یک کارشناس مسائل بینالملل معتقد است: هیچ فرقی نمیکند چه کسی روی کار بیاید. در آمریکا مسائل مهم سیاست خارجی را احزاب تعیین نمیکنند.
به گزارش خبرآنلاین، ایران و ایالات متحده به گفتگوهای غیرمستقیم خود در عمان ادامه میدهند. واشنگتن میگوید این گفتگوها در زمینه فعالیتهای هستهای ایران هستند. اما مذاکرات مرتبط با برجام که مدتهاست بهحال خود رها شده، سرنوشت نامشخصی پیدا کرده است. دولت بایدن در ماههای آخر خود تمایل زیادی برای پیوستن به تغییرات سیاسی در ایران از خود نشان نمیدهد.
در عینحال، خطر روی کار آمدن جمهوریخواهان و شخص ترامپ که باعث خروج ایالات متحده از برجام بود، بسیار نزدیک به نظر میرسد. مسعود پزشکیان در مقالهای که اخیرا به زبان انگلیسی منتشر کرده بود، از گفتگو با اروپاییها اسقبال کرده است. اما مساله با آمریکا کماکان در هالهای از ابهام قرار دارد.
فریدون مجلسی دیپلمات پیشین و کارشناس مسائل بینالمللی در خصوص روابط میان ایران و آمریکا و امکان احیای برجام پس از استقرار دولت چهاردهم با خبرآنلاین به گفتگو نشسته است:
مقامات امریکایی پس از انتخابات ایران اعلام کردند که به مذاکرات برجام برنخواهند گشت و درعین حال میگویند به گفتگو با ایران بر سر مسائل هستهای اعتقاد دارند. همزمان تهران میگوید گفتگوهای غیرمستقیم میان دو کشور در عمان روند خود را طی میکند. آیا دولت چهاردهم میتواند به طور کلی با ایالات متحده گفتگوهایی را که شروع شده؛ به انجام برساند؟
البته که دولت جدید میتواند این کار را بکند. اما توانستن با خواستن متفاوت است. باید ببینیم دولت چهاردهم میخواهد گفتگو کند یا نه. تنها نکته مثبتی که من دیدم در مقاله آقای پزشکیان در تهران تایمز بود که من دیدم در این مقاله ضمن انتقاد از آپارتاید در اسراییل؛ از این رژیم با کلمه اسراییل نام برد.
ظاهرا بردن نام اسراییل ممنوع بود و در عالم سیاست جهانی مسائل به این صورتها پذیرفته نبود. مشکل ایران با آمریکا به جز اسراییل مشکلی نیست. ما نه هم مرز هستیم و نه ادعای مرزی در ایران دارد. ما از آغاز که اعلام جنگ با امریکا کردیم که البته مقداری هم نفوذ شوروی و چپها در آن نقش داشت، مشکل دیگری به جز اسراییل نداشتهایم.
ما باید قبل از مذاکره حدود و توانمندیهای خود را بسنجیم و ببینیم که چه چیزی را میتوان خواست و چه چیزی را نمیتوان خواست. ایران در حال حاضر خیلی مسائل دارد. ما ۴۵ سال از قافله توسعه جهانی عقب ماندهایم و زمان آن رسیده که نیروهای ما به داخل مرزها برگردند. همسایگان ما اغلب ثروتمند شدهاند و اکنون زمان آن است که ما بتوانیم در تجارت و روابط غیرنظامی از حضور آنها بهرهمند شویم.
در مقاله پزشکیان یک نکته بسیار خوب وجود دارد و آن این است که ما باید بکوشیم که دولتها منطقه نیرو و توان اقتصادی و مالی و دفاعی خود را در تقابل با یکدیگر فرسوده و نابود نکنند. یعنی ما الان میبینیم که در این سالها توان مالی و نظامی و صنعتی ما در ایران هم تماما در جنگ با کشورهای اسلامی مستهلک شده است. این مساله اگر خاتمه پیدا کند، بزرگترین ضعف کشورهای منطقه در فریب خوردن از جهان خارج برطرف خواهد شد.
کشورها میتوانند با تشکیل یک بلوک بزرگ اقتصادی از اتحادیه اروپایی هم قویتر باشند و باید زمینههای چنین چیزی در منطقه فراهم باشد. این سخنی که رئیسجمهور آینده گفت ابزاری میخواهد که مهمترین ابزار آن حسن نیت است.
ما دو سناریو ممکن است در پیش داشته باشیم. اول بهتر است در مورد این صحبت کنیم که در صورت پیروزی جمهوریخواهان و شخص ترامپ که حالا احتمالش هم افزایش پیدا کرده، مسیر ایران برای پیشبرد گفتگوهای هستهای و احیای برجام به چه شکل خواهد بود؟
هیچ فرقی نمیکند چه کسی روی کار بیاید. در آمریکا مسائل مهم سیاست خارجی را احزاب تعیین نمیکنند. مواردی مثل مساله هستهای ایران جزو چنین دستهای هستند. این سیاستخارجی آمریکاست نه سیاست خارجی رئیسجمهور که تکلیف را روشن میکند. اینکه دولتی که در ایران سرکار میآید در حال جنگ با امریکا نباشد، برای آنها یعنی میشود با مسالمت زندگی کرد. البته جنگ با امریکا به معنای آن است که جنگی علیه ایالت ۵۱ یعنی اسراییل هم وجود نداشته باشد. وگرنه مسالمت و مصالحهای در کار نخواهد بود.
ما با خروج آمریکا از برجام شاهد این بودیم که حداقل نوع گفتمان ترامپ با دولت اوباما متفاوت شد و از دولت دموکراتها فاصله گرفت. آیا به نظر شما دولت جدید راهبردی برای مقابله با گفتمانی که جمهوریخواهان دارند پیشبینی کرده است؟
برجام بعد از اینکه به انجام رسید و تجارت بین ایران و امریکا برقرار شد و قراردادهای بزرگ خرید هواپیما و شرکتهای خارجی مثل توتال به ایران آمدند؛ متأسفانه توسط نهادهایی به موشک بسته شد و سوراخ شد. بعد هم متأسفانه ایران امریکا را تحریم بازرگانی کرد که متقابلا منجر به خروج ایالات متحده از برجام شد.
ما باید فکر کنیم که آیا زورمان به تقابل میرسد یا نه. باید سعی کرد به جای ضربهزدن و ضربه خوردن به منافع و آینده فکر کرد. ما به اندازه کافی التهاب و داد و فریاد و… داشتهایم و نیاز داریم که مقداری آسایش داشته باشیم؛ بتوانیم یخچالهایمان را پرکنیم، صنعت را سروسامان بدهیم و به تجارت جهانی وارد شویم. این روزها خیلیها دلخوش به سیستم بریکس هستند. البته این میتواند بسیار امید بخش باشد اما ما باید بتوانیم با کشورها با دلار معامله کنیم.
حتی در بریکس هم ما بدون پذیرفتن افایتیاف نمیتوانیم کاری کنیم. در نهایت ما باید پروتکلهای بانکی بینالمللی را بپذیریم. باید از داخل خود دستگاه و سیستمها که اشخاص بسیار مسلطی داریم، باید کمک بگیرند. ما دیپلماتها زباندان، آگاه و مسلط داریم. در سیستمهای دیگر هم ما باید از رجال تربیت شده در سیستمها استفاده کنیم.