امیر ناظمی در دنیای اقتصاد نوشت: توانمندی اصلی سیاستگذار در هر زمانی شناسایی همین مرز باریک است. همین مرزی که غلتیدن به هر سوی آن ممکن است هر جامعهای را از توسعه دور کرده و به سمت هرج ومرجی که در آن حکومت قدرتی ندارد، یا استبدادی که در آن جامعه قدرتی ندارد، پیش ببرد. از این منظر با پیدایش هر فناوری جدید، میزان قدرت حکومت یا قدرت جامعه تغییر میکند، هرچند این تغییر مربوط به خود فناوری نیست، بلکه وابسته به شرایط آن جامعه است. به عنوان نمونه فناوریهای نظامی به شدت در خدمت افزایش قدرت حکومت هستند، به شرط آنکه حکومت مرکزی وجود داشته باشد. چرا که در بسیاری از کشورهای آفریقایی فاقد حکومت توانمند، همان فناوری نظامی منجر به تقویت گروههای شبه نظامی مافیایی و در نتیجه گسترش هرج ومرج میشود. به عبارت دیگر یک فناوری نظامی در یک کشور میتواند منجر به هرج ومرج شود و همان فناوری در جامعهای دیگر تقویت کننده استبداد.
اینترنت و فناوری اطلاعات در روزگار امروز یک شمشیر دو لبه است. از یکسو بسیاری از فناوریها میتواند منجر به کنترل گری بیشتر دولتها شود که از طریق آن حکومتها شهروندان ناهمسو با خود را به اتکای آن شناسایی کرده و انتقام گیری میکنند. از سوی دیگر اینترنت میتواند ابزاری در خدمت قدرت جامعه باشد که به اتکای آن معترضان در برابر استبداد حاکمان بایستند. به این ترتیب، رشد فناوری هر دو سوی قدرت را تقویت میکند، مساله اصلی این است که کدام سوی قدرت را به چه میزان و با چه تناسبی تقویت میکند.
به عبارت دیگر رشد فناوری نیست که منجر به تقویت استبداد یا هرج ومرج میشود، بلکه ترکیب وضعیت یک جامعه و الگوی توسعه آن فناوری است که تعیین کننده مثبت یا منفی بودن آن میشود. اینترنت در ایران در سالهای گذشته اگرچه در خدمت تقویت کنترل گری حکومت بوده است، اما بسیار بیشتر از آن در خدمت افزایش قدرت جامعه بوده است. در حقیقت این گزاره که فناوری اطلاعات منجر به تقویت دولت میشود، گزاره نادرستی است، چرا که تنها نیمی از حقیقت را بیان میکند و نیم دیگر آن این است که توسعه اینترنت منجر به تقویت قدرت جامعه و توسعه سازوکارهای مشارکت، شفافیت و پاسخ گویی میشود.
اینکه برآیند جهت حرکت فناوری اطلاعات به کدام سو باشد، میتواند ادراک ما را از وضعیت، شفاف و دقیق کند. توسعه فناوریهای اطلاعاتی نظامی و غیرعمومی بیشتر، به تقویت قدرت حکومت و توسعه اینترنت (دسترسی و کیفیت) بیشتر، به تقویت قدرت جامعه میانجامد. دسترسی به اینترنت در یک جامعه به معنای افزایش توان آگاهی جامعه، انتخابهای جمعی و در نهایت مشارکت جامعه برای اعمال اراده خود است.
گزارش دوم «کیفیت اینترنت در ایران»، توسط «کمیسیون اینترنت و زیرساخت انجمن تجارت الکترونیک تهران» بهشدت هشداردهنده است. دلیل آن نیز به صورت مشخص بازمیگردد به این واقعیت که اینترنت و دسترسی عمومی که مهمترین وجه توانمندسازی و قدرتآفرینی برای جامعه است، در حال افول است.
این گزارش کیفیت اینترنت را حاصل ۳ معیار اصلی میداند: • اختلال • سرعت • محدودیت
به گزارش دنیای اقتصاد، نتیجه این ۳معیار نشان میدهد ایران در انتهای جدول جهانی قرار دارد و جایگاه ایران خطرناک توصیف شده است.
این ۳ معیار در کنار معیارهای دسترسی سهگانه زیر میتواند تصویری بهتر از کارکرد و جایگاه فناوری اطلاعات در توسعه کشور را نشان دهد:
• دسترسی به زیرساخت: که در سال ۱۴۰۰ عملا با پوشش ۹۴درصد جمعیت کشور میشد دسترسی را بالا ارزیابی کرد.
• توانایی مالی برای خرید اینترنت و ابزارها: اگر همه دسترسیها وجود داشته باشد، اما قیمت اینترنت افزایش یابد یا قیمت ابزارهای اتصال مانند موبایل یا لپتاپ افزایش یابد، از میران دسترسی مردم در عمل کاسته شده است. به این ترتیب با افزایش قیمت اینترنت و قیمت بالای ابزارها که به واسطه ۱) محدودیت واردات، ۲) رشد قیمت دلار و ۳) کاهش درآمد سرانه دلاری ایرانیان در این سالها روی داده است، در عمل دسترسی به اینترنت کاهش یافته است.
• سواد دیجیتالی: اگر زیرساختها وجود داشته باشد، ابزار هم باشد، اما توانمندی و دانش لازم برای بهرهگیری از اینترنت نباشد، در حقیقت دسترسی به اینترنت کاهش یافته است. سواد دیجیتال اگرچه کاهش نیافته است، اما با افزایش تعداد دانشآموزان دورمانده از تحصیل که در سالهای اخیر به مرز بحران رسیده است، این شاخص نیز در حال کاهش است.
به این ترتیب با کاهش کیفیت اینترنت از یکسو و کاهش دسترسی به اینترنت از سوی دیگر، میتوان گفت که میزان قدرت جامعه در برابر قدرت حکومت در حال کاهش است و این امر ایران را از دالان باریک دورتر و دورتر خواهد کرد. به عبارت سادهتر ما در حال دورشدن از توسعه هستیم.
صرفنظر از اینکه جایگاه فعلی ایران در کدام سوی این مرز باریک در نظر گرفته شود و صرفنظر از اینکه چه نظری داشته باشیم، این گزارش به ما نشان میدهد که در حقیقت اینترنت ایران از وضعیت ۱ به سمت وضعیت ۲ در حال تغییر است و این تغییر نه ادامه وضعیت گذشته، بلکه حاصل تغییر سیاستهای کلان در دولت خالصشده و یکدست فعلی است. به عبارت دیگر تغییر وضعیت اینترنت و فناوری اطلاعات بسیار بنیادیتر از کاهش کیفیت اینترنت است، در حقیقت فناوری در حال تقویت بیشتر قدرت حکومت در برابر قدرت جامعه است و این واقعیت یعنی دور شدن از دالان توسعه.