در نقده نزدیکیهای سد پرآب حسنلو، دریاچه آبگیری میشود. زیاد نیست، اما آبی به تن خشک و شور دریاچه رسیده و تا حوالی پل میانگذر شهید کلانتری پیش رفته است. پل معروف و پرحاشیهای که آذربایجانهای غربی و شرقی را به هم وصل میکند. آب دریاچه ارومیه عمق زیادی ندارد. یکمیلیاردو ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب کل موجودی دریاچه است و بدون شک دریاچه شش هزار کیلومتری ارومیه را نمیتوان با این مقدار ناچیز آب احیاشده دانست یا حتی ادعا کرد در مسیر بهبود و احیا قرار گرفته است.
به گزارش شرق، ادعای سؤالبرانگیزی که استاندار آذربایجان غربی، بدون پشتوانه علمی و بدون سند و مدرک مطرح کرده است. البته آبگیری دریاچه ارومیه طی هفتههای گذشته خبر خوشحالکنندهای است؛ مخصوصا که در ماههای پیش ادعا شده بود دریاچه به طور کامل مُرده و دیگر قابلیت احیا ندارد.
دراینباره سروش طالبی پژوهشگر اندیشکده تدبیر آب ایران میگوید: «به نظر میآید ناامیدی گستردهای در این مورد به وجود آمده بود که حرف از خشکی کامل دریاچه ارومیه میزد، اما در چند روز گذشته به دنبال ریزش باران، امید زیادی شکل گرفته است. هم آن ناامیدی قبل را باید نفی کرد، هم این امید بیش از حدی که الان به وجود آمده است. خشکشدن دریاچه ارومیه به این معنا که دیگر دریاچه را نداریم و برای همیشه با یک پهنه نمکزار مواجه هستیم، درست نیست.
چون دریاچه ارومیه در مواجهه با شرایط جوی و رفتار انسانها دارای کنش است. اگر آب در بخش مصارف کشاورزی حوضه دریاچه ارومیه مدیریت شود، طبیعتا امکان بیشتری برای احیا فراهم میشود. دریاچه ارومیه از پویایی برخوردار است و طبیعتا به تغییر مؤلفهها پاسخ میدهد. نقطه بیبازگشتی برای دریاچه نمیتوان متصور بود، چون میزان بارش و کاهش آب مصرفی در حوزه کشاورزی به طور مستقیم روی وضع و حال دریاچه تأثیر میگذارد». این پژوهشگر حوزه آب تأکید میکند: «اینکه تصور کنیم با دو سامانه بارشی، دریاچه ارومیه در روند احیا قرار گرفته، تصور غلطی است. مخصوصا که ما انسانها هنوز رفتارمان را در قبال دریاچه ارومیه عوض نکردهایم و همچنان سهم آب دریاچه ارومیه در بخش کشاورزی مصرف میشود».
وقتی به موازات دریاچه ارومیه میرانی نمکهای انباشته دریاچه را میبینی که همچنان بیرون از آب افتاده است. صحنه واقعی و غمانگیزی که نمایش بازی انسان با بزرگترین دریاچه آب شور خاورمیانه و بزرگترین دریاچه ایران است. این روزها دریاچه ارومیه آب گرفته، اما نه آنقدر که آن را به غلط در مسیر احیا بدانیم.
دریاچهای که در گذشته ۳۰ میلیارد مترمکعب آب داشته و حالا برای رسیدن به تراز اکولوژیک حداقل به ۱۵ میلیارد مترمکعب آب پایدار نیاز دارد، چطور میتوان با حجم آب یک میلیارد مترمکعبی، آن را احیاشده یا حتی در مسیر احیا دانست؟ ادعای قرارگرفتن دریاچه ارومیه در مسیر احیا، وعده توخالی کارگروه احیای دریاچه ارومیه است. البته چنین بازیهای سیاسی منحصر به دولت سیزدهم نیست و در دولت قبلی هم وعده احیای دریاچه ارومیه چاشنی کار تبلیغاتیشان بود.
در این مورد سروش طالبی پژوهشگر اندیشکده تدبیر آب ایران بیان میکند: «برخی از دولتیها که دستاورد و حتی عملکردی ندارند، به سخنان غیرواقعی روی میآورند. برای مثال مسئولان مصاحبههایی منتشر و ادعا میکنند که تراز دریاچه ارمیه نسبت به ابتدای سال این میزان افزایش پیدا کرده و در جامعه اینطور القا میکنند که وضعیت دریاچه خوب است و جای نگرانی نیست. متأسفانه مشابه این مصاحبهها را میتوانیم در دهه ۸۰ هم ببینیم که در نیمه دوم زمستان و نیمه اول بهار مسئولان وقت اعلام میکردند دریاچه ارومیه افزایش تراز دارد، درحالیکه اینها رفتار طبیعی دریاچه است. در ماههایی از سال که بارندگی وجود دارد، افزایش تراز صورت میگیرد و طبیعتا در فصل تابستان با گرمشدن هوا، همین مقدار آب هم تبخیر و تراز به وضعیت کمینه خود برمیگردد».
این متخصص حوزه آب میگوید: «مقایسه درست تراز این است که هر بازه زمانی را با مدت مشابه خود در سال گذشته و در درازمدت مقایسه کنیم نه اینکه تراز دریاچه را در فصل زمستان با فصل تابستان که به طور طبیعی کمترین میزان آب را دارد، قیاس کنیم. در شرایطی که دولت دستاورد ملموسی در این مورد ندارد، تلاش میشود که بارش باران هم به عنوان یک دستاورد جلوه داده شود. ریزش باران در دریاچه ارومیه که مسطح و صاف است، طبیعتا باعث آبگیری بخشهایی از آن میشود. این صحنه زیبایی است، اما اینکه ادعا کنیم دریاچه احیا شده، غلط است».
خوشبختانه در دو ماه گذشته آب تعدادی از سدها به سمت دریاچه ارومیه رها شده، گرچه محدود، اما خبر خوشحالکنندهای است. روز سیام آذرماه امسال (۱۴۰۲) آب سد سیلوه با دبی ۱۵ مترمکعب بر ثانیه به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی شد. قرار است تا بهار سال آینده ۴۴ میلیون مترمکعب آب از سد سیلوه به سمت دریاچه ارومیه جاری شود. این سد در مسیر رودخانه لاوین در ۱۵ کیلومتری پیرانشهر در جنوب آذربایجان غربی احداث شده است.
روز پنجشنبه (سوم اسفند) هم رهاسازی آب سد مهاباد با دبی ۳۰ مترمکعب بر ثانیه به سمت دریاچه صورت گرفت و وعده داده شد که طی ماههای آینده به تدریج حجم آب رهاسازیشده از این سد به سمت دریاچه ارومیه بیشتر شود. مجموعا قرار است
۲۰ میلیون مترمکعب آب از سد مهاباد به دریاچه ارومیه برسد. بد نیست بدانید که ظرفیت ذخیره سد مهاباد ۱۹۲ میلیون مترمکعب است و تاکنون حداقل ۱۳۵ میلیون مترمکعب آب در خود ذخیره کرده است. این سد روی رودخانه مهاباد و داخل شهر مهاباد استان آذربایجان غربی ساخته شده است. در زمان رهاسازی آب از سد مهاباد، علی سلاجقه رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که در محل سد حضور داشت، اشاره کرد که «حجم آب رهاسازیشده از سد مهاباد به سمت دریاچه ارومیه، نسبت به سال قبل پنج برابر شده است». او همچنین اعلام کرد که «طی ماههای اسفند تا اردیبهشت سال آینده رهاسازی آب از بقیه سدهای حوضه دریاچه ارومیه هم صورت خواهد گرفت تا حقابه دریاچه تأمین شود». با این وجود منتقدان معتقدند با چنین رقمهای ناچیزی دریاچه ارومیه احیاشدنی نیست.
در همان روز پنجشنبه سوم اسفند ۱۴۰۲، آب سد شهید کاظمی بوکان هم به سمت دریاچه ارومیه جاری شد که بنا بر اظهارات مسئولان، تا پایان اردیبهشت ۱۴۰۳ این رهاسازی ادامه خواهد داشت و احتمالا ۴۰ میلیون مترمکعب آب از این سد به دریاچه ارومیه میرسد. همچنین روز چهارم اسفند امسال، آب سد ساروق در تکاب آذربایجان غربی به سمت دریاچه ارومیه باز شد و قرار است کلا ۱۰ میلیون مترمکعب آب به دریاچه برساند. پس تاکنون قرار شده از سدهای سیلوه در پیرانشهر، شهید کاظمی در بوکان، مهاباد و ساروق در تکاب مجموعا ۱۱۴ میلیون مترمکعب آب به سمت دریاچه ارومیه رهاسازی شود. این مقدار آب وضعیت دریاچه را حتی تکان هم نمیدهد چه برسد به احیا.
اما اگر برای شما سؤال شده که دریاچه ارومیه درحالحاضر چه مقدار آب دارد و تراز آن چقدر است؟ باید بدانید که بنا بر گفته رئیس سازمان حفاظت محیط زیست، دریاچه ارومیه یکمیلیاردو ۳۰۰ میلیون مترمکعب آب دارد. رئیس حوضه آبریز رودخانه ارس اشاره کرده که حجم آب دریاچه ارومیه یکمیلیاردو ۴۰۰ میلون مترمکعب است. سلاجقه هفته پیش با حضور در نمایشگاه مطبوعات در غرفه خبرگزاری ایرنا با اشاره به آخرین تراز دریاچه ارومیه گفت: «تراز دریاچه ارومیه ۱۲۷۰.۱۳ متر است». البته این مقام ارشد سازمان محیط زیست و معاون رئیسجمهور، تراز دریاچه ارومیه را با مدت مشابه سال گذشته یا مدت مشابه در درازمدت مقایسه نکرد تا ببینیم دریاچه در وضع صعودی است یا نزولی؟
ضمن اینکه باید بدانید یکی از مهمترین انتقادات به سازمان محیط زیست، کارگروه احیای دریاچه ارومیه، وزارت نیرو و شرکت آب منطقهای آذربایجان غربی در یکی، دو سال گذشته آن است که برخلاف سالهای قبل از انتشار بهروز تراز دریاچه ارومیه اجتناب میکنند. این یک مطالبه مهم از سوی متخصصان است که دولت باید وضعیت روزانه دریاچه ارومیه شامل تراز، عمق و حجم آب دریاچه را منتشر کند. از سوی دیگر گروهی خواستار ارائه گزارش عملکرد احیای دریاچه ارومیه از سال ۱۴۰۰ تاکنون هستند. وقتی در حاشیه دریاچه ارومیه میرانیم، تا چشم کار میکند زمین و مراتع شخمخورده است. باغ و اراضی کشاورزی که حق آب دریاچه ارومیه را میبلعند. سیب، چغندرقند، یونجه و دیگر محصولات آببر، مانع رسیدن سهم آب دریاچه به آن میشوند. تاکنون دولتهای مختلف در تغییر الگوی کشت در حوضه دریاچه ارومیه از محصولات آببر به محصولاتی با نیاز آبی کم، ناتوان ماندهاند.
شاید کسی نیست که تصویر سیبهای کپهشده زیر درختان را در استان آذربایجان غربی در سالهای گذشته ندیده باشد. هر سال صدها تن سیب سرخ و سفید اعلا زیر درختان یا در کنار جادهها خراب میشود؛ قصه پرغصهای که هم آب دریاچه را میخورد، هم کشاورز را متضرر میکند. حالا دولت سیزدهم با شعار مدیریت نرم در حوضه دریاچه ارومیه، اعلام کرده که قصد دارد فکری برای مدیریت کشاورزی در این منطقه کند؛ اگرچه بعد از گذشت دوسالو چند ماه از عمرش هنوز در این زمینه راه به جایی نبرده است؛ همانطور که دولت یازدهم و دوازدهم با وجود تشکیلات عریض و طویلی به اسم ستاد احیای دریاچه ارومیه و مخارج ۱۵ هزار میلیارد تومانی نتوانست از پس این کار برآید.
اتفاق هولناک پاییز سال قبل را به یاد دارید که خبر رسید وسعت دریاچه شش هزار کیلومتری ارومیه به ۴۰۰ کیلومتر کاهش یافته است. این وضعیت همچنان ادامه دارد و با وجود تیترهای دهانپرکن و تبلیغاتی، وسعت بخش آبگیریشده دریاچه بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ کیلومتر در نوسان است و آنچه در این سه دهه به گوش نرسیده، صدای متخصصان مستقل و دلسوز است که میگویند: ژئومورفولوژی دریاچه ارومیه تغییر کرده و بر اثر نشست و انباشت لایه به لایه نمکها، بستر دریاچه بالا آمده است.
ضخامت نمک انباشتشده در بستر دریاچه تا چهار متر هم برآورد میشود. تبدیلشدن دریاچه ارومیه به پلایا موضوعی است که بارها سازمان زمینشناسی اعلام کرده است؛ اما دولتها به آن توجه نمیکنند و صرفا سعی دارند با اجرای پروژههای هزینهبردار مثل تونل انتقال آب از رودخانه مرزی زاب به دریاچه ارومیه، صدای اعتراض مردم را از وضع بد دریاچه خاموش کنند. زیر باران تند و ریز زمستانی به تماشای دریاچه ارومیه میایستم؛ دریاچه که چه عرض کنم، نمکزار ارومیه که دیدنش تحمل غم توصیفناپذیری است.
اما تراژیکتر از این صحنه، نمایش سیاهبازی سیاستمداران با افکار عمومی است. وقتی وانمود میکنند مشکل خشکی و بیآبی دریاچه ارومیه رو به حل است. وقتی مسیر رود را سد میکنند و کاسهکاسه حق دریاچه را میدهند. اعلام میکنند که صدای نارضایتی مردم را از حال بد دریاچه شنیده و حالا آب را به روی دریاچه باز کردهاند؛ اما این بازی کهنه آنهاست.
وقتی دستم را از شیشه ماشین بیرون میبرم تا همزمان با حرکت ماشین آخرین تصاویر را از دریاچه ارومیه بگیرم، باران تیز روی دست و صورتم میپاشد. قطرات باران از آستین لباسم به پایین سُر میخورد. مچ دستم از سوز سرما سرخ و بیحس شده. اینها را وقتی میفهمم که ناامیدانه دست از گرفتن فیلم و چشم از دریاچه ارومیه برمیدارم.