درباره تأثیر فیلترینگ بر اقتصاد شرکتها و هزینههایی که افراد جامعه ناچارند بابت دستیابی به اینترنت بدون فیلتر بپردازند، صحبتهای بسیاری شده، اما درباره اینکه طولانیشدن این وضعیت چه تأثیر اجتماعی خاصی در پی داشته، کمتر سخن به میان آمده است. این درحالیاست که تأثیر اجتماعی فیلترینگ و به تبع آن، تأثیر اقتصادی غیرمستقیم، از حیث زیانبار بودن، دستکمی از آثار اقتصادی مستقیم فیلترینگ ندارد. یکی از آثار ثانویه مهم فیلترینگ را میتوان افزایش مهاجرت نیروی متخصص از کشور دانست. مسئلهای که بهتازگی ستار هاشمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات به آن اشاره کرده است.
به گزارش هم میهن، وزیر ارتباطات در جلسهای که عصر شنبه در کمیسیون توسعه کسبوکارهای دانشبنیان و اقتصاد دیجیتال خراسان رضوی در محل اتاق بازرگانی استان برگزار شد، خسارت فیلترینگ به ارتباطات کشور را بیش از ۵۰ هزار میلیارد تومان اعلام کرده و براساس گزارش خبر آنلاین، با تأکید بر اینکه «خیری در وضعیت موجود نیست و باید تغییر رویه اتفاق بیفتد»، افزوده است: «باتوجه به پیمایش میدانی انجامشده، ۱۰ درصد درخواستها برای دریافت سرویس در شبکه از سمت سایتهای خارج از کشور پاسخ داده نمیشود که این بهدلیل آلودگی شبکه ما بهواسطه استفاده از فیلترشکن است. استفاده از فیلترشکنها علاوه بر چالشهایی که برای کسبوکارها ایجاد کرده، بر مهاجرت نخبگان نیز تأثیر داشته است.»
هاشمی همچنین فیلترینگ را دارای ابعاد مختلفی میداند که در دولت و وزارت ارتباطات بهصورت جدی دنبال میشوند. به گفته او، فیلترینگ سبب کاهش کیفیت شبکههای ارتباطی شده و این کاهش کیفیت هم قابل ملاحظه بوده است.
نکتهای که در صحبتهای اخیر وزیر ارتباطات قابل تأمل است، اشاره او به مهاجرت نخبگان است. سالهاست کسبوکارهای کوچک و بزرگ یکی از گرفتاریهای همیشگی خود را یافتن نیروی متخصص و نگهداشت منابع انسانی معرفی میکنند. پای دردِ دل مدیران این کسبوکارها که بنشینید، از دردسرهایی که برای پیدا کردن نیروی انسانی مورد نیاز خود کشیدهاند یا نیروهای بااستعداد جلای وطن کرده حرفهای بسیاری دارند.
بهخصوص کسبوکارهای نوآور و استارتاپی که سرمایه انسانی را بزرگترین سرمایه خود معرفی میکنند، طی سالهای اخیر با مشکلات فراوانی مواجه شدهاند. کمبود نیروی متخصص طبیعتاً روند رشد و نوآوری کسبوکارها را با اخلال مواجه میکند. شکلگیری حلقههای استارتاپی اولیه برای تبدیل ایده به عمل نیز وابستگی بسیاری به افراد متخصص دارد. درنهایت در فضایی که گزینه مهاجرت معقولتر و قابل دسترستر بهنظر میرسد، نوآوری به گمشده فضای اقتصاد دیجیتال تبدیل میشود.
آخرین آماری که از مهاجرت نخبگان به شکلی جامع منتشر شده، به اظهارات بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت ایران برمیگردد. او در جلسهای که مردادماه سال گذشته با عنوان بررسی علل مهاجرت نخبگان از کشور برگزار شد، گفته بود فضایی که در کشور ایجاد شده و افراد را به سمت مهاجرت سوق میدهد، نوعی «نسلکشی سرمایه انسانی» را در کشور رقم زده است.
صلواتی پیرو برخوردهایی که در آن مقطع زمانی از سوی حاکمیت با کسبوکارها انجام میشد، گفته بود که با این روشها فضای ناامن ذهنی ایجاد میشود و باید پاسخگوی عواقب آن باشیم. به گفته او، براساس پیماش رصدخانه مهاجرت ایران، در میان ایرانیان خارج از کشور در سال ۱۴۰۱ تنها ۱۴ درصد افراد تصمیم قطعی برای بازگشت به کشور داشتهاند. ۶۲ درصد به هیچ عنوان قصد بازگشت به کشور را نداشته و ۲۴ درصد نیز تصمیم مشخصی در این خصوص نگرفتهاند. همچنین بیش از ۹۰ درصد آنها به وعدههای حاکمیت درخصوص استفاده از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور باور نداشتند.
مدیر رصدخانه مهاجرت ایران افزوده بود: «براساس آمار اعلامی نیروهای کلیدی و متخصص ۶۷ درصد شرکتهای دانشبنیان، وارد فرآیند مهاجرت شدهاند.» به اعتقاد صلواتی، بیکفایتی در استفاده از سرمایههای علمی، عامل اصلی تمایل افراد متخصص به مهاجرت بوده است.
رصدخانه مهاجرت ازجمله نهادهایی بود که در سالهای گذشته درباره آمار ورود و خروج نخبگان گزارشهایی منتشر میکرد. اما صلواتی در همان جلسه گفته بود بهدلیل مشکلات تأمین بودجه و فضا، این نهاد در حال تعطیلی است. البته معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری در آن زمان بهعنوان حامی رصدخانه، وجود این مشکلات را تکذیب کرد، اما چیزی که مشخص است این است که پس از آن تاریخ گزارش جدیدی درخصوص مهاجرت نیروهای متخصص نه از سوی رصدخانه مهاجرت ایران، نه هیچ نهاد خصوصی یا دولتی دیگری منتشر نشده است.
وجود آمار شفاف و بهروز موهبتی است که بعضاً بهدلیل نگاه سیاسی-امنیتی که به دادهها وجود دارد، از آن محروم هستیم. بهرام صلواتی در سال ۱۳۹۷ که رصدخانه مهاجرت ذیل پژوهشکده سیاستگذاری دانشگاه شریف و با همکاری معاونت علمی و فناوری ریاستجمهوری تأسیس شد، هدف از ایجاد این رصدخانه را شفافسازی دادهها عنوان کرده بود. به این ترتیب نیازی نبود برای دستیابی به چنین آماری، چشممان به گزارشهای اقتصادی جهانی باشد و آماری که بعضاً غیردقیق و غرضورزانه تنظیم میشوند، معیار قرار دهیم.
اما درنهایت برخی بحرانها چنان با زندگی روزمره ما عجین هستند که حتی اگر آمار شفافی نیز درخصوص آن وجود نداشته باشد، از روی آثار آنها میتوان شدت بحران را بهشکلی کیفی در ذهن ترسیم کرد. مثلاً اگر هیچکسی هم درباره تورمی که در کشور وجود دارد و کاهش قدرت خرید مردم، صحبتی نکند و آماری ارائه ندهد، مردم بهشکل روزانه آن را درک میکنند. مهاجرت نیز چنین وضعیتی دارد.
اعتراضات سال ۱۴۰۱ و فیلترینگ و فضای امنیتی ایجادشده پس از آن، روی کیفیت زندگی افراد تأثیرات سوء گذاشته و همین میتواند عاملی باشد که باعث سرعتگرفتن روند مهاجرت نیروهای متخصص شود. شاید در دستیابی به گزارشی جامع در این حوزه دچار مشکل باشیم، اما روایت کسبوکارها از وضعیت خود میتواند تاحدودی شرایط موجود را توصیف کند. کمااینکه دیجیکالا در گزارش سال ۱۴۰۲، اعلام کرده ۷۵ نیروی متخصص را در این سال در اثر مهاجرت از دست داده است.
در حالی حاکمیت در ایران با اصرار بر فیلترینگ و نگاه امنیتی به موضوع اینترنت سبب کاهش کیفیت زندگی افراد و تحمیل هزینههای جبرانناپذیر شده است که برخی کشورهای منطقه نیز با تسهیل شرایط مهاجرت برای کسبوکارها و افراد متخصص، به میزبان پذیرای سرمایه انسانی ایران بدل شدهاند. بهطوریکه حتی کشوری مانند ترکیه نیز تنها به سبب برخی آزادیهای اجتماعی و دسترسی به اینترنت آزاد و تحریم نبودن، مقصد مورد علاقه فریلنسرهای ایرانی است که علاقهمند به همکاری از راه دور با شرکتهای بینالملل هستند.
شاید لازم باشد این جمله را که «خیری در وضعیت موجود نیست» هر روز با صدای بلند تکرار کنیم تا به گوش کسانی که لجوجانه بر سیاستهای اینچنینی اصرار میورزند، برسد.