علی سرزعیم طی یادداشتی در دنیای اقتصاد نوشت: اشکال بزرگ انتخاباتهای اکثریتی همیشه آن است که اگر کسی ۵۰درصد + یکرأی کسب کند و پیروز شود، میخواهد ۱۰۰درصد کیک پیروزی را از آن خود کند. این امر فینفسه منصفانه نیست و به لحاظ ملاحظات اجرایی مفید هم نیست.
وقتی طرف مقابل ۱۴میلیون رأی دارد، نه اخلاقی است که این حجم آرا در چینش کابینه انعکاسی نداشته باشد و نه به مصلحت است که بهکلی نادیده گرفته شوند.
کشور ما در شرایط سخت و موقعیتهایی است که باید تصمیمات ملی و بزرگ گرفته شود و برای اینکه بتوان این تصمیمات را اتخاذ کرد و موفق شد، پشتیبانی سیاسی زیادی را طلب میکند. مشارکت نامزد بازنده در چینش کابینه موجب میشود کابینه پشتیبانی هر دو جناح اصلی اصولگرا و اصلاحطلب را برای گرفتن تصمیمات اساسی به همراه داشته باشد. اما اگر تنگنظری موجب شود تا افرادی از یک جناح فقط در کابینه وارد شوند، بهطور طبیعی جناح مقابل انگیزه دارد در مقابل کابینه موجود حالت انتقادی به خود بگیرد و دستکم از دل و جان حمایت خود را دریغ کند.
این فرض که آقای پزشکیان راهبرد منسجم و مشخصی در حکمرانی دارد نیز محل تردید است. آنچه ایشان پیوسته بر آن تاکید کردهاند، اجرای برنامه توسعه و اجرای توصیه نظام کارشناسی است. حال وقتی بخشی از نظام کارشناسی کشور گرایشهای اصولگرایی دارند، چرا باید کابینه خود را از امتیاز حضور آنها محروم کند؟
توسعه همراه با عدالت، شعاری غیرحزبی است که افرادی از هر دو جناح را به سمت خود جذب میکند و انسجام تصمیمگیری و انسجام کابینه حول اهداف سیاسی شکل نمیگیرد، بلکه حول راهبردهای اجرایی برای تحقق اهداف غیرجناحی است که میتواند محقق شود.
تجربه کابینه آقای خاتمی و آقای روحانی نشان داد که اگرچه اعضای کابینه میتوانند همگی اصلاحطلب باشند؛ اما تفرقه حول راهبرد اجرای سیاستها میتواند انسجام کابینه را تا حد زیادی مخدوش کند.
اگر بهعنوان مثال وزرای دولت، اعم از اصولگرا و اصلاحطلب حول سیاستهای اجرایی وحدت نظر داشته باشند، میتوان اطمینان داشت که انسجام کابینه حفظ خواهد شد.
تقوای سیاسی آن است که وقتی کسی در یک رقابت انتخاباتی پیروز شد، بتواند خویشتندار باشد و اگرچه میتواند صددرصد کیک جایزه را از آن خود کند؛ اما بخشی از کیک را با نفر دوم تقسیم کرده و همکاری او و هوادارانش را با چنین سعهصدری جلب کند. رهبران بزرگ تاریخ در چنین بزنگاههایی با چنین اقداماتی توانستهاند کل ملت را به سمت خود جلب کرده و حمایت آنها را برای اقدامات و تغییرات جدی بسیج کنند.
اینکه هر کس که پیروز است، بخواهد افرادی از جناح خود را برگزیند، میلی طبیعی است. تصمیمات بزرگ معمولا تصمیماتی هستند که در برابر چنین میلهای طبیعی قرار میگیرند و اینگونه است که رهبران بزرگ خلق میشوند.
باید باور کرد که شرایط کشور خطیر و حساس است و باید باور کرد که حاکمیت دوگانه و چندگانه دیگر کارکردی ندارد و فقط وقت و انرژی موجود در دولت و حاکمیت را میگیرد. از اینرو دولت ائتلافی و دولت وحدت ملی، نهتنها برای موفقیت آقای پزشکیان مفید است، بلکه ضروری هم هست.