فرارو- فال گرفتن از آثار ادبی، از باورهای کهن این مرز و بوم است. در گذر زمان ساکنان این خاک به ادیبانی که گمان میبردند بهرهای از کلام حق دارند رجوع میشد. با این حال، اما در گذر زمان تنها تفال به حافظ در فرهنگ عامیانه ما باقی مانده است.
زهی خجسته زمانی که یار بازآید
به کام غمزدگان غمگسار بازآید
به پیش خیل خیالش کشیدم ابلق چشم
بدان امید که آن شهسوار بازآید
اگر نه در خم چوگان او رود سر من
ز سر نگویم و سر خود چه کار بازآید
مقیم بر سر راهش نشستهام، چون گرد
بدان هوس که بدین رهگذار بازآید
دلی که با سر زلفین او قراری داد
گمان مبر که بدان دل قرار بازآید
چه جورها که کشیدند بلبلان از دی
به بوی آن که دگر نوبهار بازآید
شرح لغت: خیل: گروه سپاهیان، قبیله، دوست/ اَبلَق: سیاه و سفید، اسب سیاه و سفید/اَبلقِ چشم: چشم ابلق، چشم سیاه وسفید/خدنگ: تیر/همی پردر دل: دل حیوان شکاری در تب وتاب افتد/ خَم: انحنا / زلفین: زلفهای، زلفهای دو طرف صورت.
تفسیر عرفانی:
۱- حضرت حافظ می فرماید:
* آن دل که با سر زلف تو عهدی بست، مپندار که دیگر آرام و قرار یابد.
* بلبلان از سرمای زمستان چه جور و جفاها کشیدند به امید آنکه دوباره بهار می آید.
* اشک چشم من مانند دریا به ساحل موج نمیزند اگر میان جانان یا کمر باریک او را در کنار بگیرم.
۲- انتظار بسیار کشیده اید ولی انتظار به پایان می رسد. به زودی به آرزویتان خواهید رسید. پس ناامیدی و تردید جایی ندارد. پیشاپیش مژده پیروزی را به شما می دهم.
۳- موفقیت در چند قدمی شما قرار دارد و شاهین کامیابی به زودی بر بام خانه شما خواهد نشست. به یکی از مشاهد متبرکه بروید و دعا کنید.
مدتهاست در انتظار کسی هستی و برای رسیدن لحظه موعود دیدار از هیچ تلاشی فروگذار نکرده ای. هرچه می توانستی با خلوص نیت انجام داده ای اما هرگز آرزویت برآورده نشده است، اما بدان که دست تقدیر سرنوشت تو را با قلم زرین نگاشته و به زودی به مراد دل خواهی رسید.