سروش زادعلی؛ تفکری که سال هاست از تفکر غالب جامعه فاصله گرفته و آن چنان نتوانسته بواسطه ایستایی گفتمانی طرفدارانی برای خود دست پا کند، هنوز هم طرفداران آن پیرمردهایی با موهای سفید هستند و اگر هواخواهان جوانی هم پیدا میشود بدلیل منافعی است که این تفکر اصول گرایی دارد و قلبا آن را قبول ندارند.
تا قبل از روی کار آمدن دولت سیزدهم بدلیل عدم اقبال عمومی به این تفکر اکثریت دولتهایی که در ایران روی کار آمدند دولتهایی با تفکر اصلاحات بودند البته دولتهای اصلاحات هم بدلیل اینکه قدرتهای پشت پرده اصول گرایان و کارشکنیهای آنها برای عدم اقبال جامعه به اصلاح طلبان حتی زمانی که دولت را در دست نداشتند در صحنه سیاست وجود داشتند و اهدافشان را پیش میبردند و متاسفانه در خود دولتهای اصلاحات بدلیل فاصله گرفتن از تئوریهای اصلاح طلبی در عمل آن گونه که باید و شاید نتوانسته اند اقبال آن چنانی بدست بیاورند.
اصولگرایان در دولت سیزدهم به خوبی خودشان را نشان دادند و با خط کشی ها، تبعیضات و خالص سازیهای عمیقی که دنبال کردند نشان دادند ایران را برای همه ایرانیان نمیخواهند صرفا یک اقلیت ۱۵ درصدی سهمیه دار را بدون احراز شایستگی میخواهند بر مسند امور بنشانند و همه قدرت و ثروت کشور را در قبضه خود داشته باشند. در دولت سیزدهم هم تا حدودی این سیاست را پیاده سازی کردند و نتیجه آن هم این شد که متاسفانه تا سالهای سال کشور درگیر این سیاستهای اشتباه خواهد بود. البته که دولت چهاردهم باید در خنثی سازی سیاستهای اشتباه دولت قبل اقدام کند، لذا این موضوعاتی که از نظر گذشت مردم به خوبی آن را درک کردند و زمینهای شد تا این تفکر دیگر برای همیشه خاک سپاری شود و ملت دیگر به همچین تفکری اجازه ظهور در عرصه سیاست ورزی در کشور را ندهد.
دولت اقای پزشکیان میبایست اشتباهات دولتهای قبلی اصلاحات را سرلوحه کار خود قرار دهد و اگر کارشکنیهایی از طرف تندروها انجام شود آنها را با شفافیت به ملت اعلام کند و با بکارگیری تئوریهای اصلاح طلبی و عملیاتی کردن آنها زمینه را برای بهبود وضعیت جامعه فراهم آورد همچنین در عرصه سیاسی با فتح سنگر به سنگر ارکان قدرت و ثروت در کشور از کرسیهای مجلس گرفته تا سایر کرسیهای دیگر با عملیاتی کردن تئوریهای اصلاحات در حوزههای خرد و میانه کلان ثروت و قدرت را بصورت عادلانه در کشور توزیع کند و زمینه رضایتمندی تمام ایرانیان را فراهم آورد.