با اینکه معاون امور توانبخشی سازمان بهزیستی کشور در آبان سال گذشته گفته بود که «خدمات بهزیستی به افاغنه دارای کد اقامت رسمی و واجد شرایط ارائه میشود»، با اینحال گزارشها حاکی از عدم اجرای صحیح این موضوع در شهرستانها و جود ناهماهنگی در عملکرد استانهاست.
به گزارش خبرآنلاین، موضع اداره کل بهزیستی کرمان در این زمینه حتی با شهرستانهایش متفاوت است. مشهد، شیراز، اصفهان و سمنان هریک رویه خود را پیش گرفتهاند و به تهران توجهی ندارند و در این میان این اتباع دارای معلولیت هستند که سردرگم و بلاتکلیف ماندهاند.
فرهاد. م و خانواده افغانی تبارش از بیش از ۴۰ سال پیش ساکن بردسیر کرمان هستند. آنها کارت اقامت دارند و آنقدر در ایران ماندهاند که به اندازه خود ایرانیها به این مرز و بوم احساس تعلق دارند. فرهاد و دو برادرش به «شارکو ماری توث»، یک بیماری صعبالاعلاج پیشرونده که در حوالی ۱۰ سالگی خودش را نشان میدهد و به مرور قدرت تحرک فرد را میگیرد مبتلا هستند. فرهاد و یک برادرش حالا کاملاً نیازمند ویلچر هستند؛ و برادر دیگرشان که ۷ ساله است فعلا قدرت راه رفتن دارد. آسیب روانی، ضعف بینایی و شنوایی و مشکلات حاد تنفسی هم از دیگر عوارض این بیماری است.
فرهاد چهار خواهر دارد که همگی ازدواج کردهاند. یکی از چهار خواهر طلاق گرفته و حالا از برادرهای معلولش مراقبت میکند، او، اما خودش به رماتیسم شدید مفصلی مبتلاست، به راحتی قادر به نشستن و برخاستن نیست. بدنش عفونت کرده و طبق نظر پزشک باید بستری شود، اما چون بیمه سلامتشان قطع شده این امکان را دارد.
یکی دیگر از خواهرها هم با مشکل سقط خودبخودی جنین مواجه است در حالیکه هزینه بررسی علت مشکل را ندارند. خواهر بزرگتر خانواده بیمار نیست، اما فرزندانش تا حدی درگیر این بیماری هستند.
اما این همه ماجرا نیست. پدر خانواده در حالیکه سرپرست چند فرزند بیمار و معلول است همزمان به پارکینسون و آلزایمر دو بیماری سخت و سنگین مبتلاست و حالا در سنین پیری و نیاز به درمان نه حقوق ماهانه دارد نه پسانداز و حتی نمیتواند کاردرمانی که برای حفظ تعادلش در راه رفتن ضروری است را انجام دهد.
فرهاد که از دو سال پیش پیگیر عضویت خود و خانوادهاش در بهزیستی بوده اخیراً موفق به این امر شده و با اینکه در بهزیستی بردسیر و کرمان بارها جوابش کرده بودند او با پیگیری تلفنی از بهزیستی کشور توانسته آنها را راضی به پذیرش عضویتشان کند. اما امید بعدی او بهرهمندی از مستمری، بیمه سلامت و پرداخت هزینه آزمایش ژنتیک بود تا علاوه بر تأیید قطعی بیماری خود و خانوادهاش، خواهر کوچکترشان هم بتواند زیرنظر پزشک بچهدار شود مستمری اقلا میتواند کمک هزینه تأمین داروهایشان باشد و آزمایشگاهها با بیمه سلامت و نامه بهزیستی برای آزمایش ژنتیک همکاری میکنند، اما از بهزیستی کرمان گفتهاند پرداخت مستمری به اتباع ممکن نیست.
فرهاد بیان میکند: بعد از تأیید عضویت در بهزیستی، گفتند در بانک رفاه افتتاح حساب کرده و شماره حساب بیاورید، اما بعد گفتند امکان ثبت شماره حسابها در سامانه وجود ندارد. حالا میگویند به اتباع خدمات یا مستمری نمیدهند مگر اینکه یکی از اعضای خانواده ایرانی باشد. مسئول پیشگیری شهرستان بردسیر هم شخصاً پرسید و خبر داد که از مرکز استان گفتهاند اتباع را برای پرداخت مستمری و خدمات قبول نمیکنند.
فرهاد با گلهمندی از برخورد نادرست برخی کارکنان بهزیستی بردسیر، میگوید: به دلیل شدت معلولیتم چارهای جز پیگیری تلفنی ندارم، اما کارکنان بهزیستی در بسیاری از موارد تلفن را به رویم قطع میکنند. یک مددکار به او گفته است: چرا از کشور ما نمیروید. ما حتی برای معلولان ایرانی پول نداریم چه برسد به شما.
فرهاد ادامه میدهد: من در حال از دست دادن بیناییام هستم و الان تاری دید دارم، میخواهم قبل از نابینایی کامل پناهگاهی پیدا کنم. رفتار مددکار که نباید نامهربانانه باشد.
خانم برهانی، از بهزیستی بردسیر میگوید: برای تحت پوشش قرار گرفتن معلولان اتباع حتما باید تشکیل پرونده صورت گرفته و کمیسیون نظر بدهد، اما در کل مدجویانی داریم که اتباع هستند و تحت پوشش بهزیستی قرار گرفته و مستمری دریافت میکنند.
خانم مسجدی از دیگر مسئولان مستقیم بررسی عضویت معلولان افاغنه در بهزیستی بردسیر میگوید: مسأله خانواده فرهاد را پیگیری کردیم و حتی افتتاح حساب هم صورت گرفت و تهران هم تأیید کرد، اما امکان ثبت شماره حساب وجود نداشت و مشکل از بانک بود نه بهزیستی. من این موضوع را به اداره کل اطلاع دادم، آنها هم وقتی دیدند مشکل حل نمیشود به تهران اعلام کردند.
یکی از کارکنان دفتر توانبخشی اداره کل بهزیستی کرمان، اما میگوید: ما اتباع را تحت پوشش نمیآوریم و اصلاً دسترسی برقراری مستمری برای افاغنه را نداریم. تنها دستورالعمل بهزیستی در مورد معلولان افاغنه صدور گواهی معلولیت آن هم مشروط بر داشتن کارت آمایش (نه پاسپورت یا کارت سرشماری) و ارسال برای اداره اتباع است تا خدمات لازم را از آنجا بگیرند. از خدمات اداره اتباع به معلولان افغان هیچ اطلاعی ندارم. حتی نمیدانم چیزی تحت عنوان مستمری به آنها میدهد یا نه، اما میدانم اتباع برای تأیید گواهینامه یا بیمه به اداره اتباع مراجعه میکنند.
مهدیه رضاییان از افاغنه ساکن مشهد که مبتلا به بیماری دوشن است نیز میگوید: در شهر ما بهزیستی حتی حاضر به تشکیل پرونده و بررسی معلولیت افاغنه و دادن کارت معلولیت نیست. میگویند به خود ایرانیها به زور کارت میدهیم. بعد از مدتها معلولیتم را در سیستم ثبت کردند و گفتند از اداره اتباع گواهی معلولیت بگیر و وقتی گفتم ارگانی که در آن کار دارم فقط گواهی معلولیت بهزیستی را قبول دارد گفتند مشکل خودت است.
رخشان، دختر ۳۵ ساله افغان با معلولیت از ناحیه پا و ساکن استان فارس نیز میگوید: خرداد سال گذشته به بهزیستی مراجعه کردم، برای اول مهر نوبت کمیسیون دادند و جوابش اواسط آذر آمد. طبق قانون یکی از اعضای خانواده اتباع دارای معلولیت با گواهی بهزیستی میتوانند گواهینامه بگیرند، اما بهزیستی به من گواهی معلولیت نداد، گفتند معلولیت تو خفیف است و خانوادهات میتوانند با اسنپ جابجایت کنند.
الهه از اصفهان با بیماری sma نیز میگوید: یکسال است دنبال گرفتن گواهی معلولیت از بهزیستی هستم تا همسرم با ارائه آن به اداره اتباع بتواند گواهینامهای که هر سال نیاز به تمدید دارد را بگیرد، اما هنوز موفق نشدهام.
عبدالقیوم با معلولیت حرکتی از سمنان نیز میگوید: بانکها در افتتاح حساب برای اتباع به شدت سلیقهای عمل میکنند. بانک ملت سالی یکبار حسابهایمان را میبندد و موجودی حساب را برای مدت نامعلومی مسدود میکند. تاریخ اعتبار کارت اقامت ما ۳۱ خرداد است و بانکها از اردیبهشت شروع به ارسال پیامک مسدودی حساب میکنند. برخی بانکها هم بدون اطلاع قبلی حساب را مسدود میکنند و ما در بیمارستان یا در حین خرید متوجه آن میشویم و انسداد حساب تا صدور کارت بعدی که معمولاً بین ۳ تا ۵ ماه طول میکشد ادامه دارد.
او اضافه میکند: من کارت بانکی سپه و ملتم را چند ماه پیش گم کردم و بانک گفت دیگر برایت صادر نمیشود. من هم موجودی داخل حساب را کامل برداشتم و حالا از کارت بانکی یکی از دوستان ایرانیام استفاده میکنم. حالا بهزیستی هم با تکیه بر این موضوع، اتباع را ماهها میچرخاند.
اما رئیس مرکز ارتباطات مردمی سازمان بهزیستی کشور میگوید: افغانستانیها به شرط داشتن کارت اقامت میتوانند تحت پوشش قرار گرفته و از حمایت و مستمری بهزیستی برخوردار شوند. طبق روال استانها مددجویان اتباع را به دفتر توانمندسازی اعلام و این دفتر آنها را به آقای کرمزاده معرفی میکند تا اسامیشان وارد سامانه شده و از مستمری برخوردار شوند.
سید جمال رحمانی داشتن کارت اقامت ۱۰ رقمی مورد قبول وزارت کشور را برای ارائه خدمات به افاغنه کافی دانسته و تأکید میکند: دو بانک پست بانک و بانک شهر در افتتاح حساب با اتباع همکاری میکنند و بهزیستی برای برقراری مستمری اصراری ندارد که بانک واسط حتماً بانک رفاه باشد.
وی موضوع خانواده فرهاد را قابل رفع دانسته و ضمن اعلام واریز کمک ۲۰ میلیون تومانی بهزیستی به حساب این خانواده برای انجام آزمایش ژنتیک، بیان میکند: اسامی این خانواده در سامانه وارد شده و به زودی مستمریشان برقرار میشود.
رحمانی همچنین در واکنش به تأکید بهزیستی کرمان مبنی بر شرط ایرانی بودن یکی از اعضای خانواده برای حمایت بهزیستی از افاغنه، میگوید: چنین شرطی وجود ندارد و سازمان بدون واسطه از معلولان اتباعِ واجدشرایط حمایت میکند.
گزارشها نشان میدهد عملکرد استانها در حمایت از اتباع یکسان و یکدست نیست. بدیهی است این رویکرد ناهماهنگ از ضعف مدیریت رأس بهزیستی کشور در ارائه یک دستورالعمل واحد به استانها و یا به صف کردن مدیران استانی در عمل به دستورالعملهای مربوطه حکایت دارد.