محله دروازه غار در جنوب غربی تهران، محلهای با پیشینه تاریخی است. در ارتباط با وجه تسمیه این محله چندین نظر وجود دارد که برخی از آنها بیش از اینکه برخاسته از مبانی تاریخی باشند، برگرفته از شایعات فضای مجازیاند.
به گزارش همشهری آنلاین، رایجترین نظر این است که وقتی ماشین دودی معروف در تهران ساخته شد، چون در زبان فرانسه به ایستگاه، گار (gare) میگفتند، کلمه گار و گارماشین بهتدریج دگرگون و مبدل به غار شد! فرضیه دومی که بیان میشود این است که بعد از ساخت حصار ناصری، چون گودها و کورههای آجرپزی در جنوب حصار قرار داشت، این گودها و کورهها شبیه غار بودند و لذا دروازهغار ناظر بر این گودهاست.
هر دو نظر، مردود است، چراکه نام سلسله دهستانهای غار که به «بلوک غار» مشهور هستند، از قرنها پیش در کتب جغرافیای تاریخی، ذکر شده است. در دوره قاجار پس از ساخت حصار ناصری، خیابان کوچک روبهروی دروازهغار نیز غار نام داشت. (خیابان خزانه فعلی) که به نوعی، جاده ورودی این سلسله دهستانها محسوب میشد.
احمد مسجدجامعی در کتاب «نگاهی به دروازهغار» و داریوش شهبازی در کتاب «از الهیه تا دروازهغار» نیز به این موضوع اذعان دارند که نام این دروازه، ناظر بر سلسله دهستانهایی است که میان تهران و ری قرار داشت و تعداد آنها حدودا ۴۰ تا بود، اما چرا غار؟
برخی کتب جغرافیای تاریخی از عهد مغول به این سو که گرایش شیعی دارند، چنین میگویند که سیدی علوی در حال فرار از دست مأموران در یکی از این روستاها با نام «جال کولی» به طرز معجزهآسایی در غاری ناپدید میشود و از آن به بعد، این دهستانها با نام غار مشهور میشود. این فرض نیز قابل اثبات نیست، چراکه نام آن فرد و زمان دقیق این واقعه بیان نشده، ضمن اینکه نام هیچکدام از این روستاها نیز جال کولی نبوده و نیست.
به هر روی، با تورق کتابهای جغرافیای تاریخی، همچون معجمالبلدان یاقوت حموی، نزههالقلوب حمدالله مستوفی و دیگر کتب معتبر قدیمی، درمییابیم که این نام ذکر شده و نشان میدهد نام غار از قرنها قبل از عهد قاجار بر این روستاها اطلاق میشده است.
یاقوت حموی این دهستانها را «قار» ذکر کرده که دلیل آن دانسته نیست. (قار ۲ معنی دارد؛ یکی به معنی قیر و یکی هم قارقار کلاغ). حسین کریمان در کتاب قصران، حدود قصران (کوهسران باستانی) را تا دروازه غار فعلی ذکر میکند و از آن به بعد را دهستانهای بلوک غار. مصطفی پاشنگ در کتاب «فرهنگ نامهای کهن و باستانی استان تهران» با اشاره به نامهای این روستاها، ریشه باستانی (زبان پهلوی) آنها را ذکر میکند که از آن جمله میتوان به تُرشنبه، خلازیر، واوان، جی و... اشاره کرد.
با توجه به اینکه حمدالله مستوفی، در نزههالقلوب، تهران را نیز بخشی از این دهستانها قلمداد میکند، آیا میتوان این کلمه (غار) را به خانههای زیرزمینی مردمان تهران در گذشته نسبت داد؟ نگارنده این سطور اگرچه مطمئن نیست، اما آن را فرضی محتمل میداند.