رضا رمضانی در خبرآنلاین نوشت: از پیشنهاد هانکه برمی آید که دولت، چون نمیتواند طلای لازم معادل افزایش حجم پول را تأمین کند، پس بر حجم پول نیفزاید. در وضعیت حاضر، اگر حکومت پول چاپ نکند، در پرداخت هزینههای خود و مصارف خواسته و نخواستهی پولی کشور دچار مشکل میشود. یعنی در وضعیت کنونی، اظهارات ضمنی هانکه هم نشدنی است.
- ایران با مشکل عظیم شتاب فزاینده حجم پول روبه رو است. سیستم پولی کنونی کشور در هر ۲۴ ساعت در حدود ۶ همت (هزار میلیارد تومان) بر حجم پول میافزاید. برای احساس وضعیت، این افزایش حدوداً معادل میانگین ۳۰۰۰ سال دوران پهلوی (۱۳۵۷-۱۳۰۴) است. یعنی حکومت ایران در شبانروز یک میلیون برابر هر شبانروز پیش از انقلاب به اصطلاح پول چاپ میکند. در واقع این مبلغ را نمیتوان چاپ کرد، بلکه در سیستم الکترونیک پولی بر تعداد صفرهای حجم پول، افزوده میشود.
- یکی از عوامل تورم، همین افزایش حجم پول است که موجب کوچکتر شدن قدرت خرید میشود؛ افزایش فقر و فساد از پیامدهای آن است. باز هم برای درک وضعیت، ۱۰۰ هزار تومانی در ۱۳۹۰ معادل ۱۰۰ دلار بود و امروز معادل یک و نیم دلار است.
چند پرسش
- آیا نجات از مصیبت افزایش حجم پول کشور شدنی است؟ مسلماً شدنی است. زیرا بسیاری از کشورها که به این بلاء مبتلاء بودند، آن را چاره کردند، یعنی عملا شدنی است.
- آیا بدون تخصصها و تجربهها میتوان به رفع مشکل پرداخت؟ قطعاً بدون تخصصها و تجارب، نشدنی است.
- آیا با یک تخصص و راه حلهای یک متخصص میتوان مشکل را رفع کرد؟ به این پرسش میپردازم.
معمولا تصور میشود که چارههای مطرح شده توسط یک متخصص ولو مجرب، شدنی است. با موارد عدیده میتوان نشان داد که چارههای پیشنهادی تخصصهای منفرد، نه فقط شدنی نبوده، بلکه موجب فزونی مشکلات شده است (چرا؟ به این خواهم پرداخت). برای نمونه، چارهی پروفسور استیو هانکه (Steve Hanke) را میآورم.
استیو هانکه استاد اقتصاد در دانشگاه جان هاپکینز است. اخیراً دربارهی نجات ایران از مصیبت تورم و توسعه کشور، در مصاحبهای گفته است که در چند کشور آزموده است: با ارتباط ریال و طلا در کمتر از ۲۴ ساعت، تورم تمام میشود. معلوم است که توجه و تأکید وی بر مهار افزایش حجم پول است. آیا راه حل وی شدنی است؟
فرض کنید که افزایش حجم پول کنونی به طلا مربوط شود. - هر گرم طلای ۲۴ عیار به قیمت روز ۴/۸ میلیون تومان است. در اینصورت حکومت برای همین مقدار حجم پول، در هر شبانهروز باید ۱/۲۵ تن و در سال ۴۵۰ تن طلا عرضه کند. کل ذخیره معدنی طلای کشور ۳۰۰ تن است و سالانه ۱۲ تن طلا تولید میشود، بگذریم از این که همین مقدار معادن طلای کشور عمدتا در دست بخش غیردولتی است و بهره مالکانهی آن به حکومت ناچیز است. برای عرضهی مقدار طلای لازم، چارهای جز تأمین طلا از خارج نیست.
یک میلیارد دلار معادل ۱۲/۲ تن طلا است. ایران در سال ۱۴۰۲ حدود ۳۰ میلیارد دلار درآمد نفتی داشت، معادل ۳۶۶ تن طلا. یعنی اگر همهی پول نفت را به طلا تبدیل کند، فقط ۸۰ درصد حجم پول تولیدی در شبانهروز را جبران میکند. بخش عمدهای از درآمد نفت برای رفع نیازهای پایه کشور است و دو سال پیش، فرار سرمایه از کشور به میزان ۴۰ تا ۵۰ درصد درآمد نفت گزارش شده است (گزارش بانک مرکزی). یعنی اژدهای پرشتاب افزایش حجم پول، با بلعیدن همهی پول نفت، باز هم بیشتر میطلبد. با همین بررسی کوتاه میتوان دریافت که چارهی استیو هانکه برای مهار تورم در کشور «نشدنی» است.
بیشتر میتوان اظهارات وی را کاوید. به طور ضمنی از پیشنهاد هانکه برمی آید که دولت، چون نمیتواند طلای لازم معادل افزایش حجم پول را تأمین کند، پس بر حجم پول نیفزاید. در وضعیت حاضر، اگر حکومت پول چاپ نکند، در پرداخت هزینههای خود و مصارف خواسته و نخواستهی پولی کشور دچار مشکل میشود. یعنی در وضعیت کنونی، اظهارات ضمنی هانکه هم نشدنی است.