله به قتل رسانده بعد از چند روز فرار خودش را به پليس تسليم كرد.