تقی آزادارمکی، جامعهشناس در واکنش به اظهارات رئیس مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری درباره علل مهاجرت، با بیان اینکه ظاهر امر اینطور به نظر میرسد که علت اصلی مهاجرتهای اخیر ایرانیان، مسئله اقتصاد است، گفت: هر کدام از شاخصهای اقتصادی را نگاه کنید، نهتنها ثبات نیست، بلکه مسیر معکوس دارد. نرخ بیکاری نخبگان و کارشناسان و صاحبان تخصص را نگاه کنید، بسیار نگرانکننده است.
به گزارش هم میهن، در ادامه گزیدهای از سخنان او را میخوانید:
*افرادی که مهاجرت میکنند، از عامل دیگری غیر از اقتصاد نیز رنج میبرند که باید آن را نابسامانی اجتماعی بدانیم. یعنی افراد مهاجرت میکنند، زیرا حس میکنند به آنها توجه نمیشود. این مربوط به ضعف ساختار سیاسی، نهادهای مدیریتی کشور و ناکارآمدی دولت است که باید به مردم و مسائل آنها اعتنا شود.
*در شرایط بحران اقتصادی، باید به مردم بگویند که وضع اقتصاد بد است، اما در حال بهبود یافتن است و ما مسئولان در این شرایط اقتصادی از مردم حمایت میکنیم. یا اعلام شود که شما مردم متعلق به این جامعه هستید، اما در چند سال اخیر یک صدا از جایی در حمایت از مردمی که از بیاعتنایی رنج میبرند، نشنیدهایم. این دردی است که مردم را به مهاجرت تشویق میکند تا به جایی بروند که دیده شوند. جایی که به حساب بیایند.
*وضع موجود جامعه ما نا بهنجار است. حتی نزدیک به هنجار نیست و این موجب شده تا شاهد ایجاد نابهنجاریهای جدیدی باشیم. این وضعیت، منجر به تولید وضعیت نابهنجاری ساختاری نیز میشود. در چنین شرایطی، مهاجرت امر طبیعی است. در حال حاضر، این ایدئولوژی در حال تولید است که مهاجرت خوب است و الزامهای خروج را فراهم میکند.
*زمانی فرد مهاجر احساس گناه میکرد، زیرا سرمایهاش را از کشور میبرد، اما امروز فرد مهاجر از مهاجرت خود حس خوبی دارد. به همین دلیل است که امروز تنها مهاجرت نخبگان را شاهد نیستیم، امروز هر کسی بتواند میرود.
*در پژوهشها نیز وقتی نظر مردم در خصوص مهاجرت پرسیده میشود، بخش زیادی از آنها میگویند اگر بتوانیم مهاجرت میکنیم. با ادامه این روند، جامعه از اشخاص مؤثر خود تهی میشود.
*این وضعیت موجب شده تا مردم تصویر دیگری از عِرق ملی پیدا کنند که با تصویر پیشین تفاوت دارد. امروز به خاطر تعداد زیاد ایرانیان خارج از کشور، پدیدهای به نام ایران فراتر از مرزهای جغرافیایی در حال شکلگیری است. مفهومی در جهان تولید شده که در حال گسترش است. بسیاری از ایرانیانی که ایران را ترک کردند، فرهنگ و مناسباتشان را نیز با خود بردند. چرا آنها به شهرهایی مثل تورنتو، ونکوور، برلین، لندن، پاریس میروند؟ به این دلیل که ایرانیها پیش از این در این شهرها اجتماعات و انجمنهایی را شکل دادهاند و حضور داشته و دارند. ایرانیها در این شهرها فعالیت تجاری، اجتماعی و مراکز دینی دارند.
*جامعه ایرانی خارج از مرز در حال توسعه است و با این وضعیت، عرق ملی آسیب نمیبیند. ایرانیها خارج از مرز هستند، اما ایرانی باقی میمانند. بعد منفی این پدیده نیز این است که سرمایه انسانی و مادی از کشور خارج شده و بازگشت آن، دور از انتظار است.