bato-adv
کد خبر: ۷۰۷۶۵۶

آیت‌الله نعیم‌آبادی: خبرگان به فکر پول نیستند، این مجلس جای شیوخ است

آیت‌الله نعیم‌آبادی: خبرگان به فکر پول نیستند، این مجلس جای شیوخ است
«خبرگان، عصازنان به فکر پول نیستند، به فکر انجام تکلیف هستند. اینکه مسن‌تر‌ها در خبرگان حاضر می‌شوند نیز به این دلیل است که این مجلس، جایگاه شیوخ است. مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی چندین‌بار تاکید کرد این مجلس جایگاه شیوخ است.»
تاریخ انتشار: ۱۱:۰۶ - ۲۰ بهمن ۱۴۰۲

داوطلب نمایندگی خبرگان رهبری در انتخابات با تاکید بر اینکه اعضای این مجلس به فکر پول نیستند، بلکه دنبال انجام تکلیف هستند، گفت: اگر مسن‌تر‌ها در مجلس خبرگان حاضر می‌شوند نیز به این دلیل است که این مجلس، جایگاه شیوخ است.

به گزارش ایسنا، نام آیت‌الله غلامعلی نعیم‌آبادی که سابقه نمایندگی خبرگان رهبری در دوره سوم و نیمی از دوره چهارم را در کارنامه دارد، احتمالاً برای اهالی دامغان و استان هرمزگان، آشناتر باشد. او ۱۱ سال امام جمعه دامغان بود و ۲۹ سال هم در بندرعباس همین سمت را برعهده داشت. او متولد ۱۳۲۳ در دامغان است و اکنون برای خبرگان رهبری از تهران در انتخابات داوطلب شده است.

او در گفت‌وگوی پیش‌رو از اهمیت مجلس خبرگان، جایگاه و وظایف این مجلس و برنامه‌هایش برای حضور در انتخابات می‌گوید.

مشروح گفتگو آیت‌الله نعیم‌آبادی را در ادامه می‌خوانید:

ارزیابی شما از اهمیت انتخابات مجلس خبرگان رهبری به‌ویژه در این دوره و اینکه اساساً این مجلس چه جایگاه و اهمیتی در ساختار سیاسی کشور دارد، چیست؟ چطور می‌توان اهمیت انتخابات این مجلس را برای مردم تشریح کرد؟

نظام سیاسی ما که همان نظام ولایت فقیه است، سالم‌ترین، پاک‌ترین، عقلانی‌ترین و عدلانی‌ترین نظام دنیاست. نظام ولایت فقیه یعنی حاکمیت دین و دانش و فقیه کسی است که احکام دین را با ادله مربوط به خود پاسخ می‌دهد. فقیه یعنی فردی که داناست و بر آنچه باید مسلط باشد مسلط است. اما این فقیه فقط جایگاه فقهی‌اش کافی نیست. باید مدیر هم باشد، شجاع و عالم باشد. عالم یعنی کسی که مرتکب گناهان بزرگ نمی‌شود و گناهان کوچک را هم تکرار نمی‌کند. شبیه این نظام را کجای دنیا سراغ داریم؟ نظام الهی ما برگرفته از قرآن و سنت است. سالم‌ترین و بهترین نظام سیاسی همین نظام ماست. این نظام رهبری دارد که همان، ولی فقیه مدیر و مدبر و عادل است که خودش هم نمی‌تواند انتخاب شود و باید انتخاب‌کنندگانی داشته باشد، مجلس خبرگان همین وظیفه را دارد.

در امر خبرگان و ولایت فقیه چند نکته درخشان وجود دارد؛ یکی اصل ولایت فقیه است که گفتم به چه معناست. بخش دیگر نمایندگان خبرگان هستند. آنان دو نقش مهم دارند، یکی تعیین رهبری است. در این بخش باید توجه داشت که در دنیا سابقه ندارد ۸۸ نفر فقیه و مجتهد که مردم آنان را انتخاب می‌کنند، ناظر بر اقدامات رهبری باشند. یعنی گویی هر ۱ میلیون نفر ایرانی یک نماینده در خبرگان دارد.

آیا انصافاً این وضعیت، ضریب اطمینان نسبت به جایگاه رهبری را بالا نمی‌برد؟ این دو، وظیفه اصلی خبرگان است، اما یک اصل نانوشته دیگر در خبرگان وجود دارد که قابل‌تامل است. در اجلاسیه‌های خبرگان هربار ۱۰ نفر سخنرانی می‌کنند که با نوبت‌گیری و بدون از پیش تعیین شدن، رخ می‌دهد. هدف این سخنرانان چیست؟ این است که مشکلات مردم بیان شود، گاهی مشکلات حوزه‌های انتخابیه بیان می‌شود و گاهی مشکلات مملکت.

در مواقع زیادی هم دیدگاه آن خبره نسبت به حل مشکل مشخص می‌شود و آنجا فضا، کاملاً فضای مردمی است. این موارد نشان‌دهنده جایگاه و اهمیت مجلس خبرگان در ساختار سیاسی کشور است.

اما درباره تشریح اهمیت برای مردم هم نقل خاطره‌ای می‌تواند کمک‌کننده باشد؛ به یاد دارم که سال‌ها پیش در پاویون فرودگاه کرمان نشسته بودیم و منتظر هواپیما بودیم که مقداری بلیت گران شد و پرسیدم چرا گران شده است؟ یک کرمانی پولدار حرف‌هایم را شنید و گفت شما چرا این حرف را می‌زنید؟ دیگران بگویند قابل‌قبول است، اما شما چرا؟ پرسیدم شوخی می‌کنید؟ من امام جمعه بندرعباس هستم، نماینده خبرگان هم هستم، نماینده رهبری هم هستم، فکر می‌کنید به‌عنوان امام جمعه به من چقدر حقوق می‌دهند؟ آن زمان ۱ میلیون تومان پول زیادی بود.

آن آقا به من گفت حداقل ۱ میلیون تومان که می‌گیری. پاسخ دادم به من با این شرایطی که گفتم ۸۰ هزار تومان حقوق می‌دهند. در عین حال در خبرگان هم عضو هستم؛ فکر می‌کنی آنجا چقدر حقوق می‌گیرم؟ گفت باید حقوق خوبی باشد. پاسخ دادم خبرگان اصلاً حقوقی ندارد. برخی فکر می‌کنند ما پیرمرد‌ها عصازنان در پی پول هستیم! اما هیچ پرداخت حقوقی در خبرگان وجود ندارد. مردم ما مردم خیلی‌خوبی هستند و امام راحل با همین مردم خوب آمریکا را سرجایش نشاند و شاه را با چشمان گریان از ایران بیرون کرد.

اما یک کار انجام نمی‌شود که رهبری انقلاب هم بر انجام آن تاکید دارند و همان «جهاد تبیین» است. مردم نکاتی را نمی‌دانند که اگر بدانند تفاوت‌هایی ایجاد می‌شود. در ندانستن، قهراً قضاوت غلط می‌شود. فقط در اجلاسیه‌های اسفندماه خبرگان گاهی به ما هدایایی می‌دهند و گاهی نمی‌دهند! کل درآمد یک خبره همین است که عرض کردم.

هرکس قبول ندارد از خبره‌ای که می‌شناسد سئوال کند؛ بنابراین خبرگان، عصازنان به فکر پول نیستند، به فکر انجام تکلیف هستند. اینکه مسن‌تر‌ها در خبرگان حاضر می‌شوند نیز به این دلیل است که این مجلس، جایگاه شیوخ است. مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی چندین‌بار تاکید کرد این مجلس جایگاه شیوخ است.

خبرگان اصلاً حقوقی ندارد. برخی فکر می‌کنند ما پیرمرد‌ها عصازنان در پی پول هستیم! اما هیچ پرداخت حقوقی در خبرگان وجود ندارد

باتوجه به اینکه چندین دوره در مجلس خبرگان حضور داشتید، برنامه‌تان برای مجلس خبرگان آتی چیست؟ صریح‌ترش این است که چه کارویژه‌ای بعنوان عضو مجلس خبرگان و نماینده، ولی فقیه انجام دادید که اگر وارد مجلس خبرگان رهبری شدید، آن اقدامات را ادامه دهید یا خدمات تازه‌ای ارائه کنید؟

من در دوره‌ای بعنوان امام جمعه و نماینده رهبری انقلاب در استان و بعنوان عضو خبرگان رهبری مسئولیت داشتم. در مجلس خبرگان مشکلات استانم را بیان می‌کردم و به کسانی که این مشکلات را توجه نکردند تذکر می‌دادم. در بخش اول که بعنوان نماینده رهبری انقلاب محسوب می‌شدم، نهضت مسجدسازی را شروع کردیم. در ۷۲ خطبه درباره مسجد حرف زدیم و حرکت شروع شد. آمار دقیقی ندارم و این آمار را هم چندان قبول ندارم، اما مردم می‌گویند ۴۰۰ مسجد در این نهضت ساخته شد. در بندرعباس مسجدی بنا کردیم که در تاریخ اسلام در ایران بی‌نظیر است. هیچ مسجدی بزرگتر از آن نداریم. دوران امامت جمعه ما تمام شد، اما مسجد تمام نشد، ولی اکنون مسجد بزرگ و تکمیلی شده و پاسخگوی نیاز جامعه است.

خدمات دیگری در استان بعنوان امام جمعه داشتیم؛ عادت داشتم که به شهر‌ها و روستا‌های استان سفر کنم و با مشکلات مردم از نزدیک آشنا شوم. در نمازجمعه بعنوان یک مطالبه از مسئولان می‌خواستم که مشکلات را حل کنند. می‌گفتم اگر حل نشود هفت روز بعد باز در نمازجمعه می‌گویم و تذکر می‌دهم. صنعت مهمی در آنجا به نام صنعت کشتی‌سازی داریم که مرده بود و یکی از مسئولانش هم می‌گفت ما نیازی به کشتی‌سازی نداریم. شاید یک دید سیاسی به این موضوع وجود داشت در حالی که افرادی از طریق کشتی‌سازی زندگی خود را می‌چرخاندند.

آنقدر از کشتی‌نسازی گفتم که کشتی‌سازی دوباره احیاء شد. الان مردم هرمزگان می‌دانند که از نمازجمعه، کشتی‌سازی دوباره احیاء شد. در زمینه آب‌شیرین‌کن‌ها وزارت نیرو مخالف بود و می‌گفت این کار صرفه ندارد، اما آنقدر پافشاری کردیم تا این اتفاق رخ داد. جاده بندرعباس - حاجی‌آباد جاده مرگ بود و وزیر وقت هم گفته بود نعیم‌آبادی هشت بار علیه من حرف زده است. پاسخ داده بودم که کم گفتم و باید بیشتر می‌گفتم که آن مشکل هم حل شد.

اکنون هم به مردم شریف تهران تاکید می‌کنم آنچه در توانم هست برای حل مشکلاتشان به‌کار می‌گیرم. از سخن‌گفتن و آبرویم برای این کار استفاده می‌کنم تا در هر نقطه‌ای مشکلی ببینم برای حل آن تلاش کنم.

آیا اکنون مجلس خبرگان در حل مشکلات مردم می‌تواند کارایی داشته باشد؟

هر انسان دو شخصیت دارد. یکی خودش و دیگری آبرو و جایگاهش. با این جایگاه می‌شود کار کرد. در نهضت مسجدسازی که خودم پولی برای این کار نداشتم، اما به‌خاطر جایگاهم بعنوان نماینده رهبری و امامت جمعه وقتی به خیری می‌گفتم این ده، مسجد ندارد می‌گفت من می‌سازم. این اعتباری است که نظام و دین به من داده است. در خبرگان هم همین است آن اعتبار و آبرو می‌تواند کار کند.

یکی از راه‌های امیدواری مردم ارتباط باز و بی‌دغدغه مسئولان با مردم است. یعنی تا کسی مسئول شد جزو شنیدنی‌ها نشود، اینطور نباشد که تا دیروز در معابر و مساجد دیده شود، اما وقتی مسئول شد دیگر دیده نشود، خودش نباشد و اسمش در جامعه مطرح باشد. یکی از دلایل دلسردی و دلگرمی مردم همین است. ائمه هم چنین رفتار می‌کردند و در کنار مردم بودند. ارتباط مسئولان با مردم باید تنگاتنگ باشد. این تأکید رهبری انقلاب هم هست. در هر تریبونی قرار بگیرم حرف می‌زنم و معتقدم این گفتن، تاثیرگذار است.

تا کسی مسئول شد جزو شنیدنی‌ها نشود، اینطور نباشد که تا دیروز در معابر و مساجد دیده شود، اما وقتی مسئول شد دیگر دیده نشود، خودش نباشد و اسمش در جامعه مطرح باشد.

در بیان مشکلات - با فرض این امیدواری که بتوان با بیان آن‌ها به حلشان کمک کرد - چه مواردی باید در اولویت باشد؟

سفره مردم اولویت اول است، اولویت دوم ارتباط مسئولان با مردم است و سوم ظلمی است که به زنان نه از ناحیه دولت که از ناحیه مردم می‌شود، نیروی کار ارزان می‌خواهند به دنبال زنان می‌رود. چرا؟ این چه ظلمی است؟ این زن شوهرداری و بچه‌داری می‌کند و هزار گرفتاری دارد و بازهم با این خستگی چند ساعت کار می‌کند. او باید بیشتر دریافت کند و ما کمتر پرداخت می‌کنیم، چرا؟ این چه ظلمی است که به زنان ما در جامعه می‌شود. این ظلم باید برطرف شود که نیروی کار ارزان یعنی زن. آنان از مردان گاهی بهتر هم کار می‌کنند، تا گفته می‌شود زن، موضوع حجاب مطرح می‌شود، این حکم شرعی است و بحث هم شده و خوب هم است که بحث شود، اما مشکلات زنان را در جامعه بشناسیم و گرفتاری‌ها را حل کنیم.

باتوجه به اینکه در روز‌های منتهی به سالگرد پیروزی انقلاب قرار داریم، آیا خاطره‌ای از آن دوران به یاد دارید؟

من دو عدد ۴۰ در زندگی‌ام دارم. یکی ۴۰ سال امام جمعه بودن است که ۱۱ سال در دامغان و ۲۹ سال هم در هرمزگان گذشت. ۴۰ دوم زندگی‌ام زندان رفتن من است؛ یک‌بار برای ۲ ماه دستگیر شدم و به جلادخانه کمیته مشترک ضدخرابکاری رفتم. بعد از مدتی دوباره دستگیر شدم و منجر به ۳ سال زندان شد.

۱۴ فروردین ۵۷ محکومیت من پایان یافت. بعد از این ۳ سال امام راحل در یک سخنرانی تاکید کردند که یک ماه رمضان حساس در پیش است و باید نکاتی به مردم گفته شود. آن زمان در شاهرود بودم و به منبر رفتم و آنقدر گفتم که من را با یک سر ورم‌کرده به تهران آوردند. افسر پلیس به شکلی باتومم زد که خبر شهادت من پخش شده بود.

یک روستایی به نام ابرسج وجود دارد که چندی پیش به آنجا سفر کردم و از اهالی می‌گفتند ما از تو طلب داریم. پرسیدم چه طلبی؟ گفتند آن سال پخش شده بود که تو شهید شدی و ما برایت مجلس گرفتیم، حالا که شهید نشدی طلب ما را بده! زندان‌هایی که رفتم ۸ ماهش در همان کمیته مشترک ضدخرابکاری گذشت که شامل دو بازداشت دوماهه و یک محکومیت چهارماهه از همان حکم ۳ سال زندان که باید در کمیته مشترک می‌گذشت. بقیه محکومیت‌ها را در زندان قصر بودم و آخرین‌بار هم ۱۴ روز در سلول انفرادی زندان اوین بودم. یعنی لذت همه زندان‌ها را چشیدم.

۲۲ بهمن ۵۷ کجا بودید؟

شب ۲۲ بهمن در منزل مرحوم پدرم که در خیابان خزانه بخارایی قرار داشت بودم و حکومت نظامی اعلام شده بود و بسیار هم جدی بود، اما امام راحل فرموده بودند که اعتنایی نشود و به خیابان بیایید. آن شب ما در جنوب تهران در خیابان بودیم و فردایش هم روز پیروزی بود.

باتوجه به اینکه حوزه انتخابیه‌تان را به تهران منتقل کردید آیا تعامل با مردم استان هرمزگان را هم حفظ می‌کنید؟

وقتی به بندرعباس رفتم، در حالی این اتفاق افتاد که دامغان، شهر من بود. حتی نماز جمعه را برای مرگ عزیزانم رها نکردم. برادرم وقتی فوت کرد نرفتم و گفتم کار من این است که نمازجمعه را برپا کنم. خودم در دامغان مراسمی و مستقل برای برادرم گرفتم، اما نرفتم. در یک سال اخیر اگر به هرمزگان می‌رفتم می‌گفتند برای خبرگان آمده است، تحلیلگران، تحلیل آماده‌ای در این زمینه دارند. اما بعد از اینکه بعنوان نماینده خبرگان انتخاب شوم یا نه، به هرمزگان خواهم رفت.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین