مشارکت مردم در انتخابات مرحله اول دوره چهاردهم ریاستجمهوری نسبت به انتخابات ریاستجمهوری دوره سیزدهم، ۹درصد کاهش یافته است. این در حالی است که در انتخابات اخیر، جریان اصلاحطلب و اصولگرا نامزد اختصاصی داشتند و بزرگان هر دو جریان از مردم برای حضور در پای صندوقهای رای دعوت کردند.
به گزارش دنیای اقتصاد، در خصوص چرایی کاهش مشارکت در انتخابات، با دو فعال سیاسی اصولگرا گفتوگو کردیم. ناصر ایمانی کاهش مشارکت را زنگ خطری دانست که نیازمند بررسی است. محمد مهاجری اما کاهش مشارکت را نشاندهنده بیاعتمادی دانست.
ناصر ایمانی، فعال سیاسی اصولگرا نتایج دور اول انتخابات ریاستجمهوری را هشداردهنده، قابل تاسف و مایه تعجب برای همگان دانست و گفت: «به نظر من دیگر زمان آن رسیده است که بررسی جدی در مورد میزان مشارکت مردم انجام شود و به دلیل خطری که برای آینده دارد، برای برطرف کردن آن اقدامات فوری انجام شود.»
او در تفسیر شرایط موجود گفت: «در برخی از دورههای انتخابات به دلیل نبود رقابت، مشارکت کاهش پیدا کرده است، اما اینبار نتایج نشان داد که با وجود رقابت انتخاباتی که بزرگان هر دو جناح در آن حاضر بودند و از مردم خواستند که در انتخابات شرکت کنند، ولی نتیجه هشدار بسیار جدی داشت. حتی انتخابات مجلس بیشتر از این بود. چه برسد به انتخابات دوره آقای رئیسی.»
او با تاکید بر اینکه تمام نظرسنجیهای انجامشده مشکلدار بودند، گفت: «نظرسنجیها نشان داد که در بررسی و تحلیل جامعه، چقدر انحراف وجود دارد و نتوانسته تکانههای اعتراضی مردم را مورد سنجش قرار دهد.» ایمانی با بیان اینکه مردم به کاندیدایی بدون وعده رای دادند، تاکید کرد: «این انتخابات نشان داد که مردم به بسیاری از وعدهها بیاعتماد هستند و بنابراین آنها به پزشکیان و جلیلی رای دادند که هیچ برنامهای ندارند.» او هشدار داد: «بحث دیگر از محدوده انتخابات خارج شده است. این مشارکت نشان میدهد که جامعه تا چه اندازه عمیقا متاثر است.
این موضوع یک بحث مفصل است و یک نکته دارد. به نظر من برای این اتفاقی که افتاده است و فاصلهای که در جامعه دیده میشود، باید کاری کرد. اکثریت سیاسیون تحلیلشان این است که این مشکلات به دلیل ناهنجاریهای اقتصادی است که در جامعه به وجود آمده و باعث این فاصله شده است، اما من بهای بیشتری به نابسامانیهای فرهنگی و اجتماعی میدهم. بههرحال حرف من این است که باید مطالعات بیشتر و اقدامات جدیتری برای برطرفکردن این ناامیدی انجام شود.»
او این مشکلات را مختص دولت رئیسی ندانست و گفت: «بحث سه سال گذشته نیست. به نظر من هم در دولت رئیسی موفق نبودیم، اما ریشههای این بیاعتمادی از ۱۵ سال گذاشته ایجاد شده است. این مساله یکشبه و یکساله نیست. اتفاقاتی افتاده است که ما از آن غفلت کردیم و اگر امروز جلوی آنها را نگیریم، شرایط سختی پیشرو خواهیم داشت.» پیشنهاد این سیاستمدار اصولگرا این است: «باید ریشه همه نابهنجاریهایی را که وجود دارد، پیدا کنیم. زنگهای خطر به صدا درآمده است. ما به عینه و با آمار دقیق دیگر متوجه این امر شدیم و به نظر من هر دولتی که سر کار بیاید، نخستین قدمش باید برطرف کردن این بیاعتمادی باشد.»
همچنین، محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا، در خصوص چرایی کاهش ۹درصدی مشارکت نسبت به سال ۱۴۰۰، گفت: دو علت میتوان برای این موضوع مطرح کرد. علت اول این است که وضع موجود به حدی غیرقابل قبول بود که حتی جریان اصولگرا به کاندیداهای خود که مدعی طرفداری از دولت بودند هم رای نداد. آرای شهید رئیسی حدود ۱۸ میلیون بود، اما در حال حاضر مجموع آرای قالیباف و جلیلی حدود ۱۲ میلیون و ۸۰۰ هزار است.
یعنی بیش از ۵میلیون رای از آرای رئیسی کمتر بود. اگر کاهش آرا را به حساب عملکرد دولت رئیسی بگذاریم، به معنای آن است که از بدنهای که به شهید رئیسی رای داده بود، حداقل ۵ میلیون دیگر حاضر نشدند که به جانشینان ایشان رای بدهند.
او ادامه داد: علت دیگر که مهمتر است اینکه این میزان کاهش مشارکت در مقایسه با دور قبل نشاندهنده یک نوع بیاعتمادی است. این بیاعتمادی ناشی از برخی از نارضایتیهاست که بخش عمده آن مسائل اقتصادی است. بخش دیگری از این بیاعتمادی به دلیل وضعیت اینترنت و بخشی دیگر هم به دلیل مساله حجاب و ناهنجاریهای اجتماعی دیگر است. مجموعه اینها نارضایتی عمومی را در جامعه به وجود آورده که این نارضایتی متاسفانه فزاینده است.
این فعال سیاسی اصولگرا خاطرنشان کرد: ما تصور میکردیم که بعد از ۱۴۰۰و روی کار آمدن دولت رئیسی بخشی از نارضایتیها فروکش کند. اما نارضایتیها فروکش نکرد و نتیجه آن را در ۱۴۰۱ دیدیم و باز هم فروکش نکرد و در ۱۴۰۳با وضعیت پیچیدهتری از ۱۴۰۰ روبهرو هستیم.
درست است که همه جریان اصلاحطلب پشت پزشکیان آمدند، اما میبینیم که جریان اصولگرا اصلا رشد آرا ندارد، بلکه تنزل آرا دارد. این یعنی بیاعتمادی عمومی فقط منحصر به جریان اصلاحطلب، اعتدالی و جریانی که در انتخابات شرکت نمیکند و آن را تحریم کرده، نیست؛ بلکه حتی در جریان اصولگرا هم این بیاعتمادی خودش را نشان میدهد.
مهاجری با اشاره به آرای بالای پزشکیان با وجود مشارکت ۴۰ درصدی مردم در انتخابات اظهار کرد: معتقدم بخشی از آرایی که به پزشکیان داده شده برای جریان اصولگراست. یعنی بخشی از اصولگرایان که به سازوکار گروههای اصولگرایی معترض هستند، جایی پیدا کردند برای اینکه رای خودشان را نشان دهند.
چون خیلی از آنها اگر در انتخابات شرکت میکردند باید رای سفید میدادند و الان بخشی از آرای پزشکیان را باید برای جریان اصولگرا دانست. از ریزش آرای جریان اصولگرا که متعلق به آرای جلیلی و قالیباف است، میتوان فهمید که بخشی از اصولگرایان به آنها رای ندادند و به سمت پزشکیان رغبت پیدا کردند.
او تصریح کرد: از طرفی خاتمی و کروبی و همه جریان اصلاحطلب با این حال که جمع شدند نتوانستند بیش از ۱۲ میلیون رای برای خودشان جمع کنند. این در حالی است که خاتمی در سال ۷۶، حدود ۲۰ میلیون و در سال ۸۰، حدود ۲۲میلیون رای داشت، البته با جمعیت آن موقع.
اما با گذشت ۲۷ سال از آن زمان جریان اصلاحات تنها توانسته نصف آرای آن موقعش را کسب کند. میتوان خیلی ساده متوجه شد که جریان اصلاحطلب بدنه اجتماعیاش را از دست داده و این کاملا حرف درستی است. اما درستتر این است که جریان اصلاحطلب و حتی بخشی از جریان اصولگرا بیاعتماد شده و حاضر به مشارکت در آینده سرنوشت سیاسی خودش هم نیست.
این فعال سیاسی اصولگرا با اشاره به حمایت قالیباف از جلیلی گفت: قالیباف هیچوقت نتوانسته در حد یک چهره سیاسی شماره یک ابراز وجود کند. ایشان علاقهمند نیست که در سمت رئیس مجلس، مورد هجمه و حمله پایداری و جریان تندرو قرار بگیرد. اما به نظرم ایشان اشتباه میکند و برداشت و فهم سیاسی قالیباف از فضای کشور بسیار ناقص و نارساست و به گمان من به یقین جریان تندرو در مجلس برای ایشان زحمت زیادی ایجاد خواهد کرد.
مهاجری در خصوص اینکه آیا آرای قالیباف به سبد رای جلیلی ریخته میشود، اظهار کرد: بخشی از آرای قالیباف به سبد رای جلیلی ریخته میشود. اما بخشی از کسانی که به قالیباف رای دادند در مرحله دوم شرکت نخواهند کرد و یک بخشی هم به پزشکیان رای خواهند داد. قالیباف در مقایسه با جریان جلیلی کمتر تندرو است و خیلی ایدئولوژیک نیست. بنابراین طبیعی است که بخشی از طرفداران قالیباف با بیانیهای که او در حمایت از جلیلی داد، همراه نشوند. او ادامه داد: قالیباف در حمایت از جلیلی اشتباه استراتژیک کرد. هزینههایی که قالیباف برای حمایت از جلیلی داد به مراتب بیشتر از منافعی است که به دست خواهد آورد.
او این انتخابات را غافلگیرکننده دانست و تاکید کرد: «وقتی وارد آرا میشویم، میبینیم که ریزش آرای آقای قالیباف بسیار زیاد است و افزایش آرای جلیلی و فاصله نزدیک با دکتر پزشکیان همه اتفاقاتی بود که کمتر در پیشبینیها آمده بود. به نظر میرسد که رای آقای پورمحمدی تنها اتفاق عادی و پیشبینیپذیر این انتخابات بود.»