ارامنه بنیانگذار مشاغل متعددی در تهران بودند. «هویک میناسیان» پژوهشگر عرصه تاریخ شفاهی شهرها و محلههای ارمنینشین تهران و کشور است و نقش بسزایی در معرفی فعالیتهای متعدد این مهاجران به پایتخت را در این سالها داشته است.
به گزارش همشهری آنلاین، براساس پژوهشهای میناسیان، پیشینه این شغلها به زمانی برمیگردد که بنا بر فرمان فتحعلیشاه از شهرهای اصفهان و تبریز خانوادههای صنعتگر ارمنی مانند آهنگر، زرگر، خیاط، کفاش، مکانیک، سنگتراش، معمار، بنا، نقاش و جواهرساز به تهران آمدند و در محدوده دروازه حضرت عبدالعظیم (ع) ساکن شدند.
نشانی: یافتآباد
«آرزومان آوانسیان» از سال ۱۳۰۴ به همراه همسر، فرزندانش و ٤ کارگر ارمنی دیگر برای اولین بار تولید سوسیس و کالباس را در خانهاش به راه انداخت. در سال ۱۳۰۸ «لیشینسکی» نماینده بازرگانی روسیه در بندر انزلی که سابقه کالباسسازی در روسیه را داشت از آلمان وسایل راهاندازی کارخانه برای تولید روزانه ۵٠_٤٠ کیلوگرم کالباس را وارد کرد و کارخانهاش را راه انداخت. طولی نکشید که «لیشینسکی» این کارخانه را به تهران منتقل کرد و با آرزومان آوانسیان شریک و به این ترتیب اولین کارخانه کالباسسازی در «یافتآباد» بنیان نهاده شد. «لیشینسکی» به روسیه بازگشت و کارخانه را به آوانسیان واگذار کرد. در آن دوره هر هفته ۵٤ راس گاو ذبح میشد و مصرف هفتگی گوشت گاو ٤٠٠ تا ۵٠٠ کیلوگرم بود.
نشانی: خیابان جمهوری
نخستین چاپخانه در ایران و در خاورمیانه توسط اسقف اعظم خاچاتور گساراتسی دایر شد. اولین کتابفروشی در تهران «کتابفروشی ساکو» در خیابان جمهوری اسلامی، خیابان سی تیر شمالی است. صاحب این کتابفروشی «ساکو هوسپیان» بود و فعالیتش را در سال ۱۳۱۲ در یک مغازه ۶متری شروع کرد و طی سالها این مغازه توسعه پیدا کرد و به ۱۳۰متر رسید. کتابفروشی ساکو نماینده کلیه انتشارات جمهوری ارمنستان در ایران و نماینده تمبرهای کشورهای مشترکالمنافع در ایران بود. علاوه بر این، دهها هزار جلد کتاب، مجله و ماهنامه به زبان فارسی، ارامنی، فرانسه، انگلیسی و ... وارد میکرد.
نشانی: حصار ناصری
نخستین بار بوقلمونها در زمان شاهعباس صفوی توسط تاجران ارمنی که به ایتالیا رفته بودند به ایران آورده و در تهران پرورش داده شد و از آن به بعد هم بیشتر ارامنه مسئول تکثیر بوقلمونها در تهران شدند. اصل ماجرا این گونه بود که وقتی تعدادی از ارمنیان از اروپا برگشتند بوقلمونها را به شاهعباس تقدیم کردند. شاه از این هدیه خوشش آمد و دستور داد تخم بوقلمون را در خانههای ارامنه تقسیم کنند؛ زیرا آنها بهتر از جوجهها مراقبت میکردند. در عوض باید سالی یک عدد بوقلمون به شاه تقدیم میکردند. «ژان باتیست تاورنیه» جهانگرد و بازرگان فرانسوی که در عصر صفوی بارها به ایران سفر کرده بود، در خاطراتش نوشته است: «شاه (شاه عباس صفوی) ارامنه را به تجارت تشویق میکرد. به آنها ابریشم مساعده میداد و پس از فروش، قیمت آن را میپرداختند و این کار سبب شد ارامنه جانی بگیرند و بضاعتی پیدا کنند.»
نشانی: خیابان فردوسی
«لئون آودیان» گوهرشناس، جواهرساز و پیکرهساز و فارغالتحصیل موسسه جواهرشناسی آمریکا در خیابان فردوسی مغازه جواهرسازی تاسیس کرد. آودیان گالری طلا را در سال ۱۳۲۶ و موسسه طلا را در سال ۱۳۲۹ در تهران پایهگذاری کرد. از آثار برجسته و ماندگار او «نیمتاج یاقوت قرمز» است که با جواهرات تراشنخورده ساخته شده و در موزه بانک مرکزی نگهداری میشود و جزء خزانه ملی است. در واقع باید گفت زرگری و جواهرسازی از مشاغل مجاز برای ارمنیان از ابتدای حضورشان در تهران و ایران بود. به همین خاطر در دوره قاجار جواهرسازان و زرگران دربار، بخصوص دربار ناصری، ارمنیان بودند. ناصرالدینشاه همیشه یک زرگرباشی ارمنی مخصوص به خود داشت. یکی از مشهورترین زرگران و جواهرسازان دوره فتحعلیشاه، «تاتووس آراکلیان» بود که به او لقب ترابخان داده بودند. ترابخان در سفری که به استانبول داشت معلومات خود را در کنار استادان جواهرسازی ارمنی تکمیل کرد و بعد از بازگشت به ایران یک بازوبند و یک تاج جواهرنشان ساخت. عباس میرزا بازوبند و تاج را به فتحعلیشاه هدیه کرد.
نشانی: میدان مشق
ارامنه در عصر قاجار اسلحهسازان و شمشیرسازان ماهر تهران بودند. برخی از اسلحههای آن دوران از استادان ارمنی در موزههای ایران و خارج نگهداری میشود. «خاچاتور بیوریان زرنشانی» اسلحهساز مشهور عصر فتحعلیشاه بود که در سال ۱۱۹۴ در جنگهای ایران و روس در نزدیکی شهر ایروان به اسارت ایرانیان درآمد. شاه قاجار پس از دیدن نمونه کارهای خاچاتور به او لقب اوستاباشی داد و کارگاهی در اختیار او گذاشت. خاچاتور شمشیرساز ماهری بود و شمشیرهایش بسیار سخت و برنده بود. او برای فتحعلی شاه شمشیری ساخت که با یک ضربه آن گاومیشی را دو نیم کرد. خاچاتور سالها در تهران مشغول این حرفه بود. همچنین استاد استپان، تپانچهساز تهرانی بود که با مهارت فوقالعادهاش تپانچهای را از روی یک تپانچه ساخت فرنگ مانند نمونه اصلی ساخت. تپانچهای که در زمان سلطنت محمدشاه به دست او ساخته شده اکنون در موزه اسلحه تهران نگهداری میشود.
نشانی: حوالی بازار
دادوستد پوست و پوستدوزی یکی دیگر از مشاغلی بود که ارمنیان در آن تجربه و تبحر داشتند. پوستدوزان ارمنی از پوستهای گرانبهایی مانند خز، که از روسیه وارد میشد، جامه و وسایل گوناگونی تولید و به بازار عرضه میکردند. مسلمانان از خرید وسایل پوستی ساخت پوستدوزان ارمنی اکراه داشتند، ولی اگر همین وسایل پوستی در اختیار فرد مسلمانی قرار میگرفت آنها را میخریدند. سلاطین و درباریان و زنان دربار قاجار از معامله با پوستدوزان ارمنی اکراهی نداشتند و از آنها جامهها و پوشاکی که از پوست تهیه شده بود میخریدند. شاهان قاجار هریک برای خود پوستدوز مخصوص داشتند که با لقب کورکچیباشی معروف بودند.
نشانی: میدان بهارستان
تا اوایل عصر قاجار مداوای بیماران را بیشتر کسانی به عهده داشتند که تخصص پزشکی نداشتند. این دسته طبیبان سنتی، چون از خواص داروهای شیمیایی آگاه نبودند، در درمان بیماران از گیاهان دارویی و سنتی استفاده میکردند. اندک اندک با آمدن پزشکانی که علم پزشکی آموخته و از دانشکدههای پزشکی مختلف جهان فارغالتحصیل شده بودند، در صحنه طبابت ایران تحولی پدید آمد. از سال ۱۳۱۸ به بعد پزشکان ارمنی تحصیلکرده در دانشکدههای پزشکی به طبابت در تهران پرداختند و برخی از آنان نشان و القاب از سلطانهای قاجار دریافت کردند. دکتر داوید مگردیچیان داوید یانس، از نخستین پزشکان ارمنی در تهران بود که به طبابت پرداخت و نزد مقامات و مردم ایران به حکیم داودخان معروف بود.
نشانی: سبزه میدان
پزشکان برای مداوای بیماران تا دوره قاجار از داروهای سنتی که در عطاریها وجود داشت، استفاده میکردند. در آن روزگار داروخانه به مفهوم امروزی وجود نداشت. داروسازان ارمنی از پیشگامان نهضت داروسازی در تهران بودند. داروخانه دکتر شورین در خیابان ناصریه (ناصر خسرو کنونی) نخستین داروخانهای بود که برای عرضه داروهای شیمیایی در تهران در دوره ناصرالدینشاه تاسیس شد، اما این داروخانه مشتری نداشت و تهرانیها ترجیح میدادند همان داروهای عطاریها را مصرف کنند. به همین خاطر داروخانه تعطیل شد.
پس از آن دکتر مولیون که استاد داروسازی مدرسه دارالفنون بود در دوره مظفرالدینشاه داروخانه تأسیس کرد. از آن پس بیشتر داروسازان تهران ارمنیانی بودند که از دانشکدههای کشورهای اروپایی و ترکیه فارغالتحصیل شده بودند و در تهران داروخانه دایر کردند. دکتر گارنیک، بناطی، پطروسیان و پاپاریان از جمله نخستین داروخانهداران و داروسازان تهران بودند. با توجه به متن نوشتهشده در کتاب فعالیتهای شغلی ارمنیان در ایران به قلم آندرانیک هوویان، نخستین داروخانهای که توسط دکتری ارمنی در تهران تاسیس شد، به گارابد پاپاریان تعلق داشت. پاپاریان فارغالتحصیل دارالعلومالحکمتیه شاهانه شهر استانبول بود. او در تهران در خیابان ناصریه داروخانهای دایر کرد. او در مدرسه داروسازی تهران تدریس میکرد و برای خدماتی که انجام داد به اخذ نشان از طرف دولت ایران نایل شد.
نشانی: لالهزار
آرداشس بادماگریان، معروف به وثوقالتجار، از نخستین بنیانگذاران سینما و پیشگامان سینماداری در تهران بود. او در میان مردم تهران به اردشیرخان شهرت داشت. بادماگریان در سال ۱۲۷۸ به فرانسه رفت و در بازگشت یک دوچرخه و یک گرامافون با خود به تهران آورد. او در سال ۱۲۸۱ اولین سینما را در خیابان علاءالدوله (فردوسی کنونی)، روبهروی محل کنونی بانک ملی مرکز راه انداخت و در طبقه بالای آن شیرینیفروشی و کتابفروشی هم تاسیس کرد.
بهای بلیت سینما ده شاهی و یک قران و فیلمهای آن زمان صامت بود. اگر تماشاگران اندک بودند بادماگریان که پیانیست بود به هنگام نمایش فیلم با پیانو آهنگ مینواخت و تصاویر فیلم را برای تماشاگران تفسیر میکرد. ولی در مواقعی که تماشاگران زیاد بودند مرتضیخان محجوبی یا عبدالعلیخان وزیری برای تماشاگران پیانو و ویولن میزدند. در اوایل کار تابستانها بستنی و بیسکویت و زمستانها چای و شیرینی به تماشاگران میدادند. بعدها بوفهای در سینما دایر کردند و از این رو او را مبتکر ایجاد بوفه در سینمای ایران دانستهاند. چون هنوز در تهران برق نبود، او برای تأمین نور دستگاه نمایش فیلم از استیلن استفاده میکرد. در سال ۱۲۹۱ این سینما تعطیل و در تالار گرند هتل (تئاتر دهقان کنونی) در اواسط خیابان لالهزار سینمایی دایر کرد.
نشانی: لالهزار
پس از تحولی که در پوشیدن لباس تهرانیها در عصر قاجار پدید آمد، تعدادی از ارمنیان خیاطی را پیشه خود ساختند و برخی از خیاطان ارمنی از این راه به شهرت و ثروت رسیدند. یکی از خیاطان مشهور و ثروتمند، مارتینو توتوانیان بود که خیاط دربار ناصرالدین شاه شد. مارتینو لباس بیشتر رجال و اشراف و شاهزادگان دربار ناصری و مدتی هم لباس قشون را میدوخت. او برای هر دست لباس هزار قران میگرفت. ناصرالدینشاه نشان شیر و خورشید را به او اهدا کرده است. از خیاطان نامی دیگر عصر ناصری هوسپ تاتووسیان خیاطباشی بود.