خاندانهای بسیار برجستهای در سریال Game Of Thrones به نمایش گذاشته شدند که جزو قدرتمندترین خاندانها هستند.
به گزارش گیمفا، وجود تعداد زیادی خاندانهای قدرتمند و متخاصم در سریال «بازی تاج و تخت» سبب شده بود تا جنگ داخلی برای تصاحب تخت آهنین درگیریای باشد که در آن برنده واقعاً نامشخص باشد. از لنیسترها تا استارکها تا تارگرینها، هر خانواده بزرگ در وستروس در یک مقطع زمانی مسیری مناسب برای تصاحب کرسی قدرت در وستروس و حکومت بر هفت پادشاهی داشتند. با این حال، برخی از خاندانهای سریال «بازی تاج و تخت» قدرتمندتر از دیگران هستند و وقتی که در مقابل یکدیگر قرار میگیرند، مشخص میشود که برخی از آنها هرگز مقدر به حکمرانی کردن نیستند.
در حالی که خاندان تارگرین قرنها بر وستروس حکومت میکرد، حتی قبل از اتفاقات سریال House of the Dragon، سقوط آنها پس از شورش پادشاه رابرت براتیون منجر به خلأ قدرت شد. مرگ پادشاه رابرت در فصل اول سریال «تاج و تخت» به طور ناگهانی قدرت فردی هر کدام از خاندانها در این سریال را مهمتر از همیشه کرد. خاندانها به جای رقابت برای نفع خودشان در پایتخت، در وضعیتی قرار داشتند که برای به دست آوردن تخت آهنین تلاش میکردند.
آخر هفته چه فیلم و سریالی ببینیم؟ از The Boys تا House of the Dragon
برای هزاران سال، خاندان تارگرین قدرتمندترین خاندان در وستروس بود. حکومت آنها مطلق و بدون تردید بود و تنها شورش پادشاه رابرت براتیون سرانجام به تسلط آنها بر تخت آهنین پایان داد. حتی در آن زمان نیز این اتفاق به لطف عدم وجود اژدهایان بوده است، اژدهایانی که خاندان تارگرین قرنها از آنها استفاده میکردند تا موقعیت قدرت خودشان را تثبیت کنند. در حالی که دنریس تارگرین در مقطعی آماده بود تا تخت آهنین را باز پس بگیرد و حق اجدادی خودش را به دست بیاورد، مرگ او در پایان سریال «بازی تاج و تخت» تضمین کرد که سلسله تارگرین به پایان رسیده است. البته به جز جان اسنو.
بر طبق پایان سریال «بازی تاج و تخت»، خاندان تارگرین تقریباً منقرض شده و از قدرتمندترین خاندان در وستروس به ضعیفترین تبدیل شده است. با اینکه کینگز لندینگ همیشه پایگاه قدرت آنها بوده است، اما در واقع خاندان تارگرین هیچ منطقه به خصوصی ندارد که بتوان از آن صحبت کرد و هیچ عضوی از این خانواده به جا نمانده که بتواند نام تارگرین را در چشمانداز سیاسی فعلی هفت پادشاهی بازسازی کند.
در میان ترسناکترین خاندانهای سریال «بازی تاج و تخت»، حداقل برای کسانی که با آنها در میدان جنگ روبهرو شدند، خاندان بولتون، خاندانی است که بهخاطر سادیسم و شکنجههایش شهرت داشت و در فصل سوم به خوبی توسط رمزی بولتون به نمایش گذاشته شده بود. خاندان بولتون هم شعار رسمی و هم غیر رسمیشان نشان دهنده خوی وحشیگری آنها است. در حالی که آنها از نیروی نظامی قدرتمندی برخوردار هستند، برتری واقعی آنها در جنگ روانی است.
بولتونها فقط با سربازان و سلاحها مبارزه نمیکنند بلکه با شایعات و وحشت میجنگند. یکی از تنها خاندانهایی هستند که در سطح ژنتیکی فاقد همدلی هستند و از سوءاستفاده و ترور استادانه بهره میبرند. هیچ حد و مرزی وجود ندارد که بولتونها حاضر به شکستن آن نباشند و همین نیز آنها را به یکی از خطرناکترین و غیرقابلپیشبینیترین خاندانها در تمام وستروس تبدیل میکند. سریال «بازی تاج و تخت» زمانی این خاندان را به نمایش در میآورد که قدرت آنها در حال کاهش است و مرگ رمزی بولتون نیز پایانی بر این خاندان بود.
از میان تمام خاندانهای سریال «بازی تاج و تخت»، تعداد اندکی از خاندانها همانند خاندان تایلر شاهد سقوط بزرگی بودند. خاندان تایرل در شروع سریال یکی از قدرتمندترین خاندانها وستروس بود، اما در پایان فصل هشتم منقرض شده بودند. شعار خاندان تایلر نشان میدهد که قدرت آنها نه در توان سیاسی یا نظامی بلکه در ثروت منابعی است که در اختیار دارند. تایرلها نگهبانان جنوب هستند و مراقب زمینهای پرباری هستند که در اختیار آنها باقی مانده است.
آنها از نظر ظاهری سخاوتمند هستند و یکی از معدود خاندانها به شمار میروند که عموم مردم وستروس آنها را دوست دارند. خاندان تایرل قدرت خودش را در ظاهر خوش اخلاق خودش پنهان میکند و از زمین و مردم وستروس مراقبت و محافظت میکند و این در حالی است که به طور پنهان و مخفیانه قدرت را جمع میکند و سعی دارد تا قدرتش را زیاد کند. خاندان تایرل توسط مادرسالاری قوی به نام اولنا تایلر رهبری میشد و آنها قبل از سقوطشان ارتش قدرتمندی داشتند.
لیانا مورمونت وقتی میگوید که «ما خاندان بزرگی نیستیم، اما خاندانی پرافتخار هستیم»، به خوبی خاندان مورمونت را توصیف میکند. خاندان مورمونت ممکن است قدرتمندترین خاندان در زمان شروع سریال «بازی تاج و تخت» نباشد، اما خاندانی تاریخی با میراثی پرافتخار هستند. خانه آنها در جزیره بِر آنها را از بسیاری از درگیریهایی که در کینگز لندیگ رخ میدهد، جدا میکند، به استثنای مبارزاتی که شامل استارکها میشود.
مورمونتها هیچ پادشاهی جز پادشاه شمال نمیشناسند و برای محافظت از خانواده استارک دست به هر کاری میزنند و در هر نبردی وارد میشوند. شعار خانوادگی آنها نیز «اینجا ما ایستادهایم» است که همراه با تصویری از یک خرس است و نشان میدهد که مورمونتها با وجود سختیهایی که با آن مواجه شدهاند، چقدر سرسخت و وفادار هستند.
در پایان سریال «خاندان اژدها» خاندان براتیون نیز کاملاً منقرض شده بود، اما در طول سریال و قرنها قبل، آنها یکی از برجستهترین خاندانهای وستروس بودند. شورش پادشاه رابرت نه تنها گواه این موضوع است بلکه این خاندان یکی از خاندانهای بسیار قدرتمند بوده که خاندانهای دیگر در این شورش آن را همراهی کردند و علیه قدرت تارگرینها شوریدند.
پس از مرگ رابرت، خاندان براتیون تضعیف شد و تنها سایهای از قدرت سابقش را داشت. خاندان براتیون افرادی بیپروا هستند و همیشه آمادهاند تا دعوایی را شروع یا پایان بدهند که قطعاً عامل مهمی در پایان دادن به خاندان آنها نیز بوده است. سه وارث براتیون بعد از مرگ رابرت خودشان و دیگران را نابود کردند. تنها گندری باقی مانده است که میراث براتیونها را ادامه بدهد، اما او قدرت خیلی کمی در اختیار دارد.
یکی از منحصربهفردترین خاندانها در سریال «بازی تاج و تخت»، خاندان گریجوی است که با عنوان آیرون-بورن شناخته میشوند. آنها در جزایر آهنین و در فاصلهای دور از سرزمین اصلی وستروس زندگی میکنند و سنتها و آداب خودشان را دارند که در برخی موارد شبیه به دوتراکیها هستند تا خاندانی همانند لنیسترها. آنها به همان اندازه ارتش کال دروگو قدرتمند هستند، حداقل بر روی آب چراکه گریجویها یکی از بزرگترین و چشمگیرترین ناوگان دریایی را در تمام وستروس داشتند.
آنها زمانی که در نبردی در دریای آزاد قرار دارند، واقعاً قدرتمند و برجسته هستند، اما وقتی در خشکی محصور میشوند، داستان بسیار متفاوت است. خاندان گریجوی به جنگیدن عادت دارد و آنها از قدرت نظامی و مبارزه خوبی برخوردار هستند، ولی از پیروی کردن از بسیاری از قوانینی که خاندانهای دیگر پیروی میکنند، امتناع میورزند و عمدتاً با غارت کردن آنچه که نیاز دارند، زندگی خودشان را تأمین میکنند.
خاندان آرین یکی دیگر از خاندانهای وستروس است که از عظمت تاریخی برخوردار است که به چندین قبل از اتفاقات این سریال و همچنین سریال «خاندان اژدها» بر میگردد. آنها هزاران سال بر دره آرین حکومت میکردند و تا زمان شروع بازی تاج و تخت همچنان نقشی حیاتی در سیاست هفت پادشاهی داشتند.
جایگاه قدرت خاندان آرین در قلعه غیر قابل نفوذ آنها به نام ایری نهفته است. وقتی که براتیونها و استارکها به ویل نیاز داشتند تا در مقابل پادشاه دیوانه ایستادگی کنند، جان آرین و مردان ویل ایستادند و علیه ظلم این حاکم فاسد و دیوانه مبارزه کردند. رهبری آنها تا حدودی پس از مرگ جان آرین کم بود، با این حال، همین نیز سبب شد تا لیتل فینگر با حیله و فریب خودش را به رأس قدرت در اینجا برساند. پس از مرگ لیتلفینگر، رابین آرین بهعنوان رئیس شوالیههای ترسناک ویل جایگاه واقعی خودش را به دست آورد و آنها همچنان نقش مهمی در دربار پادشاه برن استارک ایفا کردند.
خاندان مارتل که در دورن زندگی میکنند، یکی از قدرتمندترین خاندانهای وستروس در نظر گرفته میشوند، اما از نظر فرهنگی منحصربهفردترین خاندان نیز هستند. حضور آنها در سریال «بازی تاج و تخت» تا حدود جایگاه آنها بهعنوان یک خاندان را کاهش داده بود، اما لنیسترها سرزمین دورن را مکانی امن برای فرستادن فرزندان خود در طول دوره پس از مرگ رابرت میدانستند. با این حال، خاندان مارتل خاندانی بسیار بزرگ و قدرتمند است.
خاندان مارتل مانند خاندان تایرل ثروتمند هستند. آنها همچنین جنگجویان بسیار ماهری هستند و با اختلاف پیشروترین خاندان در این مجموعه به شمار میروند چراکه به زنان اجازه میدهند تا موقعیتهای قدرت را به دست بیاورند و هیچ شرمی در پذیرش فرزندان نامشروع ندارند. مارتلها برخلاف بسیاری از خاندانهای دیگر این مجموعه، به جای جنگ بیشتر قدرت خودشان را از طریق ازدواج به دست آوردند. مردم دورنیش آخرین افرادی بودند که به هفت پادشاهی پیوستند، اما مطمئناً این سبب نمیشود تا آنها در بازی قدرت عقب بنشینند.
خاندان لنیستر خاندانی است که تقریباً به طور کامل خودش را وقت قدرتطلبی کرده است و همانطور که سریال «خاندان اژدها» نشان میدهد، آنها همیشه خاندانی بسیار نزدیک به تخت آهنین بودند. در طول بیشتر اتفاقات سریال «بازی تاج و تخت» آنها کینگز لندینگ را در اختیار داشتند و سرسی لنیستر آخرین عضو این خاندان روی تخت آهنین نشسته بود تا اینکه برن استارک جای او را گرفت.
خانه خاندان لنیستر نیز کسترلی راک است که یکی از چشمگیرترین قلعههای مستحکم وستروس به شمار میرود. به دنبال مرگ سرسی، تایریون لنیستر به رئیس خاندان لنیستر تبدیل شد و برخلاف برخی دیگر از خاندانها، آنها احتمالاً در زمان پادشاهی برن استارک نیز جزو خانوادههای با قدرت و با نفوذ باقی ماندند.
خاندان استارک همیشه خاندانی برجسته در وستروس بوده است، چه قبل و چه در طول وقایع سریال «بازی تاج و تخت». این تا حدی بهخاطر جایگاه قدرت آنها یعنی وینترفل است که یکی از شمالیترین سکونتگاههای هفت پادشاهی قبل از دیوار بود. در پایان سریال «بازی تاج و تخت»، خاندان استارک به راحتی قدرتمندترین خاندان در وستروس بود، پادشاه برن روی تخت آهنین قرار داشت و سانسا استارک نیز ملکه شمال شده بود.
استارکها همیشه میدانستند که جایگاهشان در شمال و به دور از سیاستها و شرارتهای کینگز لندینگ است. آنها با اکراه خودشان را به جنگ هفت پادشاهی کشاندند، اگرچه به سرعت ثابت کردند که نیرویی قدرتمند و مهیب هستند. «زمستان در راه است» شعار خانوادگی آنها است و از این شعار استفاده کردند تا به دیگر خاندانهای وستروس یادآوری کنند که چه چیزی قرار است به وستروس بیاید.
در حالی که استارکها رهبران نجیبی در شمال هستند و از حمایت پرچمداران خودشان برخوردارند، اما آنها حمایت لازم برای ادعای تاج و تخت را نداشتند تا اینکه دنریس تارگرین در قسمت پایانی سریال «بازی تاج و تخت» به کینگز لندینگ حمله کرد و پس از آن نیز برن استارک به بهترین انتخاب بهعنوان حاکمی خیرخواه برای مردم وستروس تبدیل شد.