فرارو- الکساندرا واکروکس؛ مدیر اجرایی مرکز دیویس برای مطالعات روسیه و اوراسیا در دانشگاه هاروارد است. در کارهای علمی او به بسیاری از مسائل سیاست روسیه و اوراسیا پرداخته شده است. او دورههای عمومی را در مورد سیاست تطبیقی اوراسیا و درگیریهای پس از شوروی تدریس میکند.
او برنده جایزه Dean’s Distinction از دانشکده هنر و علوم هاروارد و جایزه فارغ التحصیلان از برنامه آموزش برای تحقیق عمومی و شهروندی بین المللی (EPIIC) در تافتس شده است.
به گزارش فرارو به نقل از هاروارد گزت (نشریه رسمی دانشگاه هاروارد)، مرگ ناگهانی رهبر اپوزیسیون محبوب الکسی ناوالنی در زندانی در قطب شمال و پیشروی ارتش روسیه در اوکراین در هفته گذشته این نگرانی را افزایش داده است که ولادیمیر پوتین جسور شده ممکن است به مرحله جدیدی از تهاجم جهانی فکر کند.
ناوالنی ۴۷ ساله یک فعال ضد فساد و منتقد سرسخت پوتین در زمان مرگ اش در حال گذراندن دوره مجازات حبس به دلیل چندین فقره اتهام بود. رهبران غربی به سرعت پوتین را در قتل آن مخالف سیاسی روس که از یک مسمومیت تقریبا کشنده توسط یک عامل اعصاب روسی در سال ۲۰۲۰ جان سالم به در برده بود سرزنش کردند. دستیاران ناوالنی روز پنجشنبه گفتند که مقامهای روسیه گواهی فوتی برای ناوالنی صادر کرده اند مبنی بر آن که او به دلایل طبیعی درگذشته است. م
رگ ناوالنی در حالی رخ میدهد که روسیه هفته گذشته به پیروزی قابل توجهی در اوکراین دست یافت و شهر کلیدی آودیوکا را که بزرگترین پیشرفت آن کشور در هشت ماه گذشته بود به دست آورد. خبر تسلط چند روز مانده به دو سالگی حمله روسیه به اوکراین منتشر شد. منابع دفاعی گزارش داده اند که نیروهای اوکراینی با کمبود مهمات و تدارکات مواجه هستند و بسته کمکی ۶۰ میلیارد دلاری دو حزبی امریکا برای کمک به اوکراین در مجلس نمایندگان متوقف شده است.
ما نمیدانیم که پوتین دستور مستقیم کشتن ناوالنی را در تاریخ ۱۶ فوریه صادر کرده است یا خیر، اما میدانیم که او نمیخواست ناوالنی در صحنه سیاسی فعال باشد و ناوالنی را به معنای واقعی کلمه در دایره قطب شمال در انزوای کامل قرار دادند تا او را از دخالت در مبارزات سیاسی باز دارند. انتخابات ریاست جمهوری روسیه در تاریخ ۱۷ تا ۱۹ مارس آینده برگزار خواهد شد.
نه غیرممکن، اما تعجب آور است که پوتین میخواست ناتوالنی یک ماه پیش از برگزاری انتخابات کشته شود. حضور در انتخابات چندان جالب نیست و کرملین در تلاش است تا آنجا که ممکن است این موضوع را مدیریت کند. حتی اگر معلوم شود که ناوالنی با یک عامل اعصاب یا چیزی شبیه به آن به قتل رسیده ما نمیدانیم آیا این تصمیم شخص پوتین بوده یا خیر. شاید در این میان یک بازیگر سطح پایینتر با این تصور که با قتل ناوالنی به پوتین لطف میکند این کار را انجام داده باشد.
ما هم چنین نمیدانیم مرگ ناوالنی انتخابات ماه آینده را پیچیدهتر خواهد ساخت یا خیر. یکی از چیزهایی که ناوالنی قبل از مرگش خواستار آن شده بود آن بود که مردم در روز ۱۷ مارس که یکی از روزهای رای گیری است هنگام ظهر از خانه بیرون بروند تا نارضایتی خود را از این که یک انتخابات ساختگی برگزار شده ابراز نمایند. اگر جمعیت زیادی در ظهر روز انتخابات بیرون بیایند و مراکز رای گیری را در اختیار گیرند این نشانه آن خواهد بود که ناوالنی و "یولیا ناوالنایا" همسرش قدرت برهم زدن سیاست در داخل روسیه را خواهند داشت حتی در صورتی که در میان مردم روسیه نمیتوانند حضور فیزیکی داشته باشند.
با این وجود، واقعیت آن است که تمام مردم روسیه طرفدار ناوالنی نبودند و لزوما او را دوست نداشتند. همه روسها لزوما نمیخواستند به ناوالنی رای دهند. با این وجود، من فکر نمیکنم که کشتن مخالفان سیاسی شما برای تان جذابیتی ایجاد کند به ویژه در میان افرادی که به نحوه جنگ پوتین اعتراض دارند. مردمی که به طور کلی به جنگ اعتراض میکنند از مرگ ناوالنی بسیار ناراحت هستند. در مقابل، روسهایی که از جنگ در اوکراین حمایت میکنند اهمیتی نمیدهند که ناوالنی زنده باشد یا مرده. بنابراین، فکر نمیکنم این دو مورد یعنی مرگ ناوالنی و وضعیت جنگ در اوکراین لزوما به هم مرتبط باشند.
اگر سوال این است که آیا پوتین فکر میکند در حال برنده شدن است؟ پاسخ مثبت است. او قطعا فکر میکند که جدا از ناوالنی در حال برنده شدن در جنگ است. این بدان خاطر است که پیشرفتهای تدریجی از سوی ارتش روسیه در خط مقدم وجود داشته است مانند تصرف آودیوکا. با این وجود، افزایش اعتماد به نفس و اطمینان خاطر پوتین بیشتر بدان خاطر است که آمریکاییها نمیتوانند بسته کمکی را که اوکراین برای مبارزه موثر به آن نیاز دارد تصویب کنند.
پس از مرگ الکسی ناوالنی جنبش ضد فساد علیه پوتین به کار خود ادامه خواهد داد. این احتمال وجود دارد که یولیا ناوالنایا بتواند چهرههای اپوزیسیون که اکثرشان در خارج از روسیه به سر میبرند را متحد کند به گونهای که شخص الکسی ناوالنی به دلیل تهاجمی بودن شخصیت اش نتوانست این کار را انجام دهد در مقابل، اما یولیا شخصیت آرامی دارد.
با این وجود، یولیا ممکن است باعث ایجاد اصطکاک در اپوزیسیون بشود، اما دست کم تاکنون چنین چیزی مشاهده نشده است. بنابراین، در اینجا فرصتی وجود دارد که رهبران اپوزیسیون روسیه دور هم جمع شده و بر ضدیت یا اختلافات شخصیای که با یکدیگر دارند فائق آیند. با این وجود، اپوزیسیون روسیه پیشتر سابقه خوبی در تلاشهای خود برای اتحاد در راستای دنبال کردن یک هدف چندان خوب عمل نکرده است. ناوالنی تنها فردی بود که یک جنبش را تشکیل داده بود.
پیش از اعمال ممنوعیت از سوی حکومت روسیه ناوالنی در نقاط مخلف روسیه دفتر، اداره یا زیرساخت داشت. با این وجود، افراد دیگری مانند میخائیل خودورکوفسکی هستند که علاقه زیادی به مخالفت با پوتین دارند. او بالقوه نیروی دیگری محسوب میشود. اگر روزی او با یولیا ناوالنایا سازش کند و با یکدیگر متحد شوند بسیار قویتر خواهند شد. با این وجود، اختلافات در میان چهرههای اپوزیسیون روسیه به حدی بوده که تمایلی به اتحاد در یک جبهه مشترک نداشته اند.
من فکر میکنم آن چه ما میبینیم روسیه با اعتماد به نفس بیشتر است. شواهد این موضوع آشکار است. هفته گذشته یک خلبان نظامی روس که به اوکراین فرار کرده بود در اسپانیا ترور شد. پوتین لهستان را تحقیر کرده و تنش بین روسیه و نروژ بر سر جزیرهای در قطب شمال افزایش یافته است. پوتین گمان میکند در عرصه نظامی در میدان جنگ دست کم از یک سال پیش وضعیت بهتری پیدا کرده است. در نتیجه، او باور دارد که روسیه میتواند بخش عمده آن چه را در اوکراین میخواهد به دست آورد. این موضوع به جهان نشان خواهد داد که روسیه قدرت دستیابی به آن چه میخواهد را دارد حتی زمانی که سایر نقاط جهان میگوید نمیخواهد روسیه این کار را انجام دهد.
این واقعیت که چین هنوز در کنار روسیه قرار دارد و کشورهای جنوب جهان عمدتا خود را درگیر منازعه اوکراین نکرده و سعی میکنند از هیچ یک از طرفین درگیر نزاع جانبداری نکنند پوتین را به این باور رسانده که به طور بالقوه همراه با چین میتواند وزنهای برای مقابله با ایالات متحده و غرب باشد. البته این واقعیت که سال انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده است و این که ترامپ چیزهایی گفته که نشان میدهد ناتو ممکن است حمایت آمریکا را از دست بدهد نیز به پوتین اطمینان خاطر زیادی در این باره میدهند که اگر صرفا قدری صبر کند زمان به نفع او خواهد بود چرا که با تحولات فعلی این گونه به نظر میرسد که ایالات متحده به قدری قطبی شده که نمیتواند در سطح بین المللی کاری انجام دهد و این وضعیت درها را برای نفوذ بیشتر پونتین باز خواهد کرد.
برخی این احتمال را مطرح میکنند که ممکن است پس از جنگ روسیه در اوکراین پوتین به فکر حمله به کشوری دیگر هم، چون لهستان بیفتد. زمانی که وضعیت در اوکراین از نظر نظامی تثبیت شود که امیدوارم با خروج نیروهای روسی این اتفاق رخ دهد سالها به طول خواهد انجامید تا ارتش روسیه پیش از آغاز محک زدن ماده ۵ اساسنامه ناتو از تمام آن چه در اوکراین از دست داده خلاص شود. با این وجود، اگر این فرصت برای ارتش روسیه فراهم شود که ماده ۵ را مورد محک قرار دهد و امیدوار باشد که ناتو پاسخ ندهد و این موضوع را در عمل مشاهده نماید به نظرم در سناریویی فرضی تا پنج سال آینده محتمل خواهد بود.
امریکا افرادی را که در زندانی که ناوالنی در آن جان اش را از دست داد تحریم کرده است افرادی که احتمالا هیچ گونه داراییای در خارج از روسیه ندارند. در عوض، امریکا میتوانست سقف قیمت نفت را تشدید کند که دست کم برای مدتی مقداری از سود روسیه از فروش نفت را کاهش میداد، اما روسها با استفاده از کشتیهای دیگر و شرکتهای بیمه راهی برای دور زدن آن پیدا میکردند.