bato-adv
کد خبر: ۶۹۶۲۸۵

دختری که از اعدام مادرش صرف‌نظر کرد

دختری که از اعدام مادرش صرف‌نظر کرد
ولی دم مقتول، دخترش بود. او برای اجرای حکم قصاص ۳ نفر به اتهام قتل پدرش باید تفاضل دیه قاتلان را پرداخت می‌کرد، بنابراین با تلاش زیاد توانست این پول را فراهم کند و همه چیز برای اجرای حکم آماده بود، اما دختر مقتول نهم دی ماه تصمیم تازه‌ای گرفت، به دادسرای جنایی رفت و وقتی در برابر قاضی کرمانی‌نژاد قرار گرفت، گفت که تصمیم گرفته به‌خاطر نزدیک بودن روز مادر از قصاص قاتلان پدرش صرف‌نظر کند و آن‌ها را ببخشد. به این ترتیب او رضایتنامه را امضا کرد تا پرونده این جنایت پس از ۱۰ سال با بخشش بسته شود.
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۲ - ۱۲ دی ۱۴۰۲

۳ نفر که با همدستی زنی، شوهر او را به قتل رسانده و هر سه به قصاص محکوم شده بودند، ۱۰ سال پس از جنایت به مناسبت روز مادر از سوی تنها فرزند مقتول بخشیده شدند.

به گزارش اعتماد، ساعت ۲ و ۳۰ دقیقه بامداد هفتم آذرماه ۱۳۹۲ به کلانتری ۱۷۱ شهید مصطفی خمینی در حوالی بهشت زهرا خبر رسید که پیکر بی‌جان مردی میانسال در حوالی روستای قلعه‌نو کشف شده است. مقتول لباس بیرون از خانه به تن داشت، اما کفش به پایش نبود و بررسی متخصصان پزشکی قانونی نشان می‌داد حدود ۷ ساعت از مرگ او می‌گذرد. روی گلوی مقتول آثار شیار وجود داشت و بر بدنش نیز جراحات متعدد به چشم می‌خورد. از سویی هیچ‌گونه اوراق هویتی همراه مقتول نبود و مجموع تحقیقات انجام‌شده حاکی از این بود که او در جای دیگری به قتل رسیده و جسدش به آنجا منتقل شده است.

در شرایطی تحقیقات برای شناسایی هویت مرد میانسال ادامه داشت‌ که زنی نزد ماموران رفت و اعلام کرد شوهرش از چند روز قبل به شکل عجیبی مفقود شده است. او به ماموران گفت: «شوهرم برای خرید سیگار از خانه‌مان بیرون رفت، اما دیگر برنگشت. بعد از آن هرجایی را که گمان می‌کردم ممکن است شوهرم به آنجا رفته باشد جست‌وجو کردم و با دوستان و آشنایانش تماس گرفتم، اما هیچ‌کس از او اطلاعی نداشت.»

او همچنین درباره قتل شوهرش گفت: «شوهرم سرش به زندگی خودش بود و با هیچ‌کس اختلاف یا درگیری نداشت و نمی‌دانم چه‌کسی او را به قتل رسانده و تنها فرزندمان را یتیم کرده است.»

حرف‌های همسر مقتول، رسیدگی به این پرونده را پیچیده‌تر کرد. همانطور که او گفته بود تحقیقات نشان می‌داد که مرد میانسال با هیچ‌کس اختلافی نداشته و در این شرایط معلوم نبود چه کسی و با چه انگیزه‌ای او را به قتل رسانده است تا اینکه کارآگاهان به نخستین سرنخ دست پیدا کردند. سرنخی که انگشت اتهام را به سوی همسر مقتول نشانه می‌گرفت. تحقیق از همسایه‌ها نشان می‌داد که این زن و شوهر مدت‌ها بود که با یکدیگر اختلاف و کشمکش داشتند. حتی شواهد به دست آمده حاکی از آن بود که این زن به دور از چشم شوهرش با مردی غریبه ارتباط دارد و ممکن است همین ارتباط پنهانی انگیزه‌ای برای جنایت باشد. در این شرایط بود که همسر مقتول به عنوان نخستین مظنون بازداشت شد.

این زن وقتی تحت بازجویی قرار گرفت حرف‌های همسایه‌ها را انکار کرد، اما در ادامه وقتی فهمید کارآگاهان به اسرار رابطه مخفیانه او پی برده‌اند پشت پرده قتل شوهرش را برملا کرد. او گفت: «شوهرم مرد بداخلاقی بود و مدام من را کتک می‌زد. می‌خواستم از او طلاق بگیرم، اما طلاقم نمی‌داد تا اینکه یک روز وقتی دخترم را به مدرسه می‌بردم در راه با مردی آشنا شدم و از آن روز به بعد او را می‌دیدم. من سفره دلم را برایش باز کردم و از رفتار شوهرم گفتم و از او خواستم که شوهرم را تنبیه کند. او هم قبول کرد و یک شب با برادرش و دوست او که هر دو نوجوان بودند به خانه‌مان آمدند. قرار بود آن‌ها شوهرم را کتک بزنند، اما آن‌ها او را به قتل رساندند.»

زن مقتول در اعترافاتش گفت: «من کلید خانه را به آن‌ها داده بودم. یک روز که شوهرم در خانه خواب بود آن‌ها وارد شدند. ۲ پسر نوجوان دست و پای شوهرم را گرفتند و مرد جوان یک زیرشلواری را دور گردن او پیچید و آنقدر کشید تا شوهرم به قتل رسید و در نهایت جسد را از خانه بیرون بردند و در جایی خلوت رها کردند.»

به دنبال اعترافات این زن ۳ متهم به قتل دستگیر شدند و به جنایتی که مرتکب شده بودند اعتراف کردند. در این شرایط بود که ۲ پسر نوجوان به اتهام معاونت در قتل به حبس محکوم شدند و متهم اصلی به قصاص محکوم شد. با گذشت مدتی از صدور این حکم ۲ پسر نوجوان که تا آن زمان در کانون اصلاح و تربیت نگهداری می‌شدند سن‌شان از ۱۸ سالگی گذشت و به زندان بزرگسالان انتقال یافتند. شرایط زندان طوری بود که آن‌ها در آنجا درخواست اعاده دادرسی کردند و پرونده‌شان بار دیگر در دیوان عالی کشور بررسی شد.

قضات عالیرتبه دیوان عالی کشور در جریان بررسی محتویات پرونده به این نتیجه رسیدند که ۲ پسر نوجوان نیز به اندازه متهم اصلی گناهکار هستند و اتهام هر ۳ نفر آن‌ها مباشرت در قتل است. در این شرایط پرونده بار دیگر به دادگاه کیفری یک فرستاده شد و در دور تازه محاکمه، قضات دادگاه هر سه‌نفر را گناهکار تشخیص داده و به قصاص محکوم کردند. این رای مدتی بعد در دیوان‌عالی کشور مهر تایید خورد و برای اجرا به شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای امور جنایی فرستاده شد. در این مدت یکی از متهمان که با قرار وثیقه آزاد بود به ترکیه گریخت و تلاش‌ها برای دستگیری‌اش آغاز شد تا اینکه یکسال بعد وقتی او به ایران برگشته بود دستگیر شد.

تنها ولی دم مقتول، دخترش بود. او برای اجرای حکم قصاص ۳ نفر به اتهام قتل پدرش باید تفاضل دیه قاتلان را پرداخت می‌کرد، بنابراین با تلاش زیاد توانست این پول را فراهم کند و همه چیز برای اجرای حکم آماده بود، اما دختر مقتول نهم دی ماه تصمیم تازه‌ای گرفت، به دادسرای جنایی رفت و وقتی در برابر قاضی کرمانی‌نژاد قرار گرفت، گفت که تصمیم گرفته به‌خاطر نزدیک بودن روز مادر از قصاص قاتلان پدرش صرف‌نظر کند و آن‌ها را ببخشد. به این ترتیب او رضایتنامه را امضا کرد تا پرونده این جنایت پس از ۱۰ سال با بخشش بسته شود.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین