روزنامه شرق نوشت: علی دایی، اسطوره فوتبال ایران، چند سالی میشود از دنیای مربیگری بیرون مانده است؛ سالهای نخستش به اجبار و در سالهای اخیر به قرار معلوم، به دلخواه. درباره او شایعات زیادی مطرح شده است؛ اینکه اجازه فعالیت در فضای فوتبال ایران را ندارد. این ماجرا بعد از قطع همکاریاش با باشگاه سایپا به اوج خود رسید؛ ولی ظاهرا در سالهای اخیر چنین منعی برداشته شده و میتواند هدایت تیمی را در اختیار بگیرد.
او پیشنهادهایی هم از تیمهای مختلف داشته، ولی، چون بخش درخور توجهی از آنها مربوط به کار بیرون از تهران است، آنها را قبل از مذاکره رد کرده است. بهاینترتیب هنوز بهطور جدی پای بستن قرارداد ننشسته تا مشخص شود آیا منعش بهطور کامل برداشته شده یا خیر.
در ماههای اخیر هم در اتفاقی درخور توجه، اسم او چندین بار حول باشگاه پرسپولیس شنیده شده است. خودش پیشتر تأیید کرده که رضا درویش، مدیرعامل کنونی باشگاه، هم ابتدای تابستان، یعنی درست زمانی که یحیی گلمحمدی سرمربی این تیم بود، به او پیشنهاد داده و هم زمانی که یحیی استعفا داده است. پاسخ دایی در هر دو نوبت منفی بوده است؛ اما بهتازگی شایعات دیگری به راه افتاده که پرسپولیس با علی دایی مشغول مذاکره است تا او را از ابتدای فصل آینده بهعنوان سرمربی و به جای اوسمار روی نیمکت بنشاند.
این اتفاق اگرچه به لحاظ فوتبالی میتواند جذابیت داشته باشد، ولی بعید است به مرحله اجرا برسد. خود دایی روز گذشته چنین شایعاتی را از اساس تکذیب کرده؛ ولی حتی اگر چنین موردی باشد و مطابق با گذشته، مدیرعامل کنونی باشگاه دل در گرو همکاری با علی دایی داشته باشد، بعید است چنین اتفاقی نهایی شود.
اولین دلیل آن، اوضاع خاص باشگاه پرسپولیس است. فارغ از اینکه این باشگاه بهظاهر هم که شده، از حیطه مدیریتی دولت خارج شده، اما کیست که نداند امورش به بانکهایی سپرده شده که اگر بخواهند هم چندان غیردولتی نیستند. پس با توجه به زاویهای که احتمالا دولت در مقطع کنونی با علی دایی دارد، بعید است این فرصت نصیب او شود که بخواهد روی نیمکت باشگاه دلخواهش بنشیند. نشان به آن نشان که علی دایی در همین دولت «ممنوعالمعامله» شده و سختگیریهایی برای فعالیتهای تجاریاش در نظر گرفته شده است. دلیل این امر، فعالیتهای اجتماعی دایی و پستهای اینستاگرامی او در التهابات سال گذشته است.
دایی این موضوع را در گفتگو با عادل فردوسیپور و پژمان جمشیدی تأیید کرده و گفته مدتزمان زیادی میشود که ممنوعالمعامله شده است. این محدودیت پس از ممنوعالخروجی و پلمب رستوان و مغازههایش انجام شده و به نظر میرسد هنوز پابرجاست. اگرچه تعداد زیادی از حقوقدانان وضع چنین محدودیتی علیه دایی را غیرقانونی توصیف کردهاند، ولی با توجه به نمونههای مشابه قبلی، ظاهرا راه سادهای برای برونرفت از آن وجود نخواهد داشت. حالا سؤال اصلی در این بین آن است که با توجه به عقد قرارداد بین طرفین، آیا دایی اجازه بستن قرارداد با یک باشگاه را خواهد داشت؟ حقوقدانها میگویند اگر قرارداد دایی با یک باشگاه نخواهد در دفترخانه رسمی ثبت شود، منعی ندارد؛ حتی اگر ممنوعالمعامله باشد. این ابهام کلی است و به قوت خود باقی.
فارغ از این اماواگرها، مسئله خود علی دایی است. او بارها گفته از شرایط جدیدی که دارد، یعنی بدون تیم مانده و دغدغه مربیگری ندارد، راضی است و از اینکه میتواند وقت بیشتری را کنار خانواده بگذراند، خوشحال. پس به لحاظ شخصی، در این مرحله از زندگی، بعید است پیشنهادی فوتبالی حتی اگر به جذابیت پیشنهاد پرسپولیس باشد، دایی را به فکر بازگشت فروببرد. از سوی دیگر با توجه به کاراکتر متفاوتی که این چهره مردمی در سالهای اخیر به دست آورده، آگاه است که فوتبال تا چه اندازه میتواند چنین امری را تحتالشعاع قرار دهد. دایی حالا دیگر یک چهره محبوب بین همه اقشار فوتبالی، فارغ از رنگهاست و حضور روی نیمکت تیم پرحاشیهای مثل پرسپولیس، دیگر چندان با کاراکتر جدید او همخوانی نخواهد داشت.
بهواقع علی دایی باهوشتر از آن است که در چنین شرایطی، چراغ سبزی برای بازگشت به نیمکت باشگاه پرسپولیس نشان دهد؛ چه به لحاظ فوتبالی و چه به لحاظ جایگاه اجتماعی که او پیدا کرده، مسئله حضورش در پرسپولیس بعید به نظر میرسد. او اگر تمایلی به انجام این کار داشت، میتوانست نیمفصل به جای یحیی سکان هدایت این تیم را بر عهده بگیرد، اما بهدرستی همانطور که ابتدای فصل گفته بود، دوست ندارد جای رفیقش (یحیی) را بگیرد. در ادامه مسیر، دوباره بهدرستی حاضر به جانشینی او هم نشد.
البته همه این معادلات فوتبالی، با درنظرگرفتن آن است که محدودیتهای اعمالشده بر کاپیتان سابق تیم ملی فوتبال ایران برداشته شده و او نه منعی برای بستن قرارداد دارد و نه منعی برای نشستن روی نیمکت تیم پرطرفداری مانند پرسپولیس.