در شرایط رکودی بازار سهام، کارگزاریها بهعنوان یک صنعت تکمحصولی که تنها منبع درآمدشان از محل کارمزد معاملات است، دچار زیان میشوند. این در حالی است که در دنیا برای این صنعت منابع مختلف درآمدی تعریف شده است و کارمزدی کمتر از ایران دارند.
به گزارش دنیای اقتصاد، رونق تولید همواره از دریچه بازار سرمایه محقق میشود و تنها جایی که مردم میتوانند مستقیما به رونق تولید کشور کمک کنند، طبعا بازار سرمایه خواهد بود. حلقه اتصال سرمایهگذاران به بازار سرمایه، کارگزاران هستند. در سالهای اخیر صنعت کارگزاری فراز و نشیب فراوانی را تجربه کرده است.
در برخی سالها مثل سالهای ۹۸ و ۹۹ همگام با رونق بازار سرمایه، سود کارگزاریها نیز جهش بالایی را تجربه کرد. رکودی شدن وضعیت بازار سرمایه، افزایش تعداد کارگزاریها و دگرسپاری بخشی از فعالیتهای اصلی کارگزاریها به نهادهای مالی دیگر مشکلات متعددی را برای این صنعت به وجود آورد.
ارزیابی صورتهای مالی سال ۱۴۰۲ پنج کارگزاری مهم ایران از افت معنادار درآمد و حاشیه سود این صنعت حکایت دارد. بهطور متوسط کاهش بیش از ۲۰ درصدی در حاشیه سود این پنج کارگزاری رقم خورده است. نکته جالب اینجاست که کارگزاریهای قدیمیتر به لحاظ رشد درآمد و سود بسیار ضعیفتر عمل کرده اند. این در حالی است که کارگزاریهای بهنسبت جدیدتر همچون مبین سرمایه، کاریزما و فارابی عملکرد بهتری داشتند و توانستند از کاهش زیاد سود و درآمد جلوگیری کرده و سود خود را در سطح خوبی حفظ کنند.
کارگزاریهای بورسی ایران برخلاف کارگزاریهای جهانی از نظردرآمدی تکمنبع هستند و تنها منبع درآمدشان همان کارمزد معاملاتی است. این عاملی بوده تا اولا کارمزد کارگزاران ایران نسبت به سایر کشورها بسیار بالا باشد و ثانیا نقدشوندگی کاهش یابد. از طرفی محدودیت دامنه نوسان و یک طرفه بودن بازار سرمایه موجب میشود تا فصلهای رکودی بازار از فصول رونق بیشتر باشد. در نتیجه خرید و فروش در وضعیت رکود کاهش یافته و سود کارگزاران با افت همراه میشود. این عامل در کنار عدمتعریف منبع جدید درآمد برای کارگزاریها موجب شده است تا پارادوکس رقم بخورد؛ بدین معنا که بهرغم کارمزد بالای کارگزاریها وضعیت سودآوری آنها با افت همراه شده است.
مقایسه کارمزد دریافتی توسط کارگزاران بورسی ایران با کشورهای دیگر نشان میدهد که میزان کارمزد دریافتی کارگزاریهای ایران بسیار بالاتر است. با وجود این، حال صنعت کارگزاری خوب نیست. در بازه سالانه همواره حاشیه سود این صنعت کاهشی است و در مجموع بیش از ۵۰ درصد زیان عملیاتی دارد. علل اصلی در شکل گیری این پارادوکس را که با وجود کارمزد بالا زیان عملیاتی رقم خورده است میتوان نبود تنوع درآمدی کارگزاریها دانست. کارگزاریهای ایران برخلاف کشورهای دیگر وابستگی زیادی به کارمزدهای معاملاتی دارند. این وابستگی در کنار تعداد زیاد کارگزاریهای بورسی عاملی بوده است تا بسیاری از کارگزاران با کاهش سود و حتی بعضا شناسایی زیان روبهرو شوند.
یکی از تناقضات تعداد کارگزاریهای بورسی ایران با سایر نقاط دنیا، بحث سرانه تعداد کارگزاری است. در ایران بنابر اعلام سازمان بورس، بیش از ۱۰۰ کارگزاری فعال مجوز دریافت کرده و در حال فعالیت هستند. این در حالی است که بهطور مثال در ترکیه با وجود ارزش معاملات بیشتر، تنها ۷۰ کارگزاری فعال هستند. در بحث تنوع درآمدی نیز ایران با سایر کارگزاران بورسی دنیا تفاوتهای زیادی دارد. در آمریکا، ترکیه و بسیاری کشورهای دیگر درآمد حاصل از کارمزد ۳۰ تا نهایتا ۴۰ درصد از درآمد کارگزاریها را تشکیل میدهد و عمده درآمد آنها از بخشهای دیگر نشات میگیرد. برخی کارگزاریهای بزرگ آمریکایی کارمزد خود را حتی تا صفر کاهش دادهاند. سومین تفاوت عمده کارگزاریهای بورسی ایران بحث فصل رکودی بازار سرمایه است. در ایران با توجه به محدودیت دامنه نوسان، یکطرفه بودن بازار و کارمزد معاملاتی بالا، نقدشوندگی پایینی برقرار است و درنتیجه فصلهای رکودی در بازار سرمایه ایران نسبت به سایر نقاط دنیا بیشتر است.
تفاوت دیگری که میتوان برشمرد به لحاظ اعتباردهی کارگزاریها است. در سراسر دنیا کارگزاران میتوانند از منابع خود به مشتریان اعتبار داده و از این محل کارمزدی دریافت کنند که یکی از منابع اصلی درآمد آنهاست. اما در ایران کارگزاران تنها مشتریان را به بانک وصل کرده و فقط میتوانند از منابع بانکی به مشتریان وام دهند که این وسط هیچ کارمزدی نیز عاید کارگزاریها نمیشود. آخرین تفاوتی که میتوان برشمرد، بحث رقابتی نبودن کارمزد معاملاتی است. در ایران براساس سقف کارمزدی که تعریف میشود، کارگزاران بورسی ملزم به رعایت آن هستند و بدون در نظر گرفتن تفاوتهای کلیدی همچون پشتیبانی مشتری، کارکرد صحیح بخش آنلاین و... همه کارگزاریها نرخ کارمزد یکسان دارند. این در حالی است که در اکثر نقاط دنیا این کارمزد بهطور رقابتی بوده و کارگزاران براساس سرویسهایی که ارائه میدهند، نرخ خود را تعیین میکنند و وارد فضای رقابتی میشوند. در نتیجه رقابت آزاد به کاهش کارمزد منجر شده و نقدشوندگی را افزایش خواهد داد.
همانطور که اشاره شد، سود کارگزاریها تحتتاثیر تکمنبع درآمدی بودن و همینطور رکود حاکم بر بازار سرمایه با افت همراه شده است. بر این اساس صورت سود و زیان ۵ کارگزاری بااهمیت بورسی بررسی شده است. طی سال ۱۴۰۲ کارگزاری مفید ۹۱ درصد از محل کارمزد درآمد کسب کرده و توانسته است ۹ درصد از محل سرمایهگذاری کسب درآمد کند. مجموع درآمد این کارگزاری ۹۳۲ میلیارد تومان است که نسبت به سال ۱۴۰۱ افت ۱۰ درصدی را تجربه کرده است. سود عملیاتی کارگزاری مفید طی ۱۴۰۲ به میزان ۱۷۶ میلیارد تومان بوده که در قیاس با سال ماقبل افت ۵۵ درصدی داشته است! سود خالص مفید طی این سال ۱۳۶ میلیارد تومان به ثبت رسیده که در مقایسه با ۱۴۰۱ به میزان ۴۷ درصد کاهش یافته است. این افت در حاشیه سود مفید نیز نمایان است.
طی سال ۱۴۰۲ حاشیه سود عملیاتی و خالص به ترتیب ۱۹ و ۱۵ درصد به ثبت رسیده که در مقایسه با سال ماقبل افت ۱۹ و ۱۰ درصدی داشته است. کارگزاری آگاه جزو معدود کارگزاریهایی است که تمرکز خود را روی سرمایهگذاری گذاشته و از این راه توانسته است خود را از آسیب حاصل از رکود بازار سرمایه تا حدی حفظ کند. سال ۱۴۰۱ بیش از ۷۰ درصد از درآمد این کارگزاری از محل سرمایهگذاریها صورت گرفته؛ اما در سال ۱۴۰۲ این عدد به ۵۵ درصد رسیده است.
مجموع درآمد حاصل از کارمزد و سود سرمایهگذاری آگاه در سال قبل ۲ هزار و ۱۰۴ میلیارد تومان بوده که در مقایسه با ۱۴۰۱ به میزان ۱۰ درصد کاهش یافته است. سود عملیاتی و خالص آگاه طی سال ۱۴۰۲ در مقایسه با سال ماقبل به ترتیب افت ۲۰ و ۴۲ درصدی را تجربه کرده است. بر این اساس حاشیه سود عملیاتی و خالص کارگزاری آگاه در سال ۱۴۰۲ به ترتیب ۵۹ و ۴۵ درصد ثبت شده که در قیاس با ۱۴۰۱ افت ۱۷ و ۲۵ درصدی داشته است. کارگزاری کاریزما نیز همچون آگاه همواره علاوه بر کارمزد، از محل سرمایهگذاری نیز درآمد کسب میکند. سهم از درآمد سرمایهگذاری این کارگزاری از ۳۲ درصد در سال ۱۴۰۱، طی سال گذشته به ۳۶ درصد افزایش یافته است.
مجموع درآمد کاریزما در سال ۱۴۰۲ به میزان ۳۳۱ میلیارد تومان بوده که در مقایسه با ۱۴۰۱ بیش از ۹۰ درصد افزایش یافته است. این رشد در سود این کارگزاری نیز نمایان است. سود عملیاتی و خالص کاریزما طی سال گذشته به ترتیب ۸۰ و ۶۴ درصد نسبت به ۱۴۰۱ جهش یافته است. با این حال فزونی سرعت رشد هزینه بر درآمد باعث شده است تا حاشیه سود کاریزما نیز کاهشی باشد. بر این اساس حاشیه سود عملیاتی و خالص به ترتیب ۵۶ و ۴۳ درصد به ثبت رسیده که در مقایسه با سال گذشته افت ۳ و ۷ درصدی داشته است.
بیش از ۹۰ درصد درآمد کارگزاری مبین سرمایه حاصل از کارمزد است. مجموع درآمد این کارگزاری طی سال ۱۴۰۲ به میزان ۴۶۸ میلیارد تومان بوده که در مقایسه با سال ماقبل رشد ۴۴ درصدی داشته است. سود عملیاتی و خالص مبین سرمایه در سال ۱۴۰۲ به ترتیب ۳۶ و ۴۳ درصد رشد را نسبت به سال ماقبل تجربه کرده است. مبین سرمایه با کنترل هزینههای خود توانسته است تا حدی حاشیه سود خود را حفظ کرده و از کاهش بالای آن جلوگیری کند.
بر این اساس حاشیه سود عملیاتی و خالص این کارگزاری در سال ۱۴۰۲ به ترتیب ۴۳ و ۳۴ درصد بوده که در مقایسه با سال ماقبل افت ۲ درصدی و یکدرصدی داشته است. کارگزاری فارابی طی ۱۲ ماه ۱۴۰۲ به میزان ۱۹۹ میلیارد تومان درآمد کسب کرده که تمامی این درآمد از محل کارمزد و حق الزحمه کسب شده است. مجموع درآمد فارابی در قیاس با ۱۴۰۱ رشد ۷۶ درصدی داشته است. سود عملیاتی و خالص فارابی در سال گذشته به ترتیب ۳۹ و ۳۴ میلیارد تومان بوده که در مقایسه با سال ماقبل افزایش ۱۱ و ۲۴۲ درصدی داشته است. با این حال حاشیه سود عملیاتی کارگزاری فارابی طی سال ۱۴۰۲ به میزان ۲۰ درصد بوده که نسبت به سال ماقبل ۱۱ درصد کاهش یافته است. در بحث حاشیه سود خالص به دلیل جهش درآمد مالی فارابی افزایش دوبرابری در این حاشیه سود رقم خورده و به ۱۸ درصد طی سال ۱۴۰۲ جهش یافته است.
اولین راهی که میتواند چارهساز مشکلات صنعت کارگزاری ایران باشد، بحث تنوع درآمدی است. تا پیش از این شرکتهای کارگزاری، وظیفه سبدگردانی و وظایفی مانند مشاور سرمایهگذاری، مشاور اعضا و پذیرش و مدیریت صندوقهای سرمایهگذاری را انجام میدادند؛ فعالیتهایی که به مرور از کارگزاریها جدا شد. سازمان بورس به جهت بهبود وضعیت کارگزاران بهتر است اجازه برخی فعالیتها را به این نهادها بدهد. از جمله این موارد میتوان به اعتباردهی اشاره کرد. در حال حاضر کارگزاران فقط یک نهاد واصل بین بانک و مشتریان هستند و نمیتوانند از منابع خود به مشتریان اعتبار دهند.
در صورت تحقق این امر، از محل کارمزد اعتبار تخصیص دادهشده درآمد خوبی عایدشان میشود؛ همانطور که در عمده کارگزاران بزرگ دنیا ۵۰ درصد درآمدشان از محل همین کارمزد اعتباردهی رقم میخورد. یکی دیگر از راه حلهای کلیدی، بحث بازارگردانی است. بازارگردان خرید و فروش را انجام میدهد و از شکافی که در قیمت خرید و فروش به بازار پیشنهاد میدهد، درآمد قابل ملاحظهای کسب میکند. دادن چنین اجازهای به کارگزاران میتواند به تنوع درآمدی آنها منجر شود.
آخرین راهی که میتواند چارهساز شود، بحث مدیریت وجوه نقد مشتریان است. کارگزاران در این راه میتوانند به مشتریان خود خدماتی بهغیر از خدمات معاملاتی را پیشنهاد دهند و از بابت آن کارمزد دریافت کنند. همه این اقدامات موجب عدماتکای کارگزاریها به کارمزد معاملاتی شده و در نتیجه میتواند علاوه بر رونق این صنعت نرخ کارمزدها را کاهش دهد و به افزایش نقدشوندگی بازار سرمایه کمک شایانی کند.