محمد تنابنده، کارگردان فیلم سینمایی «تدفین» که این روزها در گروه هنر و تجربه اکران است، درباره ساخت این فیلم اظهار کرد: سال ۱۳۸۹ یا ۱۳۹۰ بود که نمایشنامهای با عنوان «نگهبان مرگ» نوشتم. این نمایشنامه روایتگر قصه پیرمردی بود که در تانک زندگی میکرد. قصه آنقدر برای من جذاب بود که فیلمنامه کوتاه آن را هم نوشتم و فیلم کوتاهش را ساختم، اما پس از آن به این نتیجه رسیدم که این قصه قابلیت آن را دارد که یک فیلمنامه بلند از آن نوشته شود لذا تصمیم گرفتم فیلم بلند «تدفین» را بسازم.
به گزارش ایلنا، تنابنده خاطرنشان کرد: در ابتدا به ساخت فیلم بلند از این قصه فکر نمیکردم، اما قصه «تدفین» امکانات زیادی برای تبدیل شدن به فیلمنامه بلند داشت، به همین دلیل باید بگویم که فیلمنامه با اصرار من به یک فیلمنامه بلند تبدیل نشد بلکه من کاملاً پتانسیل لازم را در این قصه میدیدم که دست به نگارش آن در مدیوم سینمای بلند داستانی بردم. در واقع «تدفین» یک فیلم اقتباسی است که از نمایشنامهای نوشته خودم اقتباس شده است.
این کارگردان در ادامه اظهار کرد: من همیشه درگیر سینمای کمدی بودم و در نگارش فیلمنامه آثاری، چون «نون خ» و «پایتخت» هم نقش داشتم، اما دوست داشتم اولین تجربهام در کارگردانی فیلم بلند ساخت یک درام هنری باشد که این سینما به شدت باب سلیقه خودم است و بعد از اینکه «تدفین» را نوشتم برای جذب سرمایه اقدام کردیم که با کمک آقای صیدآبادی با آقای فردحسینی آشنا شدم و ایشان فیلمنامه را بسیار پسندیدند و بعد از آن ساخت این فیلم را آغاز کردیم.
تنابنده درباره دلیل اکران دیرهنگام این فیلم سینمایی پس از گذشت پنج سال از ساخت آن، گفت: این فیلم با هزینه بسیار پایینی ساخته شد و برای پست پروداکشن هزینههایی لازم بود که دوست نداشتم سرمایهگذار این فیلم با هزینه زیادی مواجه شود و ترجیح دادیم که هرگاه ایشان صلاح دانستند بخشی از کارهای پست پروداکشن را انجام دهیم و پس از اینکه فیلم آماده نمایش شد، دریافت پروانه نمایش هم کمی زمانبر بود و همین مسائل باعث شد که «تدفین» پنج سال پس از ساخت به اکران برسد.
کارگردان فیلم سینمایی «تدفین» درباره ساخت فیلم عاشقانه در فضایی خشن گفت: برای من ساخت فیلمی با یک قصه عاشقانه از زندگی دو آدم که در تانک زندگی میکنند، بسیار جذاب بود. دو شخصیت قصه این فیلم شرایط خوبی ندارند و با مشکلات اقتصادی، مشکلات خانوادگی و وضعیتی سخت زندگی را بسر میبرند، اما عاشق هستند. آنها در یک تانک زندگی میکنند و این فضا تناقضی ایجاد میکند که برای من بسیار جذاب بود و باید بگویم که «تدفین» از ابتدا بر اساس عشق نوشته شد.
وی افزود: «تدفین» فیلمی ضد جنگ است. معمولاً وقتی قصهای طراحی میشود باقی ماجرا را به شما فرمان میدهد و ما در این فیلم با دو جوان روبرو هستیم که همچنان زندگیشان تحت تأثیری جنگی است که چهل سال پیش اتفاق افتاده است، جنگی که با وجود گذر زمان همچنان تأثیرات منفی خود را دارد و آدمها از نسلهای مختلف با آن درگیر هستند.
این کارگردان درباره انتخاب بازیگران «تدفین» گفت: من با حسین مهری و توماج دانشبهزادی پیش از ساخت این فیلم دوستی دیرینهای دارم و با آنها بارها درباره متن این اثر حرف زدم و نشستهای زیادی با هم داشتیم که خوشبختانه هر دو نیز فیلمنامه را دوست داشتند و پس از انتخاب این دو بازیگر با آقای محمود نظرعلیان آشنا شدم و از آنجا که کاراکتری که ایشان بازی میکنند یک کاراکتر ساکت و بدون دیالوگ است، انتخاب بازیگر این شخصیت بسیار حساس بود و باید شخصی انتخاب میشد که توانایی ایفای این نقش را داشته باشد و خوشبختانه آقای نظرعلیان به خوبی از پس نقش برآمد.
تنابنده درباره ساخت یک فیلم تلخ و جدی پس از کار در آثار طنز و کمدی گفت: نوشتن و ساختن برای من دقیقاً مثل زندگی است، زندگی هم در زمانهایی پر از اتفاقات دردناک و سخت است و زمانهایی هم بسیار شیرین و دلچسب میشود. من علاقه ندارم که فقط در سینمای کمدی کار کنم و کمدی بنویسم یا فقط در سینمای درام و تلخ کار کنم، سعی دارم در هر دو فضا فعال باشم و نوشتن فیلمهای کمدی و درام برایم لذتبخش است.
وی خاطرنشان کرد: خوشبختانه فیلم «تدفین» با هیچ ممیزی مواجه نشد، من سالها در تلویزیون کار کردم و با فضای کار آشنا هستم و در نگارش فیلمنامه این اثر هم مراعات لازم را داشتم. سعی من بر این است که با صداقت فیلمنامه بنویسم و با صداقت کامل آنچه که نوشتهام را بسازم. پس از ساخت «تدفین» فیلم «آبستن» را با برادر بزرگترم مصطفی تنابنده ساختم که یک پلان سکانس ۹۰ دقیقهای است و این اثر هم یک کار جدی است و با وجود اینکه مدتی از برای دریافت پروانه نمایش درخواست دادهام، این مجوز صادر نشده است.
این کارگردان در پایان درباره شرایط اکران «تدفین» گفت: کاش سالنهای بیشتری به این فیلم اختصاص داده میشد. فیلمهای هنر و تجربه قابلیت این را دارند که فروش بیشتری داشته باشند و سالنهای بیشتری به آنها اختصاص دهند. بسیاری از سانسهای اختصاص داده شده به این فیلم مربوط به ساعاتی میشود که کسی سینما نمیرود و طبیعی است که در این فصل ساعت ۴ بعد از ظهر برای سینمای رفتن مناسب نباشد و متأسفانه بسیاری از سانسهای «تدفین» مربوط به همین ساعت میشود. فضای هنر و تجربه یک فضای دوست داشتنی و شریف است و امیدوارم به آن بیشتر بها داده شود و فیلمها در شرایط بهتری اکران شوند و شانس بیشتری برای دیده شدن و فروش داشته باشند.