ماجرای سرقت طلاهای پیرزن با آبمیوه آلوده زمانی لو رفت که تحقیقات کارآگاهان دایره قتل عمد پلیس آگاهی مشهد در یک پرونده جنایی وارد مرحله جدیدی شد. آنها زن و مردی را از زندان تحویل گرفتند و به مقر انتظامی انتقال دادند که احتمال داشت در ماجرای قتل مرد ۳۷ سالهای به نام «وحید» نقش داشته باشند. این قتل اردیبهشت گذشته در منزل مسکونی واقع در منطقه خواجه ربیع مشهد رخ داده بود.
به گزارش خراسان، اما بررسیهای کارآگاهان زبده پلیس آگاهی با راهنماییهای قاضی محمود عارفی راد (قاضی ویژه قتل عمد از زمان وقوع حادثه) نشان داد که «مهدی» جوان ۲۲ سالهای که ساعتی بعد از ارتکاب جنایت دستگیر شده بود ضربات کشنده چاقو را بر پیکر مرد ۳۷ ساله وارد آورده و زن و مرد مذکور نقش مهمی در وقوع قتل نداشتهاند. با وجود این در اثنای تحقیقات جنایی برای پرداخت مبلغ رهن منزل اجارهای (محل قتل) مشخص شد ۳ متهم دستگیر شده در یک سرقت وحشتناک طلا شرکت داشتهاند که در شهرستان چناران اتفاق افتاده بود و با فروش طلاها، یک طبقه از منزل مسکونی را در خواجه ربیع اجاره کردهاند! به همین دلیل بازجوییهای تخصصی برای افشای زوایای دیگری از پرونده سرقت طلا آغاز شد.
بررسیهای موشکافانه کارآگاهان بیانگر آن بود که اواخر سال گذشته هر ۳ متهم این پرونده جنایی (زهرا ۵۰ ساله، امید ۳۵ ساله و مهدی ۲۲ ساله) که به مواد مخدر صنعتی نیز اعتیاد دارند، نقشه سرقت طلاهای یکی از دوستان زهرا را طراحی کردهاند که در چناران سکونت داشت. آنها به بهانه خواستگاری دختر پیرزن (دوست زهرا) به چناران رفتند، اما چون آن شب دختر مذکور در خانه نبود تصمیم گرفتند شب را در منزل پیرزن سپری کنند.
این گونه بود که طبق نقشه قبلی «امید» به همراه خواهرزادهاش «مهدی» برای تهیه شام به بیرون از منزل پیرزن رفتند، اما هنگام بازگشت به خانه، آبمیوه نیز خریدند. سپس «امید» به یک داروخانه رفت و مقداری داروهای خواب آور هم تهیه کرد و درون قوطی آبمیوه ریخت.
آنها با ترفندهای خاص، آبمیوههای آلوده را به پیرزن خوراندند و منتظر ماندند تا او بیهوش شود. وقتی همه اهالی منزل به خواب رفتند، حدود ساعت ۶ صبح «امید» به همراه «مهدی» در حالی به سراغ پیرزن رفتند که «امید» قیچی را از منزل پیرزن برداشته بود و قصد داشت النگوهای او را قیچی کند، ولی ناگهان پیرزن چشمانش را گشود و سر و صدا کرد. در این لحظه مهدی دهان و گلوی پیرزن را فشرد تا صدای او دیگران را متوجه ماجرا نکند، ولی «امید» سیم برق را از پریز کشید و آن را به «مهدی» داد تا با آن پیرزن را تهدید به مرگ کند. «مهدی» هم سیم برق را در حالی به دور گلوی پیرزن حلقه زد که او وحشت زده از حرکت ایستاد و دیگر مقاومتی نکرد.
امید هم ۷ النگوی طلا، یک تک پوش، ۳ جفت گوشواره ترکیبی و یکی از انگشترهای پیرزن را برید و سپس با سرقت تلویزیون الای دی و سیم و کابلهای تلویزیون به همراه «زهرا» از آن جا گریختند. آنها سوار یک تاکسی در بستی شدند و به مغازه اجارهای «امید» در شهرک شهید رجایی رفتند که از آن مغازه برای سکونت استفاده میکرد. آنها خیلی زود طلاها و تلویزیون را فروختند و با ۵۰ میلیون تومان از فروش طلاها نیز منزل یک طبقه (محل جنایت) را در منطقه خواجه ربیع اجاره کردند.
در همین حال «زهرا» (یکی از متهمان) که حدود ۵۰ سال دارد با اشاره به این که نقشی در سرقت طلاها نداشته است به سروان منفرد (افسر پرونده) گفت: من از نقشه سرقت اطلاعی نداشتم و تنها برای خواستگاری به همراه آنان به منزل دوستم رفتم، ولی بعد که ماجرای سرقت پیش آمد، «امید» و «مهدی» مرا تهدید کردند. من هم مجبور شدم با آنها به مشهد بیایم! ولی طلاها را با همکاری مادر «مهدی» به یکی از طلا فروشان مشهد فروخته و پول حاصل از آن را هم خودشان خرج کردهاند.
بنا بر این گزارش، با افشای زوایای جدید از این پرونده سرقت، بررسیهای کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ، ولی نجفی (رئیس دایره قتل عمد پلیس آگاهی مشهد) برای ریشهیابی سرقتهای احتمالی دیگر آنان با شگرد خواستگاری و دستگیری مالخران و افراد مرتبط با این ماجرا، همچنان ادامه دارد.