« خون شد » فیلم جمعوجوری است که حرف مهمش را با حسوحال جاری در لحنِ سینماییاش بهخوبی میزند و از خانوادهای پریشانشده میگوید و خانهای در شُرفِ به یغما رفتن و پسر خانواده که از دل تاریکی میآید (مانند فیلمی که در تاریکی بر پرده سینما میافتد) تا این افراد همریشه با خودش را به سامان و همدلی برساند.
جای تأسف بسیار است که تکنوکراتها جای روشنفکرها نشستهاند. خطر اینجاست که تفکر خیلی عمدهای که بار روشنفکر دارد، با چیز دیگری قاتی شود. تکنوکرات پر است از تفکرات اقتصادی _. سیاسی و ساختار تفکرش با روشنفکر برهنه فرق دارد. تکنوکرات وقتی حرف میزند بلد است چگونه اتاق روشنفکر را اجاره دهد؛ وقتی هم میخواهد اجاره دهد، اگر ببیند قیمتش مناسب است، برای خودش سند میزند، چون تکنوکرات است و بلد است قیمتش را پایین بیاورد و قیمت روشنفکر را مجازا بالا ببرد.
علیرضا زریندست مدیر فیلمبرداری فیلم هم در سخنانی مطرح کرد: جای آقای کیمیایی در این جمع خالی است. امیدوارم از « خون شد » راضی باشید. من از طرف آقای کیمیایی از شما تشکر میکنم.
« خون شد » تا حد زیادی ادامه «قیصر» است و ارجاعهای داستانی و تصویری زیادی به آن دارد، همانطور که وجود عناصر و شمایلهای تصویری و صوتی مثل چاقو یا ضرب زورخانه، به مجموعهای از فیلمهای کیمیایی و شمایلهای آن ارجاع میدهد. « خون شد » اما کاملتر و مدرنتر از قیصر است و این مدرنیسم را باید در ساختار روایی فیلم و سبک بیانی آن جستوجو کرد. «قیصر» در زمان خود یعنی در اواخر دهه چهل که ساخته شد، فیلمی مدرن و موج نویی بود اما امروز فیلمی کلاسیک محسوب میشود و این خصلت بسیاری از فیلمهای مدرن و حتی آوانگارد سینما از جمله فیلمهایی مثل «همشهری کین» و «سال گذشته در مارین باد» است که باوجود مدرنیسم آشکارشان در دهه چهل و پنجاه، امروز بهعنوان آثار کلاسیک تاریخ سینما از آنها یاد میشود.