اعتماد نوشت: طی دورههای اخیر انتخابات، اصلاحطلبان همواره بر این امر تاکید داشتند که نارضایتیها، عدم اعتمادها و مطالبات مردم باید از مجرای انتخابات پیگیری شوند. این مکانیسم عملی نمیشود مگر اینکه مردم احساس کنند میان نامزدهای جریانات گوناگون، تفاوتهایی وجود دارد. در واقع مردم مطالبات خود را در آینه وعدهها، اهداف و برنامههای نامزدها ببینند.
رهبر انقلاب ۴ اصل برای تقویت انتخابات و ارتقای سطح رشد، استحکام و امنیت برشمردند که نخستین آنها مشارکت است. اما اگر سیستم بخواهد مشارکت را در انتخابات بالا ببرد، باید رقابت را در آن شکل دهد. اصولگرایان همواره بخشی از آرای عمومی را کسب میکنند که تعداد آن یا ثابت است یا با نوساناتی اندک حاصل میشود. جریان اصلاحطلب با نوع نگاه متفاوتی که دارد، سبد رای مختص خود را دارد. همین سبد رای است که مشارکتهای بالا را در تجربههای قبلی انتخابات شکل داده است.
با تایید صلاحیت افراد شناخته شده این جریان میشد، سطح رقابت در انتخابات را ارتقا داد. مردم زمانی که احساس کنند، انتخابات فاقد رقابت است، بیتفاوت میشوند. گسترش بیتفاوتی در میان آحاد ملت نسبت به امر انتخابات باعث غلبه «عدم رقابت» به «رقابت» و چیرگی «رکود» بر «رونق» انتخابات میشود؛ بنابراین فرضیه مشارکت بالا در انتخابات از میان میرود و مشارکتهای نازل در انتخابات ثبت میشوند.
فرمان و رویکردی که هیات نظارت در ردصلاحیت بسیاری از چهرههای اصلاحطلب داشت، باعث شده تا تنها یک جریان اقلیت در جناح راست امکان ارایه لیست داشته باشد و جریانات اصلاحطلب عملا از گردونه رقابت در انتخابات خارج شوند. این وضعیت بدون شک، مشارکت را تقلیل داده و تبعات آن به امنیت کشور هم خدشه وارد میسازد.
اگر از منظر امنیت و بقا هم به نظامهای سیاسی نگاه شود، موضوع رقابت در انتخابات واجد اهمیت ویژهای خواهد شد.تا وقت باقی است، باید تکانههای لازم برای افزایش مشارکت در انتخابات برنامهریزی شود. طی دورههای اخیر انتخابات، اصلاحطلبان همواره بر این امر تاکید داشتند که نارضایتیها، عدم اعتمادها و مطالبات مردم باید از مجرای انتخابات پیگیری شوند. این مکانیسم عملی نمیشود مگر اینکه مردم احساس کنند میان نامزدهای جریانات گوناگون، تفاوتهایی وجود دارد. در واقع مردم مطالبات خود را در آینه وعدهها، اهداف و برنامههای نامزدها ببینند.
در غیر این صورت از همین امروز میتوان انتخابات ۱۴۰۲ را در امتداد انتخابات ۱۴۰۰ و ۹۸ دانست. انتخاباتی با کاهش چشمگیر مشارکت مردم و حضور یک اقلیت خاص.
برای برخی افراد و جریانات قدرتطلب، مشارکت در انتخابات و افزایش سطح امنیت و بقای سیستم کمتر مورد اهمیت است. برای این طیفها، قدرت به هر قیمتی کفایت میکند و ضرورتی برای افزایش مشارکت حس نمیشود. کشوری مانند ترکیه ۶ماه قبل انتخاباتی با مشارکت بالای ۸۰درصدی را رقم زده؛ این در حالی است که آخرین تجربیات انتخاباتی ایران در سالهای ۹۸ و ۱۴۰۰ نسبتی با مشارکت نداشته است.
اینبار هم تنها ۲۰تا ۲۵چهره اصلاحطلب در سراسر کشور تایید صلاحیت شدهاند؛ طبیعی است که با این تعداد نمیتوان توقع داشت که لیستی توسط جریان اصلاحات بسته شود. جریانی که امید داشت با ۱۵۰ تا ۱۶۰ نامزد بتواند یک رقابت حداقلی در انتخابات داشته باشد، امروز در خوشبینانهترین حالت تنها بین ۲۰تا۳۰ نامزد از بطن احزابی، چون کارگزاران، حزب اسلامی کار، اعتماد ملی، حزب ندا و چهرههای مستقل اصلاحطلب خواهد داشت. با چنین قلع و قمعهایی بعید است که بتوان زمینهای برای افزایش مشارکت در انتخابات ایجاد و مردم را مجاب به حضور در انتخاباتی کرد که فاقد رقابت است.