پرچم نمادی مشترک، در حافظه جمعی مردمان یک سرزمین است و تاریخ ایران کهن با مرزهای پهناورش ذیل پرچمهای بسیار قرار گرفته است؛ با این وجود وحدت میان مردمان این سرزمین همواره با نشان پرچم آن شناخته شده است.
به گزارش ایسنا، از دوران کهن، پرچمها معنای «هویت مشترک» را تداعی کردند؛ پرچم از دوران دور که نشانی برای قبایل و پهلوانان محسوب شد تا پس از قرارگیری مردمان زیر یک نشان مشترک، مفاهیمی خاص از ریشههای اتحاد یک ملت را یدک کشیده و با هر نشان، معانی نمادینی، چون شیر شجاعت و همای سعادت، رنگ قرمز شهادت و... را به نمایش گذاشته است.
پرچم که به عنوان نمادی مشترک، در حافظه جمعی مردمان یک سرزمین است گاه دستخوش تغییراتی شده است؛ با این حال پرچمهای ادوار مختلف مرز و بومی، چون ایران، از درفش کاویان با رنگهای بنفش و قرمز و زرد تا پرچم فعلی ایران با سه رنگ اصلی سبز و سفید و قرمز و نشان «الله» در حافظه جمعی ایرانیان ثبت و به خاطر سپرده شده است. اغلب این ایده وجود دارد که با توجه به اطلاعات موجود، نقوش و رنگهای به کاررفته در پرچم ایران بیانگر شجاعت، قهرمانیها، اسطورهها و فداکاری مردم ایران است.
معنای نمادین هر پرچم میتواند تا حدودی دال بر تفاوتهای فرهنگی، تاریخی و سیاسی ساکنان یک مرز و بوم با ساکنان دیگر کشورها باشد؛ بر همین اساس نیز اهمیت پرچمها از دیرباز غیر قابل انکار و به عنوان نمادی از یک ملیت در رویدادهای مهم برافراشته شده است. تاریخ ایران کهن با مرزهای پهناورش هم ذیل پرچمهای بسیار قرار گرفته که در دوران مختلف با رنگها و طراحیهای متفاوتی همراه بوده است.
جالب آنکه یکی از قدیمیترین پرچمهای جهان در محدوده شهداد کرمان کشف شده است. این پرچم را به دو هزار و ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح نسبت دادهاند که در کاوشهای سال ۱۳۵۰ در یکی از قبور گورستان شهداد کشف شده بود. این پرچم صفحهای فلزی به ابعاد ۲۳ x ۲۳ بوده و به وسیله دو قلاب متحرک به میلههایی وصل بوده است. در انتهای آن، سر عقابی قرار داشته که از خدای آسمان نشان داشته است. بر صفحه پرچم نیز مراسم الهی نقش بسته است. این نقوش به شیوه قلمزنی و با ایجاد شیارهایی عمیق صورت گرفته است که گفته میشود جنبه روایی دارد.
پرچم در مرز و بوم ایران با برآمدن سلسله و حاکمیتها تغییراتی را در پی داشته؛ این تغییرات گاه به دلیل سلایق و عقاید دولتها و گاه به دلیل تغییر در نگرش ملتها صورت میگرفته است.
پرچم، بیرق یا درفش در واقع به پارچهای اطلاق میشود که دارای نقش یا نقوش، رنگ یا رنگهایی است؛ این پارچه برای تفکیک ملتها کاربرد دارد. در مقالات آمده است که استفاده از پرچم در میان ملتها ریشهای قدیمی داشته و به حدود پنج هزار سال قبل بازمیگردد.
در دوره کوروش نیز برخی منابع به استفاده از پرچمی سفید با نقشی همچون عقابی زرین اشاره کردند. پرچم کوروش کبیر در جنگ بزرگ هخامنشی با پادشاه لیدیه چنین وصف شده است، «بیرق کوروش عبارت بود از هیکل عقابی زرین با بالهای گشاده که به نیزه بلندی نصب کرده بودند. همچنین پرچم اردشیر شاه هخامنشی نیز اینچنین توصیف شده «بیرق شاه عقابی است از طلا که بالهای خود را گشوده و بر نوک نیزهای قرار گرفته.»
در ایران قدیم نقش درفش کاویان بسیار پررنگ بوده و در واقع در خاطره جمعی ایرانیان نقشی کلیدی را ایفا کرده است.
درباره اولین پرچم ملت ایران (سرزمینی با مرزهای وسیع در دوران کهن) نظریات متفاوتی مرور شده است. بعضی آثار تاریخی حکایت از تصویری کردند که پیش از به قدرت رسیدن کوروش بزرگ بر «درفشا» نقش بسته بود؛ نشان نقشبسته بر درفشا، گاوی بالدار بود. گفته شده است که پس از به قدرت رسیدن کوروش کبیر، پرندهای شکاری که گروهی از مورخان آن را «شهباج» نامیدهاند بر پرچم ایران نقش بست.
از سوی دیگر نیز به نظر میرسد حافظه جمعی مردمان این سرزمین در تاریخ پرچمهای ایران، درفش کاویانی را به عنوان نقطه اتکا در نظر دارد. نخستین اشاره در این رابطه در تاریخ اساطیر ایرانی را میتوان به قیام کاوه آهنگر علیه ظلم و ستم ضحاک در نظر گرفت. این عقیده وجود دارد که با شورش کاوه در برابر ظلم و ستم و پیروزی او، پیشبند چرمیاش به پرچم ایران بدل شد؛ چراکه کاوه برای گردآوری مردم در قیام علیه ضحاک پیشبند چرمی خود را سر چوبی زده و آن را بالا گرفته بود.
در اوستا کلمهای تحت عنوان گااوش درفش یا گاو درفش آمده است؛ بعضی منابع این کلمه را یادآور درفش کاویانی «گاویانی» دانستند. این عنوان میتواند اشارهای به پیشبند کاوه هم داشته باشد.
بر اساس این باور، پس از پیروزی کاوه، فریدون که بر تخت پادشاهی نشسته بود پیشبند کاوه را به رنگ بنفش و قرمز و زرد درآورده و سپس ضمن زینت بخشیدن به آن با سنگهای تزیینی «درفش کاویانی» متولد شد. در منابعی آورده شده که محمد ابن جریر طبری در کتاب الام و الملوک گفته است که درفش کاویانی از پوست پلنگ بوده و پنج متر عرض و هفت متر طول داشته است.
طرح درفش کاویانی
امروزه پرچم هر کشور هویت، تاریخ، فرهنگ و فلسفه هر کشور را بیان میکند و در حفظ همبستگی و اتحاد شهروندان، قومیتها، پیروان ادیان و مذاهب اثر قابل توجهی دارد، به طوری که یکی از مهمترین اسناد سند هویتی و نماد ملی یک کشور در عرصه بینالمللی شناخته میشود.
پرچم دارای کاربرد گوناگونی است؛ گاه در سطح تزیینی هم از پرچمها استفاده شده است، اما مهمترین کاربرد آن را باید در واقع نشانه سرافرازی، وحدت و به تعبیری دیگر تشخیص خودی از بیگانه دانست.
اما پس از تحولات و ورود اسلام به ایران، تا حدود ۲۰۰ سال ایرانیان هیچ پرچمی نداشتند و تنها دو تن از قهرمانان ملی ایران زمین، یعنی ابومسلم خراسانی و بابک خرمدین دارای پرچم بودند. پرچم ابومسلم سیاه رنگ بود و پرچم بابک سرخرنگ؛ در منابعی آورده شده که پیروان این دو پرچم به دنبال همین مسئله «سیاهجامگان» و «سرخجامگان» نامیده شده بودند. از آنجایی که علمای اسلام تصویرپردازی و نگارگری را حرام میدانستند تا سالهای مدید هیچ نقش و نگاری از جانداران بر روی درفشها تصویر نمیشد.
پرچم پیروان ابومسلم خراسانی
پرچم پیروان بابک خرم دین.
اما در سالهای بعدی و در دوران غزنویان بود که سلطان محمود غزنوی نقش یک ماه را به پرچم ایران افزود و پس از او سلطان مسعود غزنوی نقش شیر را وارد پرچم ایران کرد. او برای نخستین بار دستور داد نقش یک ماه را بر روی پرچم خود که رنگ زمینه آن سیاه بود بدوزند. وی پس از آن دستور داد نقش یک شیر به پرچم افزوده شود. نقش خورشید بر روی پرچمها نیز از زمان خوارزمشاهیان باب شده بود.
غزنویان.
اما درباره نماد شیر که همواره مورد علاقه ایرانیان بوده، ایدههای بسیار نقل شده است. برخی معتقدند شیر از دوران میترائیسم در حافظه جمعی ایرانیان نقش بسته است. برخی دیگر بر معنای نمادین شیر که مرتبط با شجاعت است تاکید کرده و بسیاری نیز شیر را نماد حضرت علی (ع) و نشانی از ارادت ایرانیان به امام اول شیعیان عنوان میکنند.
اما برخی منابع نیز اینچنین آوردهاند که نقش شیر در پرچم ایران آن زمان به دلیل علاقه سلطان مسعود غزنوی به شکار شیر بوده است؛ بی تردید اعمال سلیقه شاهان در پرچم کشور غیر قابل انکار نبوده، کما اینکه در دوران شاه طهماسب نیز به نماد شیر به یک گوسفند تغییر شکل داد؛ چراکه خود زاده برج حمل بود و گوسفند نشان برج حمل است.
فرخی سیستانی از شعرای دربار محمود غزنوی شعری سروده است که در بخشی از آن به بیرقی نیز اشاره شده است.
«ای بر گذشته از ملکان پایگاه تو
قدر تو بر سپهر برآوردگاه تو
ماه منیر، صورت ماه درفش تو
روز سپید سایه چتر سیاه تو»
در دوران سلجوقیان نیز از سرودههای شعرای دوران مانند انوری، میتوان دریافت که آن زمان پرده علم سیاه رنگ و نقش شیر داشته و بیرقهای دیگری با پیکرده اژدها به کار میرفته است.
اما پس از گسترش اسلام در ایران دگرگونی در زبان و فرهنگ و اندیشهها رخ داد. بیرق ساسانی نیز در معرض این تاثیر قرار گرفت. از آنجا که به کارگیری پیکره جانوران، یا خورشید، ماه و ستارگان بر درفشها مردم را به یاد روزگار توتم پرستی میانداخت این دست از نقوش در این زمان تقریبا حذف شد.
در عهد صفویه دانش و هنر و صنعت و ... رونق پیدا کرد. در پژوهشها دوران صفویه دورهای از زنده شدن شخصیت ملی و گرایشات دینی عنوان شده است. در مقالات آورده شده است که پیش از سال ۸۶۰ و در میان سده نهم هجری شیر و خورشید جداگانه بر روی بیرق، در دودمان صفوی کاربرد داشتند؛ اما در این میان شاه اسماعیل صفوی روی بیرق خود و روی سکهها شیر و خورشید نداشته است. پرچم شاه اسماعیل صفوی یکسره سبز رنگ بود و در آن تصویر ماه نیز قرار داشت؛ اما در زمان شاه عباس صفوی پیکره شیر و خورشید بر سکهها بسیار دیده میشود. در حقیقت بسیاری تاریخدانان بر این باورند که از این پس بود که شیر و خورشید برای مدتی به نشان نیمهرسمی دولت ایران بدل شد.
پرچم شاه اسماعیل
اصلیترین پرچم دوران صفویه
پرچم شاه طهماسب
در یکی از مقالات آمده است که ژان شاردن فرانسوی بیرق و شیر و خورشید و علمهای دیگر عهد صفویه را اینچنین توصیف کرده است: «درفش ایرانیان مانند درفش نظامی ما به شکل نوک تیز برش یافته و از رنگها و انواع پارچههای گران ساخته شده است. این درفش خواه برای سواره نظام و خواه برای پیاده نظام یکسان است. به جای پند و شعار، عبارت شهادتین یا عباراتی از قرآن و یا شمشیر دو سر علی (ع) با یک شیر یا خورشیدی که بر پشت آن ایستاده است بر روی درفش نقش میکنند.»
بر اساس مقالهای او در جای دیگر نیز چنین نوشته است که «از قدیم گفتهاند که ایرانیان، چون میخواستند خورشید را رسم کنند آن را با چهره شیر میکشیدند، زیرا که، چون خورشید در برج شیر باشد از برجهای دیگر بیشتر نیرو دارد.».
اما پس از به سلطنت رسیدن نادرشاه افشار، پرچم لشگر را دور قرمز و پرچم کشور را دور سبز قرار دادند. در مواقعی پرچم کشور به نسبت استفاده آن از طرح متفاوتی برخوردار بوده است؛ سپاه او از سوی جنوب تا دهلی، از شمال تا خوارزم و سمرقند و بخارا و از غرب تا موصل و کرکوک و بغداد و از شرق تا مرز چین پیشروی کرد. در همین دوره بود که تغییراتی در خور در پرچم ملی و نظامی ایران بهوجود آمد. درفش شاهی یا بیرق سلطنتی در دوران نادرشاه از ابریشم سرخ و زرد ساخته میشد و روی آن تصویر شیر و خورشید هم وجود داشت، اما درفش ملی ایرانیان در این زمان سه رنگ سبز و سفید و سرخ با شیری در حالت نیمرخ و در حال راه رفتن داشته که خورشیدی نیمه برآمده بر پشت آن بود و در درون دایره خورشید نوشته بود: «المک الله».
یکی از پرچمهای افشاریان
پرچم زندیان
بر این اساس میتوان گفت پرچم سه رنگ عهد نادر مادر پرچم سه رنگ فعلی ایران است؛ زیرا در این زمان بود که برای نخستین بار این سه رنگ بر روی پرچمهای نظامی و ملی آمد؛ هر چند هنوز پرچمها سه گوشه بودند.
اما طی دوران قاجار گفته شده است که درفشهای کوچک و بزرگ ایرانیان شیر خفتهای را در برابر خورشید در حال طلوع نشان میدهد. خورشید از آن زمان مظهر حرارت، گرمی، پاکیزگی و سبب رشد و نمو گیاهان بوده است. بر همین اساس از سالهای دور بشر خود را وابسته به آن میدید. استفاده از حیوانی، چون شیر نیز نشان از دلیری و رزمآوری داشت.
در باب رنگ پرچمها نیز وجوه مشترکی در رنگ پرچمها دیده میشود. مثلا در پرچمهای جهان اسلام رنگ سبز دیده میشود که نشانه تعلق خاطر مردم آن کشور نسبت به اسلام نیز دانسته میشود. ضمن اینکه دو رنگ سبز و قرمز که از سالهای بسیار دور در پرچم ایران کاربرد داشته میتواند بیانگر فرهنگ ایران و نشان از شجاعت مردمان این سرزمین هم باشد.
تا دوره قاجارها پرچم سه گوشه بود، اما در این دوره شکل پرچم برای نخستینبار از سه گوشه به چهارگوشه تغییر یافت و رنگ سرخ نیز تنها رنگ پرچم شد و در درون آن بر روی دایره سفیدی، تصویر شیر و خورشید نقش بست.
در دوران آقامحمدخان قاجار، سر سلسله قاجاریان، چند تغییر اساسی در شکل و رنگ پرچم داده شد، یکی اینکه شکل آن برای نخستین بار از سه گوشه به چهار گوشه تغییر یافت و دوم این که آغامحمدخان به دلیل دشمنی که با نادر داشت، سه رنگ سبز و سفید و سرخ پرچم نادری را برداشت و تنها رنگ سرخ را روی پرچم گذارد. دایره سفید رنگ بزرگی در میان این پرچم بود که در آن تصویر شیر و خورشید به رسم معمول وجود داشت. با این تفاوت بارز که برای نخستین بار شمشیری در دست شیر قرار داده شده بود. در عهد فتحعلی شاه قاجار، ایران دارای پرچمی دوگانه شد. یکی پرچمی یکسره سرخ با شیری نشسته و خورشید بر پشت که پرتوهای آن سراسر آن را پوشانده بود.
پرچم آقامحمدخان
پرچم محمدشاه
در ادامه تغییرات پرچم ایران، اما میرزا تقیخان امیرکبیر که دلبستگی ویژهای به نادرشاه داشت، پیوسته به ناصرالدین شاه توصیه میکرد که درباره شرح زندگی نادر مطالعه کند. امیرکبیر پرچمی با رنگهای پرچم نادرشاه را پذیرفت، اما بر خلاف شکل سه گوشه در عهد نادرشاه شکلی پرچم شکلی مستطیلی یافت. سراسر زمینه این پرچم سفید، با یک نوار سبز به عرض تقریبی ۱۰ سانتیمتر در گوشه بالایی و نواری سرخ رنگ به همان اندازه در قسمت پایین پرچم دوخته شد و نشان شیر و خورشید و شمشیر در میانه پرچم قرار گرفت؛ بدون آن که تاجی بر بالای خورشید گذاشته شود. به این صورت پرچم ایران تقریبا به شکل امروزی آن درآمد.
پرچم ایران در زمان امیرکبیر.
اما با پیروزی جنبش مشروطهخواهی در ایران و تشکیل مجلس نمایندگان مردم در اصل پنجم متمم قانون اساسی آمد که «الوان رسمی بیرق ایران سبز و سفید و سرخ و علامت شیر خورشید است.» با این حال به جزییات دیگری مانند ترتیب قراگیری رنگها، افقی یا عمودی قرار گرفتن آن، رنگ شیر و خورشید و ... اشاره نشده بود. در نهایت، اما درباره رنگ سفید این حقیقت در نظر گرفته شد که سفید نماد صلح، آشتی و پاکدامنی است و سبز رنگی یادآورد دین مبین اسلام است و رنگ سرخ نیز نشان از خون شهیدان داشت. نواندیشان حاضر در مجلس نیز نشان شیر خورشید را اینگونه بیان کردند که، چون اکثر ایرانیان مسلمان شیعه و پیرو حضرت علی (ع) هستند و اسدالله از القاب آن امام بزرگوار است، شیر هم نشانه مرداد و هم نشان امام اول شیعیان است؛ با توجه به این امر که انقلاب مشروطه در میانه مرداد به پیروزی رسید خورشید بر پشت شیر سوار شده و شمشیر ذوالفقار حضرت علی را نیز به دستش دادند. این نشان در دورههای مختلف و نزد سلسلههای شاهی مختلف به صورتهای متفاوتی تعبیر شد؛ به طوری که در ابتدا تنها نماد ستارهبینی بود، بعد از آن نشان پادشاهی شد و بعدها تعبیری دینی پیدا کرد.
پرچم ایران در دوران مشروطیت
در این شرایط برای نخستین بار پرچم ملی ایران به طور رسمی در قانون اساسی به عنوان نماد استقلال و حاکمیت ملی مطرح شد. پس از آن نیز در سال ۱۳۳۶ نخست وزیر وقت، طی بخشنامه دیگری ابعاد و جزییات دیگر پرچم را مشخص کرد و طی سال ۱۳۳۷ هم تناسبات طور و عرض پرچم صادر شد؛ بر همین اساس مقرر شده بود که طول پرچم اندکی بیش از یک برابر و نیم عرض آن باشد.
پرچم ایران در دوران پهلوی
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۵۷، اما پرچم ایران بار دیگر با تغییراتی همراه شد. بر این اساس در اصل قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که مصوب سال ۱۳۵۸ است، گفته شد پرچم جمهوری اسلامی ایران از سه رنگ سبز و سفید و قرمز با نشان جمهوری اسلامی ایران در وسط آن قرار گیرد. این نشان بیانگر کلمه «الله» و با شعار اسلامی «لاالهالاالله» است.
طراح نشان این پرچم، حمید ندیمی دانشیار دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه شهید بهشتی بوده است.
پرچم جمهوری اسلامی ایران
گفتنی است که تغییرات پرچم ایران از دوران کهن تا دوران معاصر موضوعی قابل توجه است. پرچم که نشان هویت ملی در تمامی دورههاست همواره نشان وحدت را یدک کشیده است. پرچم از اصلیترین نشان همبستگی مردمان این سرزمین است که بر هویت تک تک افراد جامعه نقش داشته است. پرچم نشانی است از آنچه در سالها بر مردمان یک سرزمین گذشته است.
* بخشی از این گزارش برگرفته است از دو مقاله «روند تغییر پرچم ایران از عصر صفوی تا دوران معاصر با بررسی عناصر رنگ، نشان و طراحی پرچم ایران» و «مطالعه تحول عناصر بصری در پرچم ایران» است.