فرارو-روز شنبه، یکم اردیبهشت ماه، مجلس نمایندگان آمریکا در جلسهای نادر و با حمایت گستردهٔ نمایندگان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه، بستهٔ ۹۵ میلیارد دلاری حمایت از اوکراین، رژیم صهیونیستی و تایوان را تصویب کرد. در این لوایح ۶۰.۸۴ میلیارد دلار برای جنگ اوکراین و ۲۶ میلیارد دلار شامل ۹.۱ میلیارد دلار موارد بشردوستانه، برای کمک به اسرائیل در نظر گرفته شده است.
به گزارش فرارو، نبیل ابورودینه، سخنگوی ریاست تشکیلات خودگردان فلسطین در بیانیهای که توسط خبرگزاری رسمی فلسطین (وفا) منتشر شد، به این اقدام آمریکا واکنش نشان داده و گفت: «حمایت امنیتی امریکا از اسرائیل تنش خطرناک و چراغ سبزی برای گسترش دامنه جنگ است. آنچه مجلس نمایندگان امریکا به تصویب رساند، اعدادی است که منجر به تلفات هزاران فلسطینی در نوار غزه میشود که آخرین آن در شهر طولکرم در کرانه باختری رود اردن است. ثبات فلسطین تنها گذرگاه ثبات در منطقه و جهان است. چنین مصوباتی اعتبار ایالات متحده در تلاش برای دستیابی به امنیت و ثبات در منطقه خاورمیانه را مورد تردید قرار میدهد.»
بر اساس گزارش رویترز، نظرسنجیها در اسرائیل نشان میدهد که اکثر مردم این کشور بنیامین نتانیاهو را مسئول شکستهای امنیتی میدانند که منجر به حمله بیسابقه حماس در ۱۵ مهرماه به سرزمین اشغالی شد. بنیامین نتانیاهو تاکنون بارها با احتمال برگزاری انتخابات زودهنگام مخالفت کرده است و نظرسنجیها نشان میدهند در صورت برگزاری انتخابات زودهنگام او با احتمال شکست مواجه است.
با توجه به این تحولات پرسشهایی مطرح است از جمله این که آیا کمک امریکا به اسرائیل، بخشی از برنامه آمریکا برای کنترل اقدامات اسرائیل است و نقش کشورهای عرب منطقه و ایران برای کنترل تنشهای منطقه چیست؟ فریدون مجلسی، دیپلمات پیشین ایران و تحلیلگر ارشد سیاسی در گفتگو با فرارو به این پرسشها پاسخ داده است:
فریدون مجلسی به فرارو گفت: «این که یک فرضیه را مطرح کنیم و بگوییم حمایت مالی اخیر ایالات متحده از اسرائیل به دلیل این است که با دادن امتیاز به اسرائیل، میخواهد از تنشهای جدید ایران و اسرائیل پیشگیری کند لزوما درست نیست. درواقع هر فرضی، قابل طرح است، اما فرضیهها باید با حقایق موجود همخوانی داشته باشد. مهمترین اصل در پذیرش مسائل و فرضیههای سیاسی، انطباق دادن آنها با زمان است. در موضوع اسرائیل و تصویب ارسال کمکهای بیشتر به این کشور، که از سوی مجلس نمایندگان ایالات متحد مطرح شده است، باید به این نکته توجه داشت که آمریکا، ضامن بقای اسرائیل است. طبیعیست که بین اسرائیل و آمریکا تضادها و اختلافاتی وجود دارد، اما این تضادها و اختلافات، مثل اختلافات خانوادگی است و بنابراین کمکهای کلان آمریکا به اسرائیل را نمیتوان پدیده عجیبی دانست یا لزوما با هر موضوع دیگری آمیخت. در ایالات متحده به وامی که به کشورهای خارجی اعطا میشود نیز کمک گفته میشود و این کمکها نیز شرایط بازپرداخت خاص خود را دارند. نکته دیگر این است که اقدام ایالات متحده برای کمک مالی به اسرائیل تا حد زیادی جنبه روانی دارد و از بعد حمایتی انجام میشود. امریکا میخواهد به کشورهای منطقه و جهان ثابت کند که اسرائیل تنها نیست.»
وی افزود: «بخش زیادی از سیستم دفاعی اسرائیل در برابر حمله اخیر ایران به چالش کشیده شد و از گنبد آهنین تا ادوات نظامی اسرائیل که برای خنثی سازی حمله استفاده شد، نیاز به بازسازی و صرف هزینه مجدد دارد. این تنها یکی از جنبههای قضیه است، ولی جنبه دیگر این است که اسرائیل از مدتها پیش آگاه شده دوره آن دیدگاه متفرعنانه و خودبرتر داننده که از آغاز تشکیل دولت فلسطین و طی جنگ با کشورهای عرب و شکست آنان در ذهن اسرائیلیها جا افتاد، به پایان رسیده است. اکنون تعدادی کشورهای پیشرفتهتر و حتی قویتر از اسرائیل در منطقه وجود دارند. امارات، قطر، کویت و حتی عمان و مصر نیز از کشورهای قدرتمند منطقه هستند. به همین دلیل هم بود که اسرائیل طی چند سال اخیر سعی کرد رفتار صمیمانه تری را با کشورهای عرب منطقه برقرار کند. این رویکرد به ویژه پس از طرح پیمان صلح ابراهیم جدیتر شد. البته این نکته را نیز فراموش نکنیم که در دوره ریاست جمهوری ترامپ، شاهد برخی ترکتازیها و رفتارهای ریاست طلبانه اسرائیل در منطقه بودیم، اما با گذشت سالها و همزمان با سرعت بالای توسعه در کشورهای حاشیه خلیج فارس و سپس تجربیات جنگ یمن، نگرانیهای بیشتری در ذهن اسرائیل ایجاد شد که شاید صرفا با اتکا به برتریهای نسبی تکنولوژیک، نمیتواند بر دیگر کشورها برتری خاصی داشته باشد، چرا که دانش و تکنولوژی به واسطه ثروت اعراب در اختیار آنان قرار گرفته است.»
این تحلیلگر ارشد سیاسی گفت: «اسرائیل حدود ۷ ماه است با منطقه کوچک غزه درگیر است و هنوز هم موفق نشده حماس را به تسلیم وادار کند. البته حقیقت این است که برخی از دولتهای عرب منطقه با حذف حماس توسط اسرائیل مشکلی ندارند، هر چند که شهروندان این کشورها، مخالف سرسخت کشتار فلسطینیان و نسل کشی در غزه هستند. اما طولانی شدن جنگ در برابر غزه برای اسرائیلیها نیز تبدیل به یک درس بزرگ شد که بدانند وقتی دربرابر یک منطقه کوچک نمیتوانند به راحتی پیروز شوند، در صورت شکل گیری یک جنگ بزرگتر شرایط برای آنان بسیار سختتر و پیچیدهتر خواهد شد. شاید به همین دلیل حتی پس از آغاز جنگ، اسرائیل تلاش کرده با کشورهای عرب منطقه در حالت دوستی باقی بماند.»
وی افزود: «اگر قرار باشد رویکردهای دولت فعلی ایالات متحده (دولت بایدن) را با دولت پیشین ایالات متحده (ترامپ) مورد مقایسه قرار دهیم، متوجه میشویم که تفاوت چندانی بین نگرش این دو، در قبال اسرائیل وجود ندارد. ایالات متحده و اسرائیل، به لحاظ امنیت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به شدت در تعاملند و همه چیز را از همین زاویه مورد سنجش قرار میدهند. این نکته را نیز باید مورد توجه قرار دهیم که سیاستهای آمریکا در قبال اسرائیل، توسط یک هرم جمعی ساخته میشود و نه توسط یک شخص. رفتارهای اسرائیل در قبال مردم غزه از ابتدای جنگ تا کنون، قابل دفاع نیست و کشتار بی رحمانه جمعیت زیادی از مردم بیگناه را نمیتوان اقدامی دانست که قرار است از اقدامات حماس جلوگیری کند یا جنبه دفاعی داشته باشد. از سوی دیگر تحریمهایی که آمریکا و اتحادیه اروپا اعلام میکنند علیه ایران در دستور کار دارند، از چندان قدرتی برخوردار نیست و بیشتر جنبه فشار روانی دارد تا اثربخشی ملموس.»
این دیپلمات پیشین ایران گفت: «این که نتانیاهو اعلام کرده به رفح حمله خواهد کرد، جزو بدیهیات است، اسرائیل با موجودیت حماس، حتی به عنوان یک حزب سیاسی، مخالف است. به همین دلیل نیز، نابودی حماس جزو اهداف اساسی اسرائیل قرار دارد و اسرائیل تمام تلاش خود را خواهد کرد به هدف خود برسد، اما نکته مهم این است که حماس نیز پس از این همه ضربه و خسارت و مقاومت طولانی در برابر اسرائیل، تمایلی به شکست و عقب نشینی ندارد. این جا است که نقش کشورهای عرب منطقه و ایران میتواند بسیار سرنوشت ساز باشد. نقشی که عمدتا باید روی ایجاد صلح و تنش زدایی بین طرفین جنگ معطوف شود.»