هنگامی که جورجیا هانتر در سال ۲۰۱۷ کتابش «ما خوششانس بودیم» (We Were the Lucky Ones) را درباره تلاش نیاکان لهستانیاش برای بقا در دوران هولوکاست نوشت، به او گفته شد که بازار ادبیات جنگ جهانی دوم «اشباع» شده است. این گفته به منظور منصرف کردن او از پیشبرد داستان دردناک خانوادهاش نبود، بلکه تأییدی بر این بود که رمانها، فیلمها و سریالهای زیادی در این زمینه وجود دارند.
به گزارش روزیاتو، هنگامی که هانتر و تهیهکنندگان توماس کیل و اریکا لیپز یک سریال هشت قسمتی از این کتاب که در ماه مارس عرضه شد ساختند نیز این وضعیت تغییری نکرد.
ما میدانستیم با چنین داستانی باید فراتر از خلاصه داستان پیش برویم. بسیار مهم بود که مطمئن شویم مردم کل داستان را شنیدهاند، بهویژه هنگام تبلیغ سریال. من که فکر میکردم در زمینه هولوکاست اطلاعات زیادی دارم، بلافاصله پس از خواندن کتاب جورجیا فهمیدم که در سرگذشت این خانواده داستانهایی وجود دارد که پیش از این هرگز نشنیده بودم.
این دیدگاه جدید همان چیزی است که پنج سریال متمرکز بر جنگ جهانی دوم که امسال برای کسب جوایز امی رقابت میکنند را به یکدیگر پیوند میدهد: ما خوششانس بودیم، سریال اربابان آسمان (Masters of the Air)، سریال ظاهر جدید (The New Look) ، سریال خالکوب آشویتس (The Tattooist of Auschwitz) و سریال تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم (All the Light We Cannot See).
این موج عظیم محتوایی ۸۵ سال پس از آغاز جنگ با تهاجم هیتلر به لهستان در سال ۱۹۳۹، رویدادی که در ما خوششانس بودیم به تصویر کشیده شده، به وجود آمده است.
این سریال داستان خانواده کورک را روایت میکند که در طول نه سال در چهار قاره پراکنده میشوند و تلاش میکنند که راهی برای بازگشت به یکدیگر پیدا کنند.
این روایتی از خانوادهای معمولی است که در یک دوران وحشتناک قرار گرفتهاند. آنها مجبورند زنده بمانند و راههایی برای ادامه زندگی پیدا کنند؛ بچهدار شدند، موسیقی ساختند و عاشق شدند.
زندگی در شرایط سخت در حین و بعد از جنگ، الهامبخش تاد ای. کسلر شد تا سریال ظاهر جدید را بسازد. این سریال به روایت زندگی طراحان مد کریستین دیور (با بازی بن مندلسون) و کوکو شانل (با بازی ژولیت بینوش) میپردازد.
کریستین دیور و کوکو شنل، هر دو بنیانگذار خانههای افسانهای هستند که تا به امروز همچنان پا بر جا بوده و به فعالیت خود ادامه میدهند.
دیور رویاپردازی حساس محسوب میشود که خواهر کوچکترش به نام کاترین (با بازی میسی ویلیامز) به مقاومت ضد آلمان پیوسته و مدتی را در اردوگاه کار اجباری راونسبروک میگذراند. در سوی دیگر ماجرا، شنل یک کارآفرین زیرک و خودساخته است که بهطرز مخفیانه با نازیها همکاری میکند.
این سریال بحثهای جنجالی را درباره پیامدهای اخلاقی ارتباط شنل با نازیها در طول جنگ به همراه داشته است. کسلر میگوید که این انتقادات «شدیدترین» انتقاداتی بودند که تا به حال با آنها مواجه شده است. اما او بیشتر به جای قضاوت درباره چگونگی بقا، به قرار دادن تماشاگران در وضعیت عدم قطعیت بیپایان زندگی در یک شهر اشغالشده علاقه دارد.
تمام نورهایی که نمیتوانیم ببینیم، بر اساس رمان پرفروش آنتونی دوئر، داستان ماری-لورا (با بازی آریا میا لوبرتی)، یک دختر نابینای فرانسوی را دنبال میکند که در شهر سن-مالو زندگی کرده و به طور مخفیانه کدهای رادیویی برای متحدین پخش میکند، در حالی که به طور محتاطانه در همان خیابانهایی که نازیها حضور دارند، قدم میزند.
داستان او نیز داستان عشقی در شرایط خاص است، چراکه ماری-لورا به یک سرباز جوان نازی که مأموریت دارد جلوی پخشهای رادیویی غیرقانونی را بگیرد، علاقهمند میشود.
خالکوب آشویتس نیز تنش و زیبایی را در ظهور غیرمنتظره عشق پیدا میکند. مینی سریال خالکوب آشویتس داستان واقعی و دلخراش لودویگ «لالی» سوکولوف، یک یهودی اسلواک را روایت می کند که در طول جنگ جهانی دوم از بازداشت در آشویتس جان سالم به در برده است. این سریال بر اساس رمان پرفروش هیدر موریس، با هدف اقتباسی وفادارانه از داستان لالی و شرح تجارب او در ادای احترام به میلیونها نفری که در اردوگاه های مرگ نازی ها جان باختند، ساخته شده است.
در میان وحشت، بارقههای امید در داستان این سریال پدیدار می شود و لالی در عشق ممنوعه خود به یک زندانی آرامش مییابد.
این ایده که عشق میتواند در وحشتناکترین مکانها شکوفا شود، مثلاً در یک اردوگاه کار اجباری در دوران هولوکاست، به سختی قابل باور است. با این حال، لالی سوکولوف و گیتا فورمان، دو زندانی اسلواکیایی در اردوگاه آشویتس II-بیرکناو، واقعاً در این اردوگاه با هم آشنا شدند، عاشق هم شدند و از اردوگاهها جان سالم به در بردند و زندگی طولانیای را با هم سپری کردند.
شاید سنتیترین سریال از مجموعههای مربوط به جنگ جهانی دوم، اربابان آسمان باشد که داستان تازه ای از زاویه دید خلبانان آمریکایی ارائه میدهد. استیون اسپیلبرگ، تام هنکس و گری گوتزمن تهیهکنندگان اجرایی این سریال هستند.
گوتزمن در این باره گفته است:
جنگ جهانی دوم واقعاً بهترین نمونه از نبرد میان خیر و شر و درست و غلط است. داستانهای فوقالعادهای از آن جنگ بیرون میآیند. این داستانها میتوانند هر چیزی را که میخواهید درباره دنیای امروز یا گذشته جهان بگویید، نمادسازی کنند. احتمالاً به همین دلیل است که ما به این ایده جذب شده ایم.
در حالی که انتشار این پنج سریال مربوط به جنگ جهانی دوم در عرض چند هفته اتفاقی بوده، هیچیک از خالقان این سریالها از این همزمانی تعجب نکردهاند و همچنین پیشبینی میکنند که علاقه تماشاگران به این موضوع به این زودیها کاهش نخواهد یافت.