«کسانی که در دوران تصدی ریاست جمهوری مرتکب زشتترین اقدامات برای سرکوب مردم شدند، با بدترین ادبیات درباره مسائل داخلی و بینالمللی سخن گفتند، بیشترین تحریمها را به کشور تحمیل کردند، جامعه را دوقطبی کردند، مسائل اصلی را کنار گذاشتند و امور فرعی را پررنگ نمودند، افراد کوچک و ضعیف و ناکارآمد را بر مردم مسلط کردند و کشور را حداقل دهها سال به عقب برگرداندند، باید در پیشگاه مردم جوابگو باشند نه اینکه بار دیگر هوس حکمرانی کنند. »
روزنامه جمهوری اسلامی در مطلبی انتقادی به ثبت نام داوطلبان شرکت در انتخابات پرداخت. این روزنامه غیر مستقیم تبعات تائید صلاحیت احمدی نژاد را بررسی کرد.
این روزنامه نوشت: با ثبت نام بعضی افراد برای نامزدی ریاست جمهوری چهاردهم، وظیفه شورای نگهبان بسیار سنگین شد. این، یک پیچ تاریخی است که شورای نگهبان باید با هوشیاری و درایت از آن عبور کند و اجازه ندهد افرادی که سیاهترین برگهای تاریخ را به پرونده حکمرانی ایران تحمیل کردهاند، بار دیگر فرصت دستیابی به قدرت را پیدا کنند و کشور را به لب پرتگاه ببرند.
این درست است که شورای نگهبان به دلیل برخوردهای حذفی در زمینه بررسی صلاحیتها آماج انتقادات است و اکثر فعالان سیاسی خواهان تجدید نظر در این روش هستند و از این شورا میخواهند با سعهصدر با موضوع صلاحیتها برخورد کند، ولی در مورد افرادی که ضربههای مهلکی به کشور وارد کردهاند و علیرغم کارنامه سیاهی که دارند باز هم برای تصاحب قدرت و نشستن بر کرسی ریاست جمهوری خیز برداشتهاند، نشان دادن سعهصدر جایز نیست و نباید به آنها اجازه تخریب مجدد کشور داده شود.
این افراد علاوه بر کارنامه سیاه دوران تصدی ریاست جمهوری، اسناد و مدارک متعددی در زمینه ضدیت با اصول، آرمانها، ارزشها و تخریب اعتقاد و اعتماد مردم برجای گذاشتهاند که هرکدام از آنها به تنهائی برای اثبات عدم صلاحیتشان کافی است و شورای نگهبان با دست باز میتواند مانع ورودشان به رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری شود.
ایران، اکنون در شرایط خاصی قرار دارد که به حکمرانان صادق، لایق و خدوم نیازمند است. کسانی که حتی برای ثبتنام نامزدی خود، مدتها متوسل به اقدامات نمایشی میشوند و همراه با بازیهای سیاسی به محل ثبتنام میروند، حتی اگر سابقه دیگری هم از آنها در دست نباشد همین اقدامات نشاندهنده بازیگر بودن آنهاست. روشن است که ملت ایران نیازی به بازیگران سیاسی برای مدیریت کشور ندارد. کشور ما به اندازه کافی از بازیگریها و بازیگران سیاسی ضربه خورده است بطوری که بهیچوجه تحمل ادامه چنین بازیهائی را ندارد.
علاوه بر این، کسانی که در دوران تصدی ریاست جمهوری مرتکب زشتترین اقدامات برای سرکوب مردم شدند، با بدترین ادبیات درباره مسائل داخلی و بینالمللی سخن گفتند، بیشترین تحریمها را به کشور تحمیل کردند، جامعه را دوقطبی کردند، مسائل اصلی را کنار گذاشتند و امور فرعی را پررنگ نمودند، افراد کوچک و ضعیف و ناکارآمد را بر مردم مسلط کردند و کشور را حداقل دهها سال به عقب برگرداندند، باید در پیشگاه مردم جوابگو باشند نه اینکه بار دیگر هوس حکمرانی کنند. مهمتر اینکه همین افراد، تمام این ارتکابیههای مجرمانه خود را به دیگران نسبت میدهند و تلاش میکنند خود را به دروغ مخالف این امور جلوه دهند!
دروغ، بداخلاقیهای سیاسی، دوروئی و اقدامات نمایشی، بخش دیگری از دستاوردهای این افراد است. کسانی که این خصلتهای زشت را در جامعه نهادینه کردند و با این کار خود لطمه بزرگی به فرهنگ کشور زدند، قطعاً صلاحیت بازگشت به جایگاه مدیریت کشور را ندارند.
ضربه مهلک دیگری که این افراد به کشور زدند، ایجاد بحران اقتصادی بود. در شرایطی که اوضاع نابسامان بعد از جنگ تحمیلی با تلاش دولتهای بعد از پایان جنگ تا حدودی بهبود یافته بود، با عملکرد بیضابطه این افراد دچار بحران شد و شرایط پیچیدهای به وجود آمد که به گسترش فقر و ناهنجاریهای شدید اجتماعی منجر شد و هر روز ابعاد جدیدتری پیدا کرد.
این عملکرد بزرگترین ضربه را به آرمانهای انقلاب و بنیانهای نظام جمهوری اسلامی وارد و کشور را به شرایط دشوار امروز مبتلا کرد. چنین افرادی نهتنها نباید اجازه بازگشت به حکمرانی پیدا کنند بلکه اولاً باید بدون اغماض به پرونده آنان رسیدگی شود و ثانیاً بازگشت آنان به مسئولیتهای کلیدی باید برای همیشه ممنوع شود. این یک قاعده عقلائی است که آزموده را آزمودن خطاست.