بیمیلی برای ادامه تحصیل در دورههای دستیاری مدتیست که جامعه پزشکی را تحت تاثیر قرار داده است، وضعیتی که خیلیها را نگران کرده که مبادا به روزهای نداشتن پزشک یا حداقل وجود پزشکان با مهارت کم برسیم، خودکشی رزیدنتها در کنار افزایش میل به مهاجرت عوامل دیگری هستند که بر طبل این نگرانی میکوبند، طوریکه عرفان امینی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و دبیر بیستوهفتمین کنگره سالانه جامعه اورولوژی ایران میگوید: «گمان میکنم اگر به وضعیت موجود سریع رسیدگی نشود این احتمال وجود دارد که سیستم پزشکی ایران با افتی بسیار قابل توجه مواجه شود.»
به گزارش خبرآنلاین، متن کامل گفتوگو با دکتر عرفان امینی در ادامه امده است.
آقای دکتر، گزارشها نشان میدهد پزشکان برای ادامه تحصیل در دورههای دستیاری بیمیل هستند، چرا؟
بیمیلی دستیاران پزشکی عوامل متعددی دارد، خاطرم هست زمانیکه خودم رزیدنت بودم جَو علمی میان دستیاران خیلی پررنگتر از چیزی بود که امروز هست، شاید بخشی از آن به این دلیل باشد که میزان مهاجرت بعد از دوره پزشک عمومی افزایش پیدا کرده است، شاید خیلی از افرادی که صلاحیت علمی بالایی دارند دیگر دوره دستیاری را در ایران شروع نمیکنند بلکه مهاجرت میکنند و در کشورهای دیگر دوره دستیاری را سپری میکنند.
مسائل اقتصادی چطور؟
مسائل اقتصادی در بیمیل شدن پزشکان برای ورود به دوره دستیاری کم تاثیر نیست، یک رزیدنت که ممکن است از شهرستان به تهران بیاید و اینجا خانه اجاره کند و البته حقوقی که میگیرد کفاف این زندگی را نمیدهد قطعاً فکرش درگیرش میشود وممکن است نگران آیندهاش شود در چنین وضعیتی انگیزه رزیدنتها برای داشتن کار و تلاش و حرکت کردن در مرزهای علم کمتر میشود.
متاسفانه فرهنگی که امروز خیلی زیاد شده جراحیهای زیبایی است، عملهایی که تعرفههای آن با جراحیهای تشخیصی و درمانی متفاوت و بالاتر است، همین مسئله سبب میشود دستیاران راغب بشوند که تکنیکهایی یاد بگیرند که در آینده برای آنها سود مالی داشته باشد. چنین وضعیتی برای من احساس نگرانی ایجاد کرده که اگر جلوی این روند گرفته نشود در آینده از نظر علمی ما پزشکان ضعیفتری خواهیم داشت. باید برای ایجاد انگیزه در دستیاران کارهایی انجام شود با این تمرکز که مسائل اقتصادی همچنان در اولویت است.
اخیرا اخباری از خودکشی رزیدنتها داشتیم، فکر میکنید دلیل آن چیست؟
در خودکشی احتمالی رزیدنتها عوامل مختلفی موثر هستند، گاهی اوقات یک اختلال زمینهای وجود دارد که اگر فرد در شرایط ایدهآل قرار بگیرد آن اختلال زمینهای بههیچ وجه منجر به خودکشی نخواهد شد، اما همین فرد با اختلال جزئی زمینهای در شرایط بحرانی قرار بگیرد ممکن هست نتواند تحمل کند و دست به خودکشی بزند، این شرایط بحرانی میتواند بی احترامی، حس بی عدالتی، مسائل اقتصادی و فشار کاری زیاد باشد. مجموعه این عوامل در خودکشی احتمالی آنها اثر میگذارد.
این بیاحترامی که گفتید از طرف مردم است؟ چون احساس میشود جامعه پزشکی جایگاه قبلی خود را از دست داده است.
احساس شخصی من این است که آنچه در فضای مجازی وجود دارد با چیزی که در واقعیت میبینم متفاوت است، احساس میشود در فضای مجازی یک هجمهای علیه پزشکان وجود دارد، نسل جوان پزشکان که در فضای مجازی هستند خیلی بیشتر تحت تاثیر این فضا قرار میگیرند، اما وقتی بعداً وارد بازار کار میشوند و با جامعه بیماران ارتباط میگیرند میبینند همه چیز متفاوت است. من خودم چنین حسی ندارم و معتقدم بیمارانم به شدت به پزشکان اعتمد دارند و قدردان هستند و از تعامل به آنها حس خوبی میگیرم. بهطورکلی درجاتی از بی اعتمادی در جامعه نسبت به مشاغل ایجاد شده اما احساس میکنم پزشکان همچنان مورد اعتماد مردم هستند.
شما درباره بیمیلی دستیاران صحبت کردید، احتمال دارد به دلیل کمبودها روزی پزشک وارد ایران کنیم؟
گمان میکنم اگر به وضعیت موجود سریع رسیدگی نشود این احتمال وجود دارد که سیستم پزشکی ایران با افتی بسیار قابل توجه مواجه شود، از طرفی شرایط مانند گذشته هم نیست که ما بتوانیم پزشکانی از خارج از کشور بیاوریم برای اینکه تعرفههایی که آنها کار میکنند واقعا متفاوت است و به هیچ عنوان حاضر نخواهند بود با ویزیت دو سه دلاری به ایران بیایند و خدمت کنند، و بعید میدانم دولت توانایی داشته باشد بودجههای عظیم مورد انتظار آنها را تامین کند. بنابراین اگر خود ایرانیها بهفکرش نباشند پزشکی خیلی در معرض خطر قرار میگیرد، البته این رسیدگی نباید با قوانین بازدارنده باشد، در واقع باید جوی ایجاد شود که خود پزشکان تصمیم بگیرند ایران را به هرجایی از دنیا ترجیح دهند و ایران بمانند، نه اینکه برای نگه داشتن آنها ممنوعیت یا محدودیتی ایجاد کنند.