فرارو-با گذشت ساعتها از حمله ایران به اهدافی در اسرائیل، گمانه زنیها در خصوص چگونگی پاسخ اسرائیل به این حملات مطرح میشود. این گمانه زنیها در شرایطی مطرح میشود که ایران در پاسخ به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق از گزینه نظامی استفاده کرده است.
به گزارش فرارو، در خصوص چگونگی واکنش اسرائیل به حمله ایران، اطلاعات ضد و نقیضی منتشر میشود. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران در خصوص حملات ایران به اسرائیل گفت: «در پیامی که به دوستانمان در کشورهای منطقه دادیم؛ از حدود ۷۲ ساعت قبل از عملیات، به همسایگان و کشورهای منطقه اطلاع دادیم پاسخ ایران در قالب دفاع مشروع، قطعی و مسلم است. ولی ما امنیت همسایگان و امنیت منطقه را امنیت جمهوری اسلامی ایران میدانیم.» همچنین با وجود این که بایدن به صراحت حمایت کشورش از امنیت اسرائیل را اعلام کرد، اما انبیسی گزارش داده که رئیس جمهور آمریکا نگران است که بنیامین نتانیاهو با نشاندادن «واکنش بیپروا» نسبت به حمله نظامی ایران، در تلاش برای کشاندن آمریکا به یک درگیری گسترده باشد؛ آن هم در شرایطی که بایدن علاقهای به هیچ نوع درگیری با ایران ندارد.
در همین خصوص، سپاه پاسداران در دومین بیانیه خود تاکید کرد، هرگونه تهدید از سوی آمریکا و اسرائیل از مبدا هر کشوری با پاسخ متقابل جمهوری اسلامی ایران به منشأ تهدید مواجه میشود. نمایندگی ایران در سازمان ملل نیز اعلام کرد که اقدام نظامی جمهوری اسلامی علیه اسرائیل را بر اساس «بند ۵۱ منشور سازمان ملل» و در خصوص «دفاع مشروع» در پاسخ به حملات اسرائیل به «اماکن دیپلماتیک» جمهوری اسلامی میداند. نمایندگی ایران در سازمان ملل افزود: «اگر رژیم اسرائیل مرتکب اشتباه دیگری شود، پاسخ ایران به طور قابل توجهی شدیدتر خواهد بود. درگیری کنونی تنها بین ایران و اسرائیل است و آمریکا باید از آن دور بماند.»
برخی گزارشهای رسانههای عبری، حاکی از آن است که شورای وزیران اسرائیل درباره واکنش احتمالی به حمله پهپادی جمهوری اسلامی تشکیل جلسه داده و در آن، سناریوهای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به این شرایط، پرسشهایی مطرح است از جمله این که واکنش ایران به حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق، تا چه حد قابل انتظار بود و آیا اسرائیل در برابر این حمله سکوت خواهد کرد یا دست به اقدامی جدید میزند؟ فرارو در راستای پاسخ به این پرسشها با جلال ساداتیان دیپلمات پیشین ایران در انگلستان و مدیر کل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه گفتگو کرده است:
جلال ساداتیان به فرارو گفت: «حمله مستقیم ایران علیه اسرائیل به دلایل مختلفی رخ داد که شامل دوگانه پرستیژ سیاسی و بین المللی ایران از یک سو و احتمال دخالت آمریکا از سوی دیگر است. برخی گمانه زنیها حکایت از آن دارد که مثل موضوع حمله به عین الاسد، این حمله که محدود به مناطق نظامی اسرائیل بود با هدف انتقام گیری در ابعاد کنترل شده انجام شده است. درواقع ایران به شکلی حمله را سازماندهی کرده است که هم انتقام گرفته باشد و هم از حملات بعدی پیشگیری کند. ایران به اهدافی مشخص حمله کرده است و چه بسا مقامهای آمریکا نیز از این تصمیم ایران با واسطه، با خبر شده بودند. اما با همه این تمهیدات، اگر اسرائیل تصمیم به واکنش نظامی علیه ایران بگیرد، احتمال توسعه جنگ کم نیست. با توجه به اظهارات اولیه بایدن، مشخص است که دولت فعلی ایالات متحده چندان رغبتی برای توسعه جنگ از سوی اسرائیل ندارد. در خصوص واکنشهای بین المللی نسبت به حمله ایران نسبت به اسرائیل نیز میتوان گفت که گرچه برخی کشورها حمله ایران را محکوم کرده اند، اما مشابه همین واکنش را در قبال حمله به کنسولگری ایران توسط اسرائیل داشتیم.»
وی افزود: «درباره درخواست اسرائیل، در جهت تشکیل جلسه شورای امنیت میتوان گفت مهمترین هدف از تشکیل این جلسه، پیشگیری از گسترش دامنه درگیریها و مهار جنگ است. اما طرف مقابل ایران کشوری است که اصلا به اصول بین المللی پایبندی ندارد و حتی قطعنامههای شورای امنیت را نیز به راحتی نادیده میگیرد. این فرضیه درستی است که اسرائیل، به دنبال کشاندن ایران به درگیری بود تا خود را نجات دهد. اما این که آیا اسرائیل به همین حد کنش و واکنش راضی است یا دوباره اقدامی انجام خواهد داد که مناقشه برانگیز باشد را نمیدانیم. حقیقت این است که آمریکا روی اره نشسته است. درواقع اگر ایالات متحده اقدام آشکاری در جهت حمایت از اسرائیل انجام ندهد و اسرائیل را به علت شروع درگیریها (حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق) محکوم کند، یا کمکها و سلاحهای خود را قطع کند، تحت فشار لابی اسرائیل داخل خاک ایالات متحده قرار میگیرد که در بخشهایی مهم از جمله اقتصاد آمریکا و کنگره آمریکا نفوذ دارد. اما اگر ایالات متحده بخواهد تمام سیاستهای خود را روی شیوه دلخواه اسرائیل تنظیم کند، نیز با مشکلات گستردهای رو به رو میشود که برای آینده سیاسی بایدن نیز خطرناک خواهد بود.»
وی افزود: «منافع اروپاییها به این سمت است که از مجادله مستقیم در این نوع درگیریها تا حد امکان بپرهیزند و همچنین کشورهای رو به توسعه منطقه از جمله عربستان، امارات، بحرین و حتی عراق را راضی نگه داشته و موقعیت خود را در این کشورها تثبیت کنند. طبیعیست که اروپاییها مایلند در رقابت با ایالات متحده، پروژههای اقتصادی بیشتری را در خاورمیانه کسب کنند. از این جهت میتوان گفت اروپاییها نیز در رقابت با ایالات متحده هستند و در چنین شرایطی کاملا عادی است که آمریکاییها سعی کنند کمترین درگیری را داشته باشند و از ارهای که به آن اشاره کردم فرار کنند.»
مدیر کل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه گفت: «اگر نتانیاهو مهار نشود و به وقاحت خود از جمله کشتار مردم غزه، ویران کردن غزه، بی توجهی به اعتراضات بین المللی نسبت به نسل کشی در غزه و بی توجهی به رای دیوان بین المللی لاهه، ادامه دهد، هر نوع اتفاقی در منطقه محتمل است. هرچند حقیقت این است که نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل نیز روی اره نشسته چرا که اگر به تنشهای منطقه دامن بزند از جهاتی متضرر خواهد شد و اگر آتش بس و آرامش در منطقه حاکم شود نیز باید با قدرت خداحافظی کند.»