bato-adv
کد خبر: ۷۳۵۶۹

کامران نجف‌زاده: دولت فرانسه با من نمی‌ساخت

تاریخ انتشار: ۱۸:۱۳ - ۲۳ فروردين ۱۳۹۰


خبرنگار واحد مرکزی خبر می‌گوید در پاریس اصلاً اوضاع خوبی نداشت، هرچند تجربیات فوق‌العاده‌ای به دست آورد.

کامران نجف‌زاده اولین خبرنگاری نیست که از اروپا اخراج شده است. هفته‌نامه پنجره با او گفت‌و‌گویی در این زمینه انجام داده که قسمت‌هایی از آن را می‌خوانیم: 

از همان اول هم که وارد فرانسه شدیم، معلوم بود چوب لای چرخ ما می‌گذارند. چنین اتفاقی را شاید مشخصاً پیش‌بینی نمی‌کردیم، اما چندان دور از انتظار هم نبود. ضمن این‌که خانواده به این خانه‌به‌دوشی عادت کرده‌اند. من ایران هم که بودم، سالی سه چهار ماه مأموریت داخل و خارج از کشور می‌رفتم نه رفتن به فرانسه و نه برگشتن از این کشور، برای آن‌ها خیلی عجیب نبود. 

برایم مهم نیست این جماعت چه می‌گویند. اگر بخواهم از حرف‌های‌شان ناراحت بشوم، زندگی‌ام تلخ می‌شود و اگر بخواهم جواب بدهم، باید کار و زندگی را تعطیل کنم و برای حضرات جوابیه بنویسم. 

ماجرای رفتن من به دو سال قبل از انتخابات برمی‌گردد. اول صحبت کشور دیگری بود و بعد هم موضوع فرانسه پیش آمد. همان موقع هم این خبر در برخی از سایت‌ها منتشر شد، اما رفتن من مداوم به تأخیر افتاد تا این ‌که بعد از ماجرای‌های انتخابات دهم ریاست جمهوری رفتم. بعد هم شایعه کردند که پاداش گرفته است. پای یک جریان تبلیغاتی در میان است. 

اصولاً دولت فرانسه از اول برای من مشکل درست می‌کرد. من با مجوز رسمی وزارت کشور و وزارت خارجه فرانسه و در قالب پروتکل‌های دوجانبه، وارد پاریس شدم. طبق قانون باید ظرف سه ماه به من کارت اقامت و کارت خبرنگاری می‌دادند. یه ماه گذشت و هیچ‌کدام را به من ندادند. رفتم پیش سخنگوی وزارت امور خارجه فرانسه و گفتم تکلیف من را روشن کنید. یک ورقه به من دادند و گفتند با این می‌توانی توی خیابان‌ها بیایی. با همان برگه اجازه ورود به کاخ‌الیزه و مجلس را هم داشتم. بعد از دو یا سه ماه آن برگه را هم از من گرفتند. چند وقت بعد گفتند ایران و کشورهای حوزه شینگن هم را هم نداری. نهایتاً هم یگ برگه به من دادند که یک‌سری اتهام ردیف شده و گفته بودند باید فرانسه را ترک کنم. 

من وارد هیچ حاشیه و حوزه دیگری نشدم. روی کلمه «هیچ» تأکید می‌کنم. اگر مثل ادعایی که درباره آقای معصومی‌نژاد کردند سلاح و دوربین دید در شب داشته، درباره من مطرح می کردند، یک حرفی! اما علیه من هیچ سندی نداشتند چون هیچ نبوده است. من یک خبرنگار بودم و کار خودم را می‌کردم. تا دلت هم بخواهد محدویت داشتم. حتی نمی‌توانستم بروم از یک مسابقه فوتبال گزارش بگیرم، اما به هر حال بهانه‌تراشی کردند و گفتند علیه نظام فرانسه اقدام کرده‌ام. 

هرگز دنبال سیاه‌نمایی از فرانسه نبودم. خیلی از گزارش‌هایم در مورد مشترکات ایران و فرانسه بود که پیشینه 230 ساله دارد. مثل سربازها، گزارش ژیان یا خیابان سعدی. وقتی آن‌ها نماینده‌های مجلسی را که تأخیر داشتند، جریمه کردند، در گزارشم گفتم خوب است ما هم یاد بگیریم. رییس فدراسیون‌شان اشتباه کرد و شکست خوردند، استعفا داد، گفتم رئیس فدارسیون ما به جای این‌که موقع باخت لبخند ژوکوند تقدیم ملت، بهتر است از این‌ها یاد بگیرد. 

سه تا وزیر امور خارجه عوض شد و وضعیت من تغییر نکرد! همچنان همان مشکلات قبلی را داشتم. این یعنی که مرجع بالاتر هم خود سارکوزی است دیگر. 

می‌خواهم بدانید من در پاریس اصلاً اوضاع خوبی نداشتم. البته تجربیات فوق‌العاده‌ای به دست آوردم، اما اگر می‌رفتم بغداد باور کنید راحت‌تر بودم. تا حالا 40 تا کشور رفته‌ام، هیچ ‌جایی به اندازه پاریس سخت نگذشت. شما ممکن است فکر کنید کامران برای خودش در شانزه‌لیزه قدم می‌زده و حالش را می‌برده، اما خدا شاهد است سخت‌ترین روزهای من و خانواه‌ام روزهای زندگی در پاریس بود. 

دور‌ و بری‌هایم، رفقا و فک و فایلم می‌دانند که سعی می‌کنم کار کنم. اگر دنبال رانت و مسائل حاشیه‌ای بودم، حداقلش الان وضعیت اقتصادی خیلی بهتری داشتم. من خبرنگارم و پشتم هم طبیعتاً به رضایت مردم کشور گرم است. مخاطب راضی باشد کارم می‌گیرد، نباشد پشتم سرد می‌شود. یعنی چی که پشتت به کجا گرم است؟! 

یادم هست یک‌بار شب عید با یک شیشه‌شویی که بین طبقه مثلاً چهلم ‌و سی‌وهشتم از یک طناب آویزان شده بود، مصاحبه کردم. الان حس همان آدم را دارم. همین‌طور معلقم بین زمین و آسمان. خب من خوشبختانه بعد از 10 تا 12 سال فعالیت در سازمان، سه سالی می‌شود که استخدام شده‌ام. البته این جورنبود که از راه بیایم و استخدامم کنند. الان هم خبرنگار واحد مرکزی خبر هستم.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین