فرارو- لین اودونل، ستون نویس «فارین پالسی» و روزنامه نگار و نویسنده استرالیایی است. او در فاصله سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ میلادی رئیس دفتر خبرگزاریهای «فرانسه» و «آسوشیتدپرس» در افغانستان بوده است. او بیش از یک دهه در چین بوده است. اودونل در مناطق درگیری از جمله در زمان حمله نیروهای امریکایی به افغانستان و عراق در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۳ میلادی حضور داشت. کتاب او با عنوان «چای شیرین در موصل: داستان واقعی دو زن بریتانیایی در عراق جنگ زده» داستان بیرحمی حکومت صدام بر آن کشور را از نگاه دو زن از شمال بریتانیا که با مردان عراقی ازدواج کردهاند روایت میکند. او به طور منظم در پژوهشهای اندیشکدههای مختلف درباره مسائل افغانستان همکاری میکند.
به گزارش فرارو به نقل از فارین پالسی، القاعده به ترفندهای قدیمی خود در افغانستان بازگشته است. این گروه تروریستی مانند دوره پیش از طراحی حملات ۱۱ سپتامبر اردوگاههای آموزشی شبه نظامیان را اداره میکند و به تقسیم سود شرکتهای غیرقانونی مواد مخدر، استخراج معادن و قاچاق تحت رهبری طالبان و انتقال عواید به گروههای شبه نظامی وابسته در سراسر جهان میپردازد.
گزارش منتشر نشدهای که در محافل دیپلماتهای غربی و مقامهای سازمان ملل متحد خوانده شده جزئیاتی را نشان میدهد مبنی بر آن که القاعده گروهی که زمانی توسط اسامه بن لادن اداره میشد تا چه اندازه در طالبان جا افتاده، زیرا آن گروه ثروت طبیعی افغانستان را غارت میکند و کمکهای بین المللی را میدزدد.
این گزارش توسط یک شرکت خصوصی مستقر در لندن تکمیل شده که مدیران آن نخواسته اند نام شان فاش شود و نسخهای از آن در اختیار "فارین پالسی" قرار گرفت. این گزارش براساس تحقیقاتی تنظیم شده که در دو ماه اخیر در داخل افغانستان انجام شده و شامل فهرستی از عوامل ارشد القاعده و نقشهایی است که آنان در دولت طالبان ایفا میکنند.
در این گزارش آمده است که القاعده هفتهای دهها میلیون دلار از معادن طلا در استانهای بدخشان و تخار در افغانستان جمع آوری میکند. این پول نشان دهنده سهم ۲۵ درصدی درآمد حاصل از معادن طلا و جواهرات است. این پول توسط دو جناح تقسیم میشود: جناح سراج الدین حقانی در کابل و جناح هیبت الله آخوندزاده رهبر عالی قندهار که نشان میدهد هر دو رهبر که به طور گسترده به عنوان رقیب اصلی شناخته میشوند رابطه صمیمی با القاعده را به عنوان راهی برای پیشبرد منافع خود و هم چنین امکانی برای کمک به تقویت قدرت کلی گروه قلمداد میکنند.
در این گزارش آمده که درآمد ماهانه طالبان از معادن طلا به بیش از ۲۵ میلیون دلار میرسد اگرچه این مبلغ در بودجه رسمی آنان دیده نمیشود. منابع محلی اشاره کرده اند که این پول به طور مستقیم به جیب مقامهای بلندپایه طالبان و شبکههای شخصی آنان میرود. در ان گزارش اشاره شده که سهم القاعده از آغاز فعالیت معادن در اوایل سال ۲۰۲۲ میلادی در مجموع به ۱۹۴.۴ میلیون دلار رسیده است.
طالبان پس از کسب مجدد قدرت در آگوست ۲۰۲۱ میلادی تعداد زیادی از گروههای تروریستی فهرست شده را که در کنار آنان علیه جمهوری افغانستان تحت حمایت ایالات متحده میجنگیدند ادغام نمودند. با این وجود، دولت بایدن به طور مداوم تشکیل مجدد القاعده در افغانستان یا حتی حفظ روابط طولانی و نزدیک القاعده و طالبان را رد کرده است. شورای امنیت سازمان ملل متحد و بازرس ویژه کنگره ایالات متحده برای بازسازی افغانستان پیوسته درباره رابطه همزیستی طالبان با دهها گروه تروریستی ممنوعه از جمله القاعده گزارش داده اند.
تعداد کمی از کارشناسان به تضمین طالبان در جریان مذاکرات با ترامپ رئیس جمهور پیشین امریکا مبنی بر آن که آن گروه دیگر ارتباطی با القاعده ندارد اعتماد داشتند. در جریان آن مذاکرات ایالات متحده عقب نشینی ننگینی را از افغانستان متحمل شد. دیدگاه بن لادن از یک خلافت جهانی مستقر در افغانستان یک اصل راهنما برای جنگی بود که رژیم طالبان را به قدرت بازگرداند. یک مقام غربی در کابل میگوید که تنها تفاوت طالبان امروز با طالبان در قدرت در فاصله سالهای ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ میلادی آن است که آن گروه امروز حتی بهتر از قبل در سرکوب مهارت دارد.
گزارشها اشاره میکنند که اکنون القاهده بدون مواجه شدن با هیچ گونه مجازاتی در افغانستان فعالیت دارد و طالبان بار دیگر هر آن چه را که اعضای القاعده نیاز دارند از سلاح گرفته تا همسر، مسکن، پاسپورت، و دسترسی به شبکه گسترده قاچاق مواد مخدر ایجاد شده طی چندین دهه در اختیار فرماندهان و عوامل آن گروه قرار میدهند.
مسیر برای کم هزینهتر شدن و افزایش بازدهی قاچاق متامفتامین (شیشه)، اسلحه، انتقال پول نقد، طلا و سایر کالاهای قاچاق برای القاعده هموار شده است. در گزارش اشاره شده که شبه نظامیان از کشورهای دیگر از جمله سومالی نیز از طریق اردوگاههای آموزشی القاعده که از زمان تسلط طالبان دوباره احیا شدهاند تردد میکنند و امنیت آنان توسط ریاست اطلاعات طالبان تامین میشود.
این گزارش شامل فهرستی از فرماندهان القاعده است که برخی از آنان در زمان برنامه ریزی حملات به ایالات متحده در افغانستان زندگی میکرد و تحت فرمان بن لادن بودند. پس از آن و به دنبال حملات نظامی امریکا بن لادن رهبری طالبان را به سوی پاکستان سوق داد جایی که آنان توسط نهادهای امنیتی پاکستان پناه گرفته و مورد حمایت مالی و مسلح قرار گرفتند. واضح است که طالبان هرگز موضع خود را در قبال تروریسم بین المللی و به ویژه القاعده تغییر نداده است.
بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که تصمیم جو بایدن رئیس جمهور آمریکا برای پایبندی به توافق خروج ترامپ از افغانستان منجر به آن شد که کشور به مرکز رشد افراط گرایی و تروریسم تبدیل شود. رهبران کشورهای همسایه و منطقه از جمله ایران، پاکستان، روسیه، عربستان سعودی و کشورهای آسیای مرکزی نسبت به تهدیدات ناشی از جاه طلبیهای فراملی طالبان ابراز نگرانی کرده اند. شخصیتهای سازمان ملل متحد از جمله گزارشگر ویژه "ریچارد بنت" بارها سرکوب حقوق و آزادیها توسط طالبان و زندانی کردن و کشتن مخالفان را مطرح کرده اند.
در ماه فوریه انستیتوی جورج دابلیو بوش اولین گزارش از مجموعه سه قسمتی خود را با عنوان "فساد و دزد سالاری در افغانستان تحت حاکمیت طالبان" منتشر کرد. در آن گزارش اشاره شده بود که سازمان ملل متحد و سایر سازمانهای کمکی باید بر نحوه مصرف و توزیع کمکها نظارت داشته باشند و از کمک کنندگان بین المللی میخواهد که از جامعه مدنی افغانستان که توسط طالبان تخریب شده حمایت کنند. این اشاره به میلیاردها دلار کمکی است که از زمان فروپاشی نظام جمهوری افغانستان به آن کشور ارسال شده از جمله ۴۰ میلیون دلار پول نقد بحث برانگیز در هر هفته که به ثابت ماندن واحد پول ملی علیرغم فروپاشی اقتصادی کمک کرده است. "فارین پالسی" به طور گسترده در مورد غارت کمکهای بشردوستانه خارجی توسط طالبان برای توزیع مجدد بین حامیان خود گزارش داده و اشاره کرده که این وضعیت باعث تشدید فقر در افغانستان شده است.
این ثروت منابع غارت شده هم چنین به نظر میرسد که خزانه گروههای همفکر طالبان را تقویت میکند. گزارش منتشر نشده شرکت ذکر شده که در لندن مستقر است ۱۴ فرد وابسته به القاعده را شناسایی کرده که اکثر آنان توسط تیم نظارت تحلیلی و پشتیبانی شورای امنیت سازمان ملل متحد فهرست شده اند که به طور مستقیم از درآمدهای استخراج معدن سود میبرند. دادههای آن گزارش نشان میدهند که طالبان "حتی در سطح تاکتیکی" یک شریک ضد تروریسم قابل دوام نیست. در عوض، آن گروه "یکی از حامیان اصلی تروریسم" در سراسر جهان باقی میماند.